یادداشت/ محمد مهربانی‌فر

فتح «خرمشهر» تحمیل اراده جمهوری اسلامی بر متجاوز

عراق با تکیه بر اشغال «خرمشهر»، آن را اهرم بسیار مناسبی برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران درصورت آغاز مذاکرات صلح می‌دانست و ایران، آزادسازی این شهر را سمبل تحمیل اراده‌ی سیاسی خود بر متجاوز و اثبات برتری نظامی تلقی می‌کرد.
کد خبر: ۳۹۸۳۳۶
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۵۶ - 25May 2020

گروه استان‌های دفاع‌پرس – «محمد مهربانی‌فر»؛ یکی از فتح‌الفتوحات رزمندگان در جنگ تحمیلی، عملیات «بیت‌المقدس» بود، که می‌بایست «خرمشهر» به دلیل اهمیت استراتژیک و جایگاه مهم نظامی‌اش از دست اشغالگران آزاد می‌شد؛ برای پی بردن به عظمت این نبرد حماسی، کافی است بدانیم که نیروهای متجاوز عراق پیش از نبرد سرنوشت‌ساز رزمندگان ما برای آزادی «خرمشهر»، در اطلاعیه‌ای به نیروهای خود دستور داده بودند که دفاع از «خرمشهر» را به منزله‌ی دفاع از «بصره»، «بغداد» و تمام شهرهای عراق محسوب دارند.

برکناری «بنی‌صدر» از فرماندهی کل قوا موجب تحول عظیمی در جنگ شد، یعنی نگرش به جنگ، استراتژی نظامی فرماندهی میدان نبرد، سازمان کمک کننده، طرح‌ریزی و تاکتیک‌های بکار گرفته شده، تغییر کرد و اندیشه کلاسیک با روحیه انقلابی آمیخته شد.

همچنین با تداوم عملیات‌ها در یک سال اول جنگ و کسب تجربیات و افزایش کارایی کادرها و دست‌اندرکاران عملیات‌ها و نیز توانایی هرچه بیشتر جذب نیروهای داوطلب و بکارگیری مناسب‌تر آنان به تدریج زمینه‌های لازم برای بهبود اوضاع جنگ و ایجاد وضعیت جدید فراهم شد.

ارتش عراق که در مناطق وسیعی زمین‌گیر شده بود به همان وسعت نیز نیروهای ایران را درگیر پدافند کرده بود؛ لذا در انتخاب مناطق عملیاتی، اهدافی تعیین می‌شد که علاوه بر آزادی زمین، متضمن آزادی نیرو از خطوط پدافندی نیز باشد. در عمل با استفاده از یگان‌های آزادشده‌ی ارتش از خطوط پدافندی و نیز با استفاده از سازمان رو به گسترش سپاه قوای مسلح ایران اسلامی بر قدرت خود برای اجرای عملیات می‌افزودند. بدین ترتیب متناسب با نیروهای موجود، وسعت منطقه هرعملیات تعیین می‌گردید، بنابراین به تناسب رشد توان نیروی خودی هربار بر وسعت مناطق انتخاب شده افزوده می‌شد، بطوری که در چهار عملیات بزرگ «ثامن‌الائمه (ع)»، «طریق‌القدس»، «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس»، استعداد بکار گرفته شده افزایش عمده‌ای یافت.

بدین ترتیب که در عملیات «ثامن‌الائمه (ع)»، از ۳۰ گردان به ۴۳ گردان در عملیات «طریق‌القدس»، ۱۳۵ گردان در عملیات «فتح‌المبین» و ۱۴۴ گردان در عملیات «بیت‌المقدس» رسید و متناسب با آن مناطق عملیاتی نیز به ترتیب از ۱۳۰ کیلومتر مربع در عملیات «ثامن‌الائمه (ع)» به ۶۵۰ کیلومترمربع در عملیات «طریق‌القدس»، ۲ هزار و پانصد کیلومترمربع در عملیات «فتح‌المبین» و پنج هزار و ۳۸۰ کیلومترمربع در عملیات «بیت‌المقدس» گسترش یافت.

ویژگی دیگر این چهار عملیات، زنجیره‌ای بودن آنها بود، به این معنی که اجرای هرکدام از عملیات‌های بزرگ به موفقیت عملیات قبلی بستگی داشت، به همین دلیل ترتیب و توالی آنها نیز بسیار مهم بود. چنانچه مشخص است، تغییر در فرماندهی جنگ به تغییر استراتژی نظامی ایران انجامید و این نکته‌ای بود که برای مدتی از ذهن دشمن دور ماند و دشمن، تحول در اردوی ایران را با تاخیر طولانی درک کرد. همین امر موجب گردید تا بدون توجه به نقاط ضعف خود، در لاک دفاعی آسیب‌پذیری فرو رود و در نتیجه متحمل ضربات پی‌در‌پی شود.

اولین عملیات به نام «ثامن‌الائمه (ع)»، در شمال «آبادان» و با توجه به عقبه‌ی آسیب‌پذیر دشمن طراحی شد، اتکای دشمن به دو پل «حفار» و «قصبه» روی رود «کارون»، سبب گردید تا رزمندگان خودی که مهم‌ترین هدف را دستیابی به این پل‌ها می‌دانستند، از این طریق دشمن را محاصره و در نتیجه منطقه را فتح کنند. در عملیات «طریق‌القدس»، زمین‌های رملی در شمال منطقه عملیاتی، نقطه ضعف دشمن شناخته شد و به رغم قابل عبور نبودن آن، محور اصلی عملیات با عبور از این ناحیه طراحی شد و در مرحله‌ی عمل، ابتدا مواضع دشمن در شمال و سپس در جنوب منطقه‌ی عملیاتی فرو ریخت.

