معرفی کتاب؛

«نبرد سکانیان»

کتاب «نبرد سکانیان» به مرور خاطرات پیشکسوت دفاع مقدس ارتش استان اردبیل «یونس غفاری» پرداخته است.
کد خبر: ۳۹۸۹۵۷
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۴ - 30May 2020

«نبرد سکانیان»

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، کتاب «نبرد سکانیان» به مرور زندگینامه و خاطرات پیشکسوت دفاع مقدس استان اردبیل سرهنگ ارتش «یونس غفاری» پرداخته که به کوشش «امیر رجبی» به نگارش در آمده است.

این کتاب 280 صفحه‌ای را انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در سال 1391 به سفارش و حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس چاپ و منتشر کرده است.

برشی از متن کتاب:

یکی از مجروحانی که ترکش سینه اش را شکافته بود، با فشار دست روی زخمش را گرفته بود.

وقتی که می‌خواستیم او را به آمبولانس برسانیم، دستش را از روی زخمش برداشت و خون با سرعت فوران کرد و بر زمین ریخت.

آن جوان رزمنده که پانزده سال بیشتر نداشت، به جای ناله و افغان، در حالی که صدایش به زحمت شنیده می شد زیر لب می‌گفت: «خدا را شکر که خونم بر روی خاک کشور خودمان ریخت.» و همانجا شهید شد.

آمبولانس‌ها به تنهایی کفاف حمل جنازه های شهدا را نمی دادند.

برای همین جنازه شهدا را به هرخودرویی که می دیدیم سوار می کردیم.

پشت ماشین‌های تویوتا پر از جنازه های شهدا بود و گاهی به علت کمبود شدید ماشین، چند جنازه را هم بر روی کاپوت جلویی ماشین‌ها می‌گذاشتیم و آنها را به عقب می‌فرستادیم.

در این میان، یکی از جنازه ها توجه مرا به خودش جلب کرد.

از دور که قیافه‌ی او را دیدم احساس کردم او زنده است و می خندد، اما وقتی که خودم را به او رساندم و دستم را به صورتش کشیدم، دیدم بدنش سرد شده و به شهادت رسیده، ولی در کمال حیرت، لبخند ملیح و زیبایی بر لبانش نقش بسته بود که تعجب ما را برانگیخت.

شهید دیگری بر پشت پیراهنش نوشته بود: «یا زیارت‌، یا شهادت» و با همان پیراهن غرق به خون، به آرزویش رسیده بود.

در گوشه دیگری از منطقه شهید نوجوانی را دیدم که سرش را بر روی پاهای هم رزم شهیدش گذاشته و در همان حال به شهادت رسیده بود، اما از دور که نگاه می کردی انگار به خوابی آرام فرو رفته بود.

دیدن جنازه پاک و معصومانه‌اش، دل انسان را به درد می آورد.

به این ترتیب، مرحله دوم عملیات نیزکه به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردیده بود، به دلیل عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و همچنین هوشیاری دشمن و احاطه آنها بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.

موانع ایذایی، استحکامات، کانال های عمیق و متعدد و وجود میدان‌های مین فراوان و گوناگون دشمن در دشت‌های رملی و خشک، از مهمترین ویژگی‌های این عملیات بود که ارتش عراق طی چند ماه برنامه‌ریزی و کوشش آنها را فراهم کرده بود.

عراقی‌ها هر آنچه از عملیات رمضان و حمله های مشابه درس گرفته بودند، در عملیات والفجر مقدماتی به کار بستند.

یکی از حزن انگیز‌ترین و در عین حال حماسی‌ترین وقایع این عملیات، ماجرای گردان حنظله بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار