به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرم آباد، کتاب «الفبای آزادگی» خاطراتی از شهید «سیدمصطفی میرشاکی» است که به سفارش ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لرستان و به قلم «محمدتقی عزیزیان» از طریق طرح سؤال و انجام مصاحبه با رزمندگان سپاه حضرت ابوالفضل (ع) لرستان که همرزم شهید «میرشاکی» بودهاند و همچنین مصاحبه با خانواده شهید به رشته تحریر در آمده است.
این کتاب 220 صفحهای را انتشارات پراکنده در سال 1395 به سفارش ادارهکل حفظ آثار دفاع مقدس لرستان چاپ و منتشر کرد.
برشی از متن کتاب:
روزها پشت سر هم سپری می شد. سیدمصطفی در گهواره بود. گاهی لبخندی میزد كه با خندهاش تمام وجود مادر، لبالب از شور و شعف میشد و گاهی میگریست و آرامش دل دریایی مادرش را به تلاطم میانداخت.
چند قدم آن طرفتر، سیّدمجتبی بود و حلقهی قرائت قرآن كه آوای ملكوتی اش در گهوارهی سیدمصطفی میپیچید و آمیختهی گوشت و استخوانش میشد.
تحصیلات متوسطهاش كه به پایان رسید، در سال هزار و سیصد و پنجاه و شش، در بحبوحهی مبارزات مردم ایران با حكومت ستمشاهی، به خدمت سربازی فراخوانده شد. شش ماه نخست دوره را در سراب اردبیل سپری كرد. سیّدمصطفی نقش مهمی در بیداری سربازان هم دوره خود داشت. مدتی بعد، به خاطر كسب معدل بالا، به عنوان سپاهی دانش به روستای قاسمآباد الیگودرز اعزام شد.
در بحبوحه انقلاب، نقش مهمی را ایفا نمود. تکثیر و چاپ اعلامیه، برگزاری جلسات سخنرانی و روشنگری در بین جوانان فامیل و اهالی مشتاق سطح شهر و روستاهای همجوار و نقش کردن شعارها و درآوردن کلیشههایی که با آن گفتمان انقلاب را بر درودیوارها حک میکردند، اینها همه بخشی از فعالیتهای انقلابی ایشان بود.
با پیروزی انقلاب، شهربانی، به دست مردم افتاد. سیّدمصطفی، در این ارگان، ثبت¬نام نمود و اقدام به سركوب طاغوتیان کرد. با یاری دوستان، ستاد حزبالله الیگودرز را تأسیس كرد و به مبارزه با منافقین پرداخت.
با شروع درگیریهای اشرار در كردستان، در سالهای نخستین پیروزی انقلاب، همراه برادرش سیّدجواد، به سركوب اشرار پرداختند. با پایان یافتن درگیریها، برای ادامه تحصیل به الیگودرز بازگشت و برای اخذ فوق-دیپلم عازم مركز تربیت معلم علامه طباطبایی خرمآباد شد.
پس از اتمام تحصیلات، به عنوان دبیر بینش اسلامی(دینی) به جبهه رفت. در آنجا به كسوت فرمانده دسته، فرمانده گردان، فرمانده گروهان و ... ، در لشكرهای مختلف سپاه به نبرد با دشمن پرداخت. یکی از همرزمان شهید که اصرار داشت نامش را ذکر نکنیم، این گونه از سیّدمصطفی روایت میکند:
شهید سیّدمصطفی میرشاكی، در بین بسیجیان و امت حزبالله الیگودرز به «سیّدالشهدای شهر» معروف است.
اینجانب كه به عنوان رزمندهای كوچك در جبهههای نبرد حق علیه باطل، افتخار همرزمی با ایشان را داشتم. از جمله خصایص والایی كه در این سیدبزرگوار وجود داشت، تشویق برادران به حفاظت از انقلاب اسلامی بود كه خونبهای هزاران شهید میباشد.
همچنین تشویق برادران به تَولّی و تَبرّی و شرکت در نمازهای جماعت و جمعه و دعاهای توسّل و كمیل و ندبه بود. بنده در سال 1364 با ایشان در جبهه زبیدات بودم. آقامصطفی، فرمانده گردان همیشه پیروز ابوذر، از لشکر57 حضرت ابوالفضل(ع) بود.
ایشان در خط مقدم و در منطقه عملیاتی در گردان، سنگری بزرگ به عنوان مسجد ساخته بود. بعد از ادای نماز، در همین سنگر مینشست و با حالت خاص و بسیار ساده، در رابطه با امور گردان، با برادران مشورت میکرد.
انتهای پیام/