به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس،«نکبت»؛ کلیدواژهای است که حتی با گذشت بیش از هفت دهه از وقوع آن، از ذهن مردم آزاده جهان و فلسطین لحظهای پاک نشده است؛ روزی که فلسطینیان علی رغم اینکه خاطره خوشی از آن ندارند، اما برای به فراموشی سپرده نشدن حقی که در این روز از آنها سلب شد، آن را هر سال زنده نگاه میدارند. در این روز هزاران نفر از مردم فلسطین با اقدامات وحشیانه و ددمنشانه رژیم متجاوز و اشغالگر صهیونیستی مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
رژیم صهیونیستی بعد از گذشت ۷۲ سال از تأسیس خود علاوه بر آنکه در بُعد سیاسی شاهد اختلافات گسترده و بحران داخلی و عدم توافق بر سر تشکیل یک کابینه واحد است در بُعد نظامی نیز در نبرد میدانی با مقاومت فلسطین و لبنان دچار ضعف نظامی بوده و نتوانسته با وجود گذشت هفت دهه دستاورد نظامی قابل ذکری را کسب کند. این در حالی است که رژیم صهیونیستی کاملاً از حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی کشورهای جهان و در رأس آنها آمریکا برخوردار است.
در همین ارتباط، گفتوگویی را با «طلال عتریسی» رئیس مرکز منطقهای و مطالعات سیاسی اجتماعی دانشگاه لبنان ترتیب داده شده است که مشروح آن از نظر میگذرد؛
نقش انگلیس در ایجاد اسرائیل و نیز آمریکا در تکمیل پروژه دولت صهیونیسم و حمایت مالی و نظامی از آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
درخصوص نقش انگلیس و آمریکا در تأسیس رژیم صهیونیستی و حمایت از آن باید بگویم که اولاً اسناد تاریخی معروف بر این موضوع تاکید دارد که فرانسه و انگلیس در تقسیم منطقه و ایجاد رژیمها و کشورهای جدید در منطقه نقش اساسی ایفا کردند.
انگلیس در زمان تأسیس رژیم صهیونیستی مثل امروز آمریکا، امپراطوری وسیعی داشت و نقش زیادی را در تجزیه منطقه و شکل گیری پروژه صهیونیسم ایفا کرد، پروژهای که به معنای تشکیل رژیم جدید در قلب جهان عرب و اسلام بود. هدف از این اقدام جلوگیری از ارتباط طبیعی میان [امت عربی و اسلامی]و خلق مشکلاتی بود که تاکنون ادامه دارد و به اتمام نرسیده است.
انگلیس متولی شکل گیری پروژه تشکیل رژیم صهیونیستی بود و این رژیم را پیش از پیدایش و پس از آن مورد حمایت دیپلماتیک، سیاسی و مادی قرار داد و همواره میان رهبران جنبش صهیونیسم و مقامات بریتانیا در آن زمان تماسها و ارتباطاتی برقرار بود. در واقع رژیم صهیونیستی با حمایت خارجی تأسیس شده است و از ابتدا مورد حمایت انگلیس بوده است لذا رژیمی که با حمایت، تأسیس شده است برای تداوم حیات خود نیز به پشتیبانی نیاز دارد، هنگامی که امپراطوری بریتانیا سقوط کرد، آمریکا به قدرت جهانی جدید تبدیل شد و در نتیجه رژیم صهیونیستی در قلب منطقه خاورمیانه، بازوی نظامی طرفهای غربی سلطه جو محسوب میشود و لذا تمامی طرفهای غربی به این رژیم که به مثابه بازوی نظامی برایشان است برای مقابله با پروژههای مقاومت و آزادگی و ضد استکباری [در جهان] نیاز دارند.
آمریکا همان نقش انگلیس را در حمایت از رژیم صهیونیستی ایفا کرد و پروژه حمایت، ارسال سلاح و استفاده از این بازوی نظامی (رژیم صهیونیستی) برای مقابله با دشمنان خود و مواجهه با برنامههای وحدت آفرین در منطقه را تکمیل کرد. آمریکا تا به امروز رژیم صهیونیستی را مورد حمایت مالی، نظامی، تکنولوژیک و دیپلماتیک در نهادهای بین المللی قرار داده است و مانع از صدور هر گونه رأی علیه تل آویو میشود.
به اعتقاد شما اکنون که ۷۲ سال از اشغالگری اسرائیل میگذرد، این رژیم در چه وضعیتی قرار دارد؟
اوضاع در بسیاری زمینهها تغییر کرده است. در ابتدای تأسیس رژیم صهیونیستی از کشورهای مختلف اروپایی، روسیه و کشورهای آفریقایی و عربی تمایل برای مهاجرت به اسرائیل وجود داشت و آرمان سرزمین موعود انگیزهای برای یهودیان جهان محسوب میشد.
این امر در دوره معینی صورت گرفت، اما هنگامی که جنگهای رژیم صهیونیستی آغاز شد و محور مقاومت طی بیش از ۳۰ سال گذشته به ویژه در فلسطین و لبنان دستاوردهای بسیاری کسب کرد و ملتهای منطقه به مخالفت با رژیم صهیونیستی پرداختند، واقعیت داخلی در این رژیم تغییر کرد و اکنون میبینیم اسرائیل با بحران هویت مواجه است و این رژیم نتوانسته است میان گروههای مختلف یهودی که از کشورها و فرهنگهای مختلف به سرزمینهای اشغالی فلسطین آمده اند، انسجام واقعی و هویت یکسان ایجاد کند و پروژه اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات را محقق کند.
بلکه برعکس آنچه ما اکنون شاهد آن هستیم و در رسانههای جمعی و تحلیلهای اسرائیلی میخوانیم این است که پیوستن به ارتش اسرائیل دیگر برای ساکنان رژیم صهیونیستی امری مطلوب و افتخارآمیز به شمار نمیرود.
اسرائیل در حال حاضر در مرزهای فلسطین اشغالی و لبنان دیوار حائل احداث میکند تا از خود محافظت کند؛ بنابراین پروژه توسعه طلبی تل آویو و توطئه اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی در جهان به پایان رسیده است. بله ما در حال حاضر شاهد بحران هویت در رژیم صهیونیستی هستیم و بسیاری از ساکنان این رژیم احساس امنیت نمیکنند و در فکر مهاجرت به کشورهای با امنیت و اطمینان بیشتر هستند و لذا ما شاهد مهاجرت معکوس در فلسطین اشغالی هستیم؛ بنابراین پروژه اسرائیل تنها یک قوای نظامی است که از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی حمایت میشود، اما در داخل با انبوهی از بحرانها بسر میبرد. مطالعات انجام شده در شاخههای مختلف جامعه شناسی در دانشگاههای اسرائیلی بیانگر مشکلات این رژیم در زمینههای تربیتی، روحی روانی، خانوادگی، اجتماعی و نژادپرستی است. اسرائیل علاوه بر بحرانهای واقعی که با آنها دست به گریبان است در زمینه عقیده نظامی در مواجهه با مقاومت نیز دچار بحران و چالش جدی است.
دیدگاه شما نسبت به افق آینده رژیم صهیونیستی با توجه به بحرانهای هویی و روانشناختی و نیز اجتماعی و فقدان پیشینه تاریخی چیست؟
طبعاً درباره آینده رژیم صهیونیستی آنچه مطرح است این است که این رژیم نابود خواهد شد. رژیم صهیونیستی بر اساس ایده توسعه طلبی در عرصه جغرافیایی و تغییر بافت جمعیتی یعنی جمع آوری یهودیان جهان شکل گرفت، اما اکنون تمامی این اقدامات متوقف شده است و درعوض بحرانهای داخلی رژیم اسرائیل رو به فزونی و ناتوان کردن تل آویو است.
کسب دستاوردهای نظامی و اشغال اراضی و جنگهای غافلگیرکننده این رژیم طی ۴۰ سال گذشته متوقف شده است. چنین رژیمی وقتی متوقف میشود، ار درون خود را میبلعد و از داخل فرو میپاشد و نمیتواند بحرانهای داخلی خود را به خارج صادر کند. آینده رژیم صهیونیستی هیچ افقی در زمینه توسعه طلبی ندارد و این موضوع به وضوح در تحقیقات و مطالعات اندیشمندان اسرائیلی و حتی غربیها و آمریکاییها به آن اشاره شده است.
روند عادی سازی با اسرائیل از سوی برخی کشورهای عربی شتاب گرفته است و از مرحله پنهان وارد روند آشکارسازی شده است، این گونه اقدامات اسرائیل را چگونه ارزیابی میکنید؟
عادی سازی علنی روابط میان برخی کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل تأسف برانگیز است چرا که این امر به صورت مجانی و بدون دریافت چیزی در حال رخ دادن است. کشورهای عربی در گذشته عادی سازی روابط را در ازای حل و فصل قضیه فلسطین یا تشکیل دولت مستقل فلسطین مطرح کرده بودند، اما امروز ما شاهد هستیم که عادی سازی روابط در ازای هیچ چیز و تنها کسب حمایت آمریکا از حکومتهای عربی در منطقه صورت میگیرد.
این موضوع طبیعتاً به قضیه فلسطین و ملت فلسطین آسیب میرساند، اما از طرف دیگر علیرغم استفاده برخی کشورهای عربی از رسانههای گروهی برای ترویج عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی این امر نفاق دولتهای عربی را فاش میکند و دیگر کسی سخنان و مواضع این کشورها درخصوص قضیه فلسطین را باور نمیکند. از سوی دیگر، کشورهای عربی دیگر نمیتوانند مانع از تداوم احساسات ضد اسرائیلی ملتهای منطقه در قبال رژیم صهیونیستی و مقاومت آنها در برابر صهیونیستها شوند.
آنچه که این کشورها در ازای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی (آنهم به صورت مجانی) به دست میآورند تنها کسب رضایت آمریکا و اسرائیل است. در این معادله دولتهای عربی متضرر میشوند و فقط رژیم صهیونیستی از این موضوع سود میبرد.
نکته دیگر اینکه هر چند اسرائیل از روابط با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ذوق زده است، اما این در حقیقت نافی ماهیت بحرانهای داخلی اسرائیل نیست و عادی سازی روابط، ماهیت و اصل مناقشه با رژیم صهیونیستی را تغییر نخواهد داد و علاوه براین تأثیری بر جنبش مقاومت و برنامههای وسیع آن در منطقه نخواهد داشت.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 900