خواهر شهید «پرویز بشیری» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

خوش‌خلقی و کمک به افتادگان ویژگی بارز شهید «پرویز بشیری»/ به شهادت برادرم افتخار می‌کنم

شکوه بشیری گفت: خوشحالم که برادرم را به اسلام تقدیم کردیم و به شهادتش افتخار می‌کنم.
کد خبر: ۳۹۵۵۸۳
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۳ - 08May 2020

«شکوه بشیری » که  برادرش در راه دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی به سوی معبود ابدی پر کشیده‌ در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در خرم‌آباد اظهار داشت: پرویز یکم فروردین ۱۳۴۳ در شهرستان خرم‌آباد به دنیا آمد. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و شاگرد تعمیرکار خودرو بود.

وی افزود: ۱۴ سالش بود که انقلاب شد و در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و در اوج مبارزات انقلابی آرام و قرار نداشت و همدوش سایر جوانان شهر در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد.

این اسوه صبر و پایداری ادامه داد: تا مقطع راهنمایی تحصیلاتش را ادامه داد و بعد به سربازی رفت. دوره آموزشی را در زادگاه خودش خدمت می‌کرد و بعد از پایان دوره آموزشی به کردستان اعزام و به عنوان سرباز ژاندارمری در «دره‌هوان» مشغول به خدمت شد.

بشیری بیان کرد: من معلم بودم و در «سپیددشت» خدمت می‌کردم که یکی از همکارانم به من اطلاع داد به خرم آباد بروم، وقتی دلیلش را پرسیدم، گفتند امتحانات خرداد باید در خرم آباد برگزار شود، تعجب کردم و آشوبی در دلم برپا شد و خبر از اتفاق بدی می‌داد، با دلشوره به سمت خانه حرکت کردم، وقتی به نزیکی خانه رسیدم از دور ماشین کمیته را در کوچه دیدم. وقتی رسیدم گروهبان برایم توضیح داد که پادگانی که برادرم خدمت می‌کرد مورد حمله‌ گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفته و پسرم در تاریخ هشتم اردیبهشت ۱۳۶۴ شهید شد.

وی گفت: وقتی من در روستای سپیددشت بودم همیشه وسایلی که نیاز داشتم را با سختی به من می‌رساند. هر وقت به مرخصی می‌آمد با وسایل و مواد غذایی بسیاری به دیدنم می‌آمد و برمی‌گشت.

این خواهر شهید تصریح کرد: در کودکی خیلی فعال بود و چون پدرم مکانیک بود خیلی به مکانیکی علاقه پیدا کرد و همیشه در کنار پدرم بود و به پدرم می‌گفت بعضی از وسایل ماشین را به من بده تا در کنارت بفروشم، وقتی دلیلش را می‌پرسیدم در جوابم می‌گفت من بزرگ شدم و باید کسب درآمد کنم و کمک خرج خانواده باشم.

این خواهر شهید که حالا خاطرات سال‌های دور در ذهنش مرور می‌شود، در ادامه گفت: به گل خیلی علاقه داشت و در خانه یک نورگیر درست کرده بود و انواع گل و گیاه را پرورش می‌داد و وقتی به سربازی رفت گل‌هایش را امانت پیشم سپرد، وقتی شهید شد مادرم تمام گل‌ها را همراه خودش برد که از آن‌ها مراقبت کند و می‌گفت این گل‌ها یادگار پسرم است.

وی خوش‌خلقی و منضبط بودن را از مهمترین خصلت‌های برادر شهیدش برشمرد و ادامه داد: خیلی خیلی دلسوز و مهربان و مؤدب بود و همه‌ فامیل و آشنا‌ها او را دوست داشتند. وقتی یکی از همسایه‌ها مریض می‌شد یا مشکلی داشت پیش قدم می‌شد و کمک می‌کرد تا آن‌ها را به بیمارستان برساند.

خواهر شهید بشیری در پاسخ به این سوال که آیا فکر می‌کردید که برادرتان به مقام شهادت نائل شود، گفت: این راهی بود که خودش انتخاب کرد و باعث افتخار و سربلندی ما است و به شهادتش افتخار می‌کنم و خوشحالم که برادرم را به اسلام تقدیم کردیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها