گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ انقلاب اسلامی ایران پدیدهای برآمده از یک نیاز ۱۴۰۰ ساله بود. بدین معنی که جامعه جهانی بهشدت به یک حکومت تماما دینی نیاز داشت تا به آنچه که ذاتا تمایل داشت برسد.
اگر در دوره جنگهای صلیبی دیدیم که جریانی علیه کلیسا قد علم کرد تا آن را از صحنههای سیاسی بیرون کند و نظریههای مبتنی بر جدایی دین از سیاست مطرح شد و نضج گرفت، به این دلیل بود که روحانیون مسیحی مردم را برای دین میخواستند نه دین را برای مردم. در حالی که دین باید ابزار رستگاری مردم باشد نه آنکه مردم ابزاری برای ثبات ارتجاع دینی روحانیون.
قرن ۲۱ برهه حساسی برای جامعه جهانی بود. همه دستاوردهای بشر در حوزه علوم انسانی به زمین خوردند، مکاتب سیاسی نیز با همه داعیه نجات بخشی خود نتوانستند انسان به بنبست رسیده را از ورطه یاس و سرخوردگی نجات دهند.
در چنین شرایطی لازم بود تا نفخهای در کالبد در حال احتضار انسان دمیده شود. نفخهای که از اراده الهی دمیده بشود نه میل انسانی. پس از جنگ جهانی دوم و فرو افتادن جهان به جنگ سرد و تقسیم شدن به بلوک شرق و غرب و دقیقا در زمانهای که هیچکس تصور نمیکرد انقلابی شکل گرفت که از آن به «نهضت خمینی» تعبیر میشود.
این همان نفخهای بود که با معجزهای عیساگونه توانست در قلب حوزه تمدنی جهان، یعنی غرب آسیا، انقلابی جهانی، با شالوده و شاکلهای دینی ایجاد کند. انقلابی دینی که سعی داشت همه شىوون زندگی انسان را از حکومت تا زندگی شخصی رنگ دینی ببخشد. طبعا چنین انقلابی که قرار است تشکیل حکومت بدهد و در مراحل بعد دستاوردهای خود را توسعه و گسترش بدهد به مذاق رهبران کفر جهان خوش نیامد و به انحای مختلف سعی در نابودی آن داشتند و دارند.
دشمنان این انقلاب به فراست دریافته بودند که ریشههای «نهضت خمینی» از «عاشورای حسینی» نشات گرفته است و اگر بهموقع جلوی آن نایستند اریکه قدرتشان متزلزل خواهد شد.
آنچه امام خمینی در چشمانداز چنین انقلابی ترسیم کرده بود، رهایی جامعه جهانی از یوغ استعمار و استکبار بود و نه صرفا مردم ایران. جامعه آرمانی ایشان جهانی عاری از وجود طاغوت به هر شکل آن بود. چنان که حضرت سیدالشهدا (ع) برای ایجاد چنین جامعهای قیام کرد. از این جهت است که باید مدعی بود «نهضت خمینی» بدون شناخت «عاشورای حسینی» راه به ترکستان میبرد.
معاندان نظام اسلامی ایران دقیقا با علم بر این اصل ثابت سعی دارند. نهضت امام خمینی (ره) را در سطح یک الگوی حکومتی از سلک حکومتهای کمونیستی، سوسیالیستی، دموکراتیک، جمهوریخواه و ... تزل بدهند تا آن را در همان رده نقد و تحلیل کنند. آنان «نهضت خمینی» را همانگونه نقد میکنند که سوسیالیسم را نقد میکنند. متاسفانه در میان صاحبنظران داخلی نیز نگره «نهضت خمینی» با اتکای نام «خمینی» تحلیل میشود نه «عاشورای حسینی».
توسعه و گسترش انقلاب اسلامی ایران مستلزم شناخت منظومه فکری حضرت امام است و آنچه در این منظومه بسامد بالایی دارد، ظلمستیزی و پرهیز از روحیه طاغوتی در هر لباسی است. دقیقا همان هدفی که امام حسین (ع) در قیام خویش دنبال میکرد.
رمز مانایی و پویایی انقلاب اسلامی ایران در همین نکته است که اصول آن چیز جدایی از دین مبین اسلام نیست و اگر جز این بود باید پیش از اینها انقلاب در سراشیبی سقوط قرار میگرفت. امام راحل نیز بهدرستی بهترین نام برای حکومت ایران بعد از عصر پهلوی را «جمهوری اسلامی ایران» برگزیدند، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.
کسانی که خود را خدمتگزار نظام اسلامی ایران میدانند و با هر کسوتی سعی در توسعه، تبیین و تحلیل آن دارند باید مولفههای انقلاب اسلامی را در کنار ویژگیهای قیام عاشورای سیدالشهدا (ع) تبیین و تاویل کنند، چراکه غیر از این به بنبست میرسند و در دام شبهههای متعددی گرفتار خواهند شد که بیرون آمدن از آن ممکن نخواهد بود.
انتهای پیام/ 161