بیداری اسلامی/ 5

مرجعیت شیعه اعجازی برای حفظ اسلام از چنگال استبداد

مطالعه تاریخ مرجعیت شیعه یک نکته را بیش از هر چیز دیگری آشکار می‌کند و آن اینکه هیچ قدرتی مانند مرجعیت نمی‌توانست شاهان ایران را به ضعف بکشاند. وجود مبارک «میرزای شیرازی» و «امام خمینی (ره)» شاهدی بر این مدعاست.
کد خبر: ۳۹۲۹۵۳
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۵ - 24April 2020

مرجعی که با یک فتوا پایه سلطنت قاجار را لرزاندبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، در تاریخ دو قرن اخیر ایران حوادث پرشماری روی داد که در حکم ریختن بذری شد که بعدها سبب به‌وجود آمدن درخت تناور انقلاب اسلامی شد.

این درست است که نهضت جهانی امام خمینی (ع) و نوع حکومتی که ایشان طراحی و ایجاد کردند جز در دوره حیات پر برکت پیامبر و خلافت کوتاه امیرالمومنین سابقه نداشت، اما نمی‌توان نقش پررنگ مراجع بزرگی چون میرزای شیرازی و عالمانی چون شیخ فضل‌الله نوری، سید حسن مدرس و ... را در تربیت شیعیان و زمینه‌سازی برای حکومت اسلامی نادیده گرفت.

نوع اندیشه این عالمان و برخورد قاطع آن‌ها با تفکر سکولار و مبارزه با تفکر جدایی دین از سیاست را باید زمینه‌سازی برای تشکیل حکومت اسلامی دانست. مردم عصر ناصری نیز با همه محرومیت‌ها و محدودیت‌هایی که داشتند با تبعیت از امر مرجعیت بزرگ شیعه میرزای شیرازی توانستند سیاست استعماری انگلیس را با شکست و شاه مخذول ناصری را به ذلت بکشانند.

کتاب «تحریم تنباکو و مشروطیت: پیامدها و عبرت‌ها» که به قلم «غلامعلی عباسی فردویی» به نگارش درآمده است به زوایای پنهان این واقعه پرداخته است که قسمت ششم آن را در ادامه می‌خوانید:

«روز جمعه 27 آذر 1270 شمسی مجلسی در منزل نایب‌السلطنه، با شرکت افراد و با حضور حاج میرزا حسن آشتیانی تشکیل شد.

در آغاز، امین‌السلطان [توضیح داد] امتیاز [مذکور در داخل] برداشته می‌شود هیچ کسی در ایران در خصوص دخانیات مقهور نباشد. اما [در مورد خارج از کشور] تنباکوی ایران جز به ممالک عثمانی به جایی دیگر فرستاده نمی‌شود و اختیار آن ممالک با ما نیست و امر آنان به ما رجوعی ندارد.

میرزا حسن آشتیانی به نمایندگی از جمع گفت: «اصل و عمده منظور ما کوتاه کردن دست خارجی از امور مسلمین است. به این ترتیب جبر و قهر در داخل مملکت از میان رفته ولی هنوز باب تجارت عمده این اجناس بر روی مسلمانان بسته است و پای مداخله فرنگی در میان است.»

امین‌السلطان برخواسته خود اصرار داشت، ولی علما از پذیرفتن خواسته او امتناع ورزیده و اظهار داشتند: «مردم استعمال دخانیات را به حکم آیت الله میرزای شیرازی ترک کرده‌اند و ما در آن دخالتی نداشته‌ایم که [بخواهیم] آن را لغو کنیم. باید جریان به اطلاع آن حضرت برسد و از محضرش کسب تکلیف شود.»

امین‌السلطان با تمام ترفندها و نیرنگ‌ها نتوانست به خواسته خود برسد و میان علما اختلاف ایجاد کند. از این رو موافقت کرد تلگرافی برای حضرت آیت الله شیرازی مخابره کنند.

این تلگراف که به امضا علمای حاضر در مجلس رسیده بود، توسط امین‌السلطان تحریف شد و به بغداد مخابره شد تا وسیله قاصدی به سامرا ارسال شود.

از سوی دیگر، تلگرافی از سوی امین‌السلطان به شهرهای ایران مخابره و لغو انحصار داخله به آنان ابلاغ شد.

این تلگراف کمترین اثر در میان مردم نداشت و همه بر اساس حکم مرحوم میرزا استعمال دخانیات را ممنوع می‌دانستند.

سرانجام شاه و صدراعظم دانستند باید دست توسل به سوی مرجعیت بزرگ دراز کنند و چاره مشکل خویش و کشور را از او بخواهند. حکم تحریم نه تنها انگلیس را لرزاند، بلکه روس را هم به وحشت انداخت.

حقیقت آن است که «حکم تحریم تنباکو» فروغ جاودانه مرجعیت شیعه بود و تا آن زمان چنین نمایشی از شکوه مرجعیت شیعی دیده نشده بود. بازتاب آن جهانی بود و تأثیر آن به شکل کرامت و اعجاز. این حکم از ماندگارترین جلوه های فقاهت شیعی تا آن زمان بود و تأثیر شگفت آن بر تحولات بعدی ایران ملاحظه خواهد شد.»

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار