به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، کتاب «مقدمهای بر فلسفهی مدیریت راهبردی از نگاه اسلام» به قلم «عباس چهاردولی» و «وحید خادمزاده» به نگارش درآمد و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.
نویسنده در پیشگفتار اشاره کرده است که راهبرد، محوری است که کلیه فعالیتهای سازمان برحول آن رخ میدهد. در واقع راهبرد میان کلیه فعالیتها، تصمیمگیریها و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمان هماهنگی ایجاد میکند و آنها را در یک جهت واحد به حرکت در میآورد. مدیریت راهبردی در واقع فرایند شکلگیری راهبرد در یک سازمان را مدیریت میکند.
مکاتب دهگانهای در ذیل مدیریت راهبرد شکل گرفتهاند؛ برخی از این مکاتب به دنبال طراحی و ارائه یک راهبرد مطلوب برای سازمانها هستند و برخی دیگر فرایند اتخاذ راهبرد در سازمانها را توصیف کرده و به شناسایی عوامل موثر در این فرایند میپردازند. این مکاتب ریشه در پیشفرضهای جهانشناسانه، معرفتشناسانه و انسانشناسان منبعث از فرهنگ مادیگرایانه غربی دارد. از همین رو ناگزیر این مکاتب همواره دستیابی به اهداف مادی و دنیایی را به عنوان غایت کمال انسان و جامعه انسانی معرفی میکنند.
بدون شک جنبه بزرگی از حقیقت انسان و عالم در این مکاتب نادیده انگاشته شدهاند. ازهمین رو محاسبات اینگونه از مدیریت با دستاوردهای چشمگیری همراه نبوده است. از سوی دیگر دین اسلام از آن حیث که براساس آموزههای وحیانی شکل گرفته است، نگاهی همهجانبه به انسان و جهان دارد و زوایای کمتر شناختهشده حقیقت انسان و جهان را به انسان مینمایاند. در این جهان بینی حرکت استکمالی همه موجودات و از جمله انسان به سوی حضرت حق میباشد.
سعادت انسان تنها با کسب منافع مادی تأمین نخواهد شد، بلکه بعد روحانی انسان در نهایت نقشی تعیینکننده در دستیابی به سعادت حقیقی ایفا میکند. جامعه اسلامی که براساس آموزههای دینی شکل گرفته است، بدون شک در زمینه مدیریت راهبردی نیز به سراغ این آموزهها خواهد رفت و با تکیه بر جهانبینی دینی، میکوشد اهداف و تصمیمات راهبردی خود را برگزیند.
از این رو لازم است مکاتب و نظریههای مدیریت راهبردی موجود با اصول و مبانی اسلامی سنجیده و میزان انطباق آنها ارزیابی گردد. لازم به ذکر است که در فصل آخر کتاب، با ارائه و توصیف روش تحقیق، تحقیقات میدانی لازم از طریق ارائه پرسشنامه بهعمل آمده و در نهایت، اطلاعات حاصل از پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا پشتوانه مباحث نظری فصلهای پیشین باشد. این کتاب در چهار فصل تدوین شده است.
در بخشی از متن این کتاب آمده است:
مکاتب مدیریت راهبردی، انسان را موجودی تکساحتی و کاملا مادی محسوب میدارند. با این حال نگاه مکاتب مدیریت راهبردی به ویژگیهای همین انسان مادی نیز یکسان نیست؛ بلکه میتوان دیدگاههای گوناگون در مورد انسان را در یک طیف جای داد که از یک سو در مکاتب طراحی و برنامهریزی، انسان را موجود کاملا مختاری میداند که با توسل به قدرت تعقل و در یک فرایند کاملا آگانه براساس فرصتها و تهدیدهای محیطی و نقاط ضعف و قوت درونی سازمان دست به برنامهریزی میزند.
اما در آن سوی طیف در مکتب محیطی، انسان را موجودی کاملا گرفتار و مجبور معرفی میکند که کاملا مطیع تغییرات بیرونی میباشد و خود نمیتواند فعالانه به برنامهریزی و پیشبرد اهدافش دست زند. انسان بهعنوان مدیر در تفکر اسلامی تعریف و جایگاهی متفاوت با دیگر مکاتب بشری دارد. در سازمان توحیدی، میان مدیر و اعضای سازمان در کنار روابط بوروکراتیک، نوعی از روابط معنوی نیز برقرار است.
خاطرنشان میشود؛ جهت مطالعه نسخه دیجیتال این کتاب، میتوانید به سایت طاقچه یا کتابراه مراجعه کنید.
انتهای پیام/ 121