عملیات گسترده‌ی بعدی در جنوب، عملیات «فتح‌المبین» بود. در این عملیات نیز مانند عملیات قبلی، نقاط قوت و ضعف دشمن شناسایی شد، عقبه‌ی دشمن به دو جادهی «دهلران» - «پل نادری» و «فکه» - «پل نادری» اتکا داشت؛ بنابراین مسدود کردن این دو جاده در دو نقطه‌ی مهم «عین‌خوش» و «برقازه»، اقدام موثری بود که عملیات براساس آن طرح‌ریزی و اجرا شد و به موفقیت نیز انجامید.

در ادامه روند آزادسازی مناطق اشغالی جنوب، نوبت به عملیات «بیت‌المقدس» رسید. در این عملیات نحوه آرایش دشمن مورد بررسی قرارگرفت، مرکز ثقل آن شناسایی شد و هجوم به این مرکز، مبنای طرح‌ریزی قرار گرفت. با یورش رزمندگان به مرکز ثقل دشمن که در منطقه‌ی «ایستگاه حسینیه» قرار داشت، فرماندهی جبهه‌ی عراق دچار سردرگمی شد و زمینه برای اجرای مراحل دیگر عملیات آماده گردید. به این ترتیب، مقدمات فتح «خرمشهر» فراهم آمد که در ادامه‌ی عملیات، به آزادسازی این شهر انجامید.

عملیات «بیت‌المقدس»، آخرین حلقه از زنجیره‌ی استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران، یعنی «آزادسازی مناطق اشغالی» در استان «خوزستان» محسوب می‌شد. آنچه جایگاه این عملیات را در استراتژی مذکور نمایان می‌ساخت، دستیابی به هدف استراتژیک «خرمشهر» بود. این هدف در میان اهداف تصرف شده توسط ارتش عراق، اهمیت خاصی داشت؛ عراق با تکیه بر اشغال «خرمشهر»، آن را اهرم بسیار مناسبی برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران درصورت آغاز مذاکرات صلح می‌دانست و ایران، آزادسازی این شهر را سمبل تحمیل اراده‌ی سیاسی خود بر متجاوز و اثبات برتری نظامی تلقی می‌کرد. به همین دلیل نتیجه و سرانجام عملیات «بیت‌المقدس» برای هر دو کشور، امری حیاتی و سرنوشت‌ساز بود.

با توجه اهمیت این منطقه در تعیین سرنوشت جنگ، عملیات «بیت‌المقدس» را سپاه و ارتش طراحی و اجرا کردند. این عملیات ترکیبی از عملیات اصلی و عملیات پشتیبانی بود که عملیات پشتیبانی را قرارگاه «فجر»، مرکب از یگان‌های سپاه و ارتش که از عملیات «فتح‌المبین» در منطقه استقرار داشتند در «فکه» انجام داد و ضمن عقب راندن دشمن به سمت مرز، حدود ۲ هزار اسیر گرفت. این قرارگاه در آخرین مرحله از عملیات اصلی نیز بکار گرفته شد.

در منطقه‌ی عملیات اصلی، در مرحله اول که ساعت ۰۰:۵۵ بامداد دهم اریبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد، جاده «اهواز» - «خرمشهر» از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تصرف و تثبیت گردید و کلیه رخنه‌ها ترمیم شد. در مرحله دوم که در ساعت ۲۲:۳۰، شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد، ضمن آزادسازی مسافت بیشتری از این جاده، پیشروی به سمت مرز در محدودهی «ایستگاه حسینیه» آغاز شد و با این پیشروی مرکز ثقل قوای دشمن به دست نیروهای خودی افتاد که بر اثر آن، عراق از سویی عقبه‌ی لشکرهای خود را در «جفیر» در معرض تهدید می‌دید و از سوی دیگر، در مورد حفظ «بصره» احساس نگرانی می‌کرد، ضمن آنکه با رسیدن نیروها به مرز، تامین عقبه‌ی نیروهای دشمن در خرمشهر نیز به خطر افتاد، از این رو عراق، هراسان از تکرار «فتح‌المبین»، از منطقه‌ی وسیعی شامل پادگان «حمید»، «هویزه» و «جفیر» عقب‌نشینی کرد، دو لشکر خود را عقب کشید تا آنها را از انهدام برهاند و در عین حال برای پدافند «بصره» از آنها استفاده کند.

در مرحله سوم که درآخرین ساعت روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ شروع شد، تهاجم برای آزادی «خرمشهر» آغاز شد اما هوشیاری و تمرکز نیروهای دشمن در خطوط پدافندی، موجب گردید ماموریت نیروهای خودی به انجام نرسد. در مرحله چهارم که از ساعت ۲۲:۳۰ روز یکم خرداد ۱۳۶۱ آغاز شد و قرارگاه «فجر» نیز درکنار سه قرارگاه «قدس»، «فتح» و «نصر» وارد عملیات شده بود، انسداد جاده «خرمشهر» – «شلمچه» و تامین نهر «عرایض» و «پل نو» موجب گردید که نیروهای عراقی تسلیم شوند و در نتیجه «خرمشهر» در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد شد. در این عملیات اغلب اهداف مورد نظر تحقق یافت و از جمله ۱۸۰ کیلومتر از خطوط مرزی تامین گردید، هرچند بخشی از «شلمچه» و «طلاییه» در اشغال دشمن باقی ماند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها