به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ابن ملجم مرادی قبلها یکی از یاران و دوستداران امام علی (علیهالسلام) بود که وقتی پیشبینی آن حضرت مبنی بر اقدام خود به قتل ایشان را شنید، نتوانست باور کند. اما مرور زمان جوهره او را نمایان کرد و نشان داد کسی که مدحهای طولانی و شعرهای زیبا در وصف امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میسرود، دست خود را به خون پاک و مطهر آن حضرت آلوده میکند.
در گفتوگویی که با حجتالاسلام «سید کاظم ارفع»، سخنران و پژوهشگر دینی انجام داده به بررسی نکات مهمی از زندگی سراسر خیر و برکت حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) پرداخته است. آن طور که این محقق دینی شرح میدهد، در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آنها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را دارند.
او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی (علیهالسلام) از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی (علیهالسلام) را شنید.
او همچنین ادامه میدهد: امام علی (علیهالسلام) دارای ویژگیهای خاص و مسائل خارقالعادهای بودند که میتوان از آنها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آنها قضاوتهای محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود.
به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره میکند به قضاوتهای شگفتآور آن حضرت که هیچکس مانند ایشان قادر به چنین قضاوتهایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوتهای معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی میشد، مسائل را حل و حکم صادر میکردند. این قضاوتها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.
دلیل عدم حضور امام حسن و امام حسین (علیهالسلام) در مسجد
به چه علتی در شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام)، امام حسن و امام حسین (علیهالسلام) در مسجد کوفه حضور نداشتند تا مانع از اقدام خبیثانه ابن ملجم شوند؟
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خودشان مانع حضور آن دو فرزند بزرگوارشان (علیهالسلام) شدند. طبق نقلهایی که در تاریخ داریم، امام حسن مجتبی (علیهالسلام) قصد داشتند پدر بزرگوار خود را تا مسجد همراهی کنند، اما امام علی (علیهالسلام) او را قسم دادند به مسجد نیاید و امام حسن (علیهالسلام) هم امر پدر و امام خود را اطاعت کردند.
چه دلیلی در این اتفاق بود؟
دلیل این کار واضح است. چون حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از توطئه قتل خود و اینکه در این سحرگاه به شهادت میرسند، آگاه بودند. به همین علت اگر امام حسن و امام حسین (علیهالسلام) در آنجا حضور داشتند خطر متوجه جان ایشان بود و تداوم امامت در معرض تهدید قرار میگرفت. بر همین اساس حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اجازه ندادند این بزرگواران همراه ایشان در مسجد کوفه حضور داشته باشند.
اطلاع حجر بن عدی از توطئه قتل حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
میدانیم که ابن ملجم به همراه چند نفر از خوارج توطئه قتل امام علی (علیهالسلام) را داشتند. در این میان، آیا شخصی از شیعیان و دوستداران آن حضرت متوجه این قصد ظالمانه نشد؟
اتفاقاً در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آنها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را دارند.
با این وجود چرا امام علی (علیهالسلام) را از این حیله و توطئه آگاه نکرد؟
او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی (علیهالسلام) از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی (علیهالسلام) را شنید.
خوب است بدانیم که حجر بن عدی در زمان به خلافت رسیدن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از یاران خاص آن حضرت شد و بسیار به ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ایمان و ارادت داشت. او متوجه خیانتهای اشراف و قبایل کوفه از جمله اشعث بن قیس کندی که از قبیله او بود، شد. برای همین سعی فراوان در دفاع از ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مقابل این خائنین داشت.
او در عین حال در هر سه جنگ مشهور امام علی (علیهالسلام) یعنی جنگهای جمل، صفین و نهروان حضور داشت و از فرماندهان درجه اول سپاه حضرت به شمار میرفت و چنان شوق و عشق به حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشت که حضرت درباره او فرمود خدا تو را از شهادت محروم نگرداند که من گواهی میدهم که تو از اهل شهادت هستی.
عنوانی که رسول خدا صلیالله علیه و آله به حضرت دادند
یکی از عنوانهایی که به حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داده میشود، کنیه «ابو تراب» است. چرا آن حضرت را با این عنوان خواندهاند؟
این کنیه را رسول خدا صلیالله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) دادند. ماجرا به دوران اوایل هجرت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه مربوط است. آن زمان غزوهای به نام ذوالعشیره برای آن حضرت پیش آمد که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در آن همراه پیامبر صلیالله علیه و آله بودند. آنها در منطقهای که مستقر شده بودند جنگی پیش نیامد. برخی از افراد سپاه اسلام از جمله حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به همراه عمار یاسر برای گشت زنی به اطراف رفته بودند. آنها در گشت زنی خود به باغی از قبیله بنی مدلج رسیدند.
امام علی (علیهالسلام) همان طور که مشغول تماشای کار کردن باغبانان بودند، در آنجا به خواب رفتند. پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در جستوجوی حضرت امیرالمؤمنین وارد باغ شدند و وقتی حضرت را در آن حالت دیدند، ایشان را بیدار کرده و فرمودند: «ابو تراب! تو را چه میشود؟»
این اولین بار بود که این تعبیر به کار برده شد. از آنجا که لباس حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خاکی شده بود، پیامبر صلیالله علیه و آله ایشان را ابو تراب نامیدند. درواقع این عبارت یک عبارت عاطفی بود که پیامبر به خاطر دیدن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در آن وضعیت خاکی به او گفتند.
