به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرم آباد، «حسین آذره» 20 تیر سال 1346 در روستای بیاتان از توابع شهرستان دورود دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی ادامه داد و پس از آن جهت تأمین مخارج خانواده، مشغول به کار شد.
در دوران دفاع مقدس به خدمت سربازی اعزام شد و پس از پایان دورههای آموزشی از طریق لشکر ۱۶ زرهی قزوین به همراه دلیرمردان ارتش در منطقه ی مهران مستقر شد. سرانجام 7 تیر 1368 در منطقهی عملیاتی مهران دچار حادثه شد و در راه بیمارستان به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید
با درود به پیشگاه معظم حضرت ولی عصر (عج) و با درود به پیشگاه معظم نائب به حق آن حضرت و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و امید مستضعفین، بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع دور اندیش حضرت امام خمینی و همچنین با درود بی کران به شهیدان راه حق و حقیقت از کربلای حسینی تا کربلای ایران که چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما آموخته و کلاسی را که حس بن علی ع در کربلا گذاشت برای آموزش مسلمانان بود تا بیاموزند که چگونه باید زیست و چگونه باید مرد؟ شهیدانی که درسشان را در مکتب حسين ال آموخته بودند و چه خوب درسی پس دادند.
من نمی خواهم از شهیدان تجلیل کنم. چون من و امثال من چه لیاقتی دارند که از مقام معظم شهادت تجلیل کنند که خود خدا از آنها تجلیل میکند. آنچه من می توانم در مورد شهادت بگویم البته آنچه من می گویم توصیف شهادت نیست بلکه آن است که به نظر من میآید.
شهادت تنها آرزوی مقربین درگاه الهی است. شهادت لذتی است که وقتی علی بن ابی طالب(ع) به آن می رسد میفرماید: به خدای کعبه رستگام شدم. شهادت پرواز است. شهادت رسیدن به لقاء الله است. شهادت عشق است. شهادت نوشیدن شراب طهور از دست خود خداست و شهید شمعی است که در تاریکی ظلمت میسوزد و راه را به مردم نشان میدهد. شهید کسی است که به فلاح میرسد و شهید کسی است که کلاس عملی قیام کربلای حسین بلا را به نمایش میگذارد. شهید کسی است که بر سر سفرهی حسین بل مینشیند و شهید کسی است که به دیدار خدا میشتابد.
البته من که کوله باری از گناهان، پشتم را خم کرده است، هیچ وقت لیاقت أخذ این درجه ی بسیار رفیع را ندارم. ولی اگر خداوند به من تفضل بفرماید و خون بی ارج و بی ارزش من در راه اسلام ریخته شود، می دانم که چطور از پروردگارم تشکر کنم که به من مقامی داد که لیاقتش را نداشتم. اگر از من شیرینی و لذت شهادت را بپرسند فقط یک کلمه به شما میگویم: به خدای کعبه رستگار شدم. آری؛ رستگاری من فقط در شهادت است و با طریق دیگری امکان رستگاری من خیلی خیلی ضعیف است.
لازمهی درک لذت شهادت تقواست و بهترین کلاس اخلاق و تقوا، جبهه ها می باشد. البته شرکت در جبهه ها تنها وظیفه ی جوانان نیست؛ چون اسلام، حبیب بن مظاهر هم لازم دارد و علیاصغرها هم لازم دارد.
سعی کنید خود را مسلح به اصول عقاید اسلامی و تفکر اسلام نمائید تا بتوانید در مقابل حملات فکری مقاومت کنید تا از نظر فکری به شما تجاوز نکنند؛ چون خطر تجاوز فکری بیش از خطر تجاوزات دیگر است. اگر مملکتی از لحاظ نظامی مورد تجاوز قرار گیرد، با نیروی مردم آن کشور، دشمن ناگزیر به عقبنشینی است. ولی اگر عقیدهی یک ملت مورد تو قرار گیرد فاجعه است. از نظر عقیدتی، خود را مسلح کنید تا مورد تجاوز قرار نگیرید.
و یک توصیه مهم، اینکه در تمام اوقات نماز و دیگر اوقاتی که با خدا خلوت می کنید، از ته دل این مطلب را از خدا بخواهید که خدایا تو را به جان مهدی (عجل الله فرجه) تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.
و یک توصیه مهم به تمام خواهرانی که در جمهوری اسلامی زندگی میکنند، اینکه شما میتوانید بهترین و مفیدترین عنصر در جامعه باشید و آن اینکه چون نسل آینده در دامان شما پرورش مییابند، سعی کنید آنها را مسلمان واقعی و حزب اللهی بار بیاورید و اگر ان شاء الله این رسالت را به خوبی انجام دهید، در محضر خداوند تبارک و تعالی و امام عصر (عجل الله فرجه) و شهیدان روسفید خواهید بود.
انتهای پیام/