ظاهراً معاویه ملعون هم با همین عبارت، قصد آزار حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را میکرد.
چون پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در یک حالت عاطفی این کنیه را به حضرت علی داده بودند، آن حضرت از این کنیه راضی و خرسند بودند. اما بعدها معاویه که در برابر امام علی (علیهالسلام) ایستاد به خاطر فکر ناقص و خبیثانه خود برای تحقیر و کوچک کردن حضرت امیرالمؤمنین، آن حضرت را ابو تراب خطاب میکرد، در حالی که آن حضرت میفرمودند: «معاویه نمیفهمد من از این کنیهای که رسولالله به من داده بسیار راضی و خشنود هستم.»
کرامات و معجزات حضرت
در مورد کرامتهای حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مطالبی عنوان شده است. در منابع مستند در مورد کرامتها و معجزههای آن حضرت چه مطالبی نوشته شده است؟
حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) دارای ویژگیهای خاص و مسائل خارقالعادهای بودند که میتوان از آنها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آنها قضاوتهای محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود.
به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره میکند به قضاوتهای شگفتآور آن حضرت که هیچکس مانند ایشان قادر به چنین قضاوتهایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوتهای معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی میشد، مسائل را حل و حکم صادر میکردند. این قضاوتها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.
پیشبینیهای خارقالعاده
همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) پیشبینیهای بسیار عجیبی از حوادث آینده داشتند که در نهج البلاغه به برخی از پیشبینیهای ایشان اشاره و در برخی از کتب تاریخی نیز منعکس شده است. به عنوان مثال پیشبینی آن بزرگوار از وقوع حادثه جانسوز کربلا هنگامی که به سمت صفین میرفتند. گویا آن حضرت وقتی در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسین (علیهالسلام) و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسیدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزیزان آن حضرت را به دیگران نشان دادند.
همچنین پیشبینی راجع به سقوط بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس، پیشبینی درباره هجوم مغولان و فجایعی که به بار میآورند و امثال این موارد. اینها از معجزات و کرامات حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود.
معجزهای از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام).
اما نمونههای دیگری هم از کرامات آن حضرت وجود دارد. مثلاً حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هنگامی که در کوفه به عنوان خلیفه حضور داشتند، روزی بر فراز منبر بودند که ناگهان در مقابل چشمان حیرتزده مردم اژدهایی از یکی از دربهای مسجد وارد شد و مردم با مشاهده آن، وحشتزده فرار کردند. آن اژدها آمد جلوی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ایشان همان طور که بالای منبر بودند، به او توجه داشتند.
اژدها بر دم خود ایستاد و سرش را نزدیک حضرت آورد و حضرت با او سخن میگفتند و بعد از مدتی اژدها از همانجایی که آمده بود بازگشت. مردم که شگفتزده شده بودند، آمدند و از حضرت پرسیدند این مسئله چه بود و این اژدها چه ماجرایی داشت؟ حضرت فرمودند این اژدها از بزرگان جنیان بود. سؤالی داشت که پاسخش را دریافت کرد و رفت.
به سبب این واقعه شگفت، مردم کوفه آن درب مسجد را «باب الثعبان» نامیدند. ثعبان به معنای اژدهاست و درب مسجد به این اسم معروف شده بود. اما در زمان حاکمیت بنیامیه برای اینکه معجزه حضرت به فراموشی سپرده شود، فیلی را در مقابل آن درب قرار دادند و به عنوان اینکه مردم از دری وارد میشدند که این فیل مقابلش بود، آن درب باب الفیل نام گرفت، که تا امروز هم چنین اسمی دارد.
هدیهای آسمانی
در مورد شمشیر حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) هم مطالبی عنوان شده است. آیا صحت دارد که این شمشیر از آسمانها و از سوی خدای متعال به آن حضرت هدیه شده است؟
در خصوص ذوالفقار امام علی (علیهالسلام) دو نقل قول وجود دارد: در نقل قولی گفته شده که این شمشیر یک شمشیر استثنایی بوده و متعلق به یکی از سران مشرکین به نام امیه بن خلف بوده که در جنگ بدر کشته شد و در تقسیم غنائم، این شمشیر سهم پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله شد. آن حضرت هم در جنگ احد هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اثر کثرت شمشیر زدن در برابر دشمنان سلاحش شکست، ذوالفقار را به ایشان دادند.
نقل قول دیگر این است که میگوید وقتی شمشیر حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شکست، جبرئیل (علیهالسلام) ذوالفقار را از آسمان آورد و به رسول خدا صلیالله علیه و آله داده و ایشان، آن شمشیر را به حضرت امیرالمؤمنین سپردند. همان موقع از آسمان ندایی شنیده شد که میگفت: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».
به نظر میرسد که نقل دوم صحیحتر باشد و این شمشیر آسمانی باشد و ذوالفقار جزو میراث خاص امامت است که از امام پیشین به امام بعدی به ارث میرسد. ذوالفقار در حال حاضر در اختیار حضرت صاحبالزمان ارواحنا له الفدا قرار دارد. در روایات عنوان شده که وقتی آ حضرت ظهور میکنند، ذوالفقار هم در دست ایشان است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ 900