به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، جلسه مجلس خبرگان رهبری در ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸ پس از اعلام رحلت حضرت امام (ره) برگزار شد و در آن جلسه حضرت آیتالله سید علی حسینی خامنهای (مد ظلهالعالی) که در آن زمان رئیس جمهور کشور بودند با رای اکثریت اعضا انتخاب شدند؛ اما پیش از این و در پی سالها مبارزه و حضور در صحنههای سیاسی صلاحیت امام خامنهای برای قبول مسوولیت خطیر رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران محرز شده بود.
علما، فقا، بزرگان انقلاب اسلامی و چهره و شخصیتهای زیادی از نزدیک ایشان را میشناختند و در مراودات خود به خوبی با عقاید و آراء ایشان آشنایی داشتند. از این رو در روز انتخاب معظم له به عنوان رهبر، نظر قاطع اعضای مجلس خبرگان بر تائید ایشان بود. حال در ادامه نظر برخی از بزرگان و فقهای سرشناس را در خصوص مرجعیت فکری و جامعالشرایط بودن ایشان میخوانیم.
امام خامنهای نزدیکترین تفکر را به امام (ره) داشت
آیتالله «سید جعفر کریمی» تنها وصی شرعی زنده امام خمینی (ره) و عضو ارشد جامعه مدرسین درباره ویژگیهای امام خامنهای و در تائید ایشان آوردهاند: «من در برخورد با آیتالله خامنهای زمانی که به مجلس خبرگان تشریف میآوردند، احساس کردم طرز تفکرش طرز تفکر امام است فلذا عقیدهام این شد که ایشان در صلاحیت مرجعیت از آقایان دیگر هیچ چیز کم ندارند بلکه زیادتر هم دارند. آقای خامنهای قدرت علمی، توان، استعداد و طرز تفکرش بیش از همه به امام (ره) نزدیک است.»
آبروی نظام
مرحوم آیت الله «ابراهیم امینی» در جلسه خبرگان رهبری به این صحبت مرحوم حاج احمد آقا از زبان امام (ره) اشاره کرد که گفته بودند: «وقتی آقای خامنهای در کره بودند و فیلم ایشان با آقای کیم ایلسون به نمایش گذاشته شد، منظره خوبی بود. وقتی من آن را دیدم گفتم: آقای خامنهای خوب جا افتاده است. واقعاً خوب آبرویی برای نظام هستند. امام (ره) فرمودند: واقعاً ایشان شایسته رهبری هستند.»
وی ادامه داده است: اما طریق احراز شرط دیگر یعنی اجتهاد و صلاحیت علمی برای افتاء در ابواب فقه دو چیز بود: یکی تحصیلات چندین ساله ایشان در درسهای سطح فقه و اصول و ادامه آنها در درسهای خارج، دیگری استعداد و هوش و حافظه قوی و پشتکار و جدیت ایشان در درس و بحث و تدریس.
ایشان دروس ادبیات و سطح فقه و اصول را در حدود شش سال در مشهد فرا گرفتند. در حدود دو سال و نیم در درس خارج آیتالله میلانی (ره) شرکت کردند. درس خارج اصول را نزد آقای حاج «شیخ هاشم قزوینی» خواندند. بعد از آن به قم آمدند و در حدود پنج سال در درسهای خارج امام خمینی (ره) و آیتالله بروجردی (ره) و آقای حاج آقا مرتضی حائری (ره) شرکت کردند. در سال ۱۳۴۳ به مشهد مراجعت کردند و در درس خارج آیتالله میلانی (ره) شرکت میکردند، و در همه این مدت همواره به تدریس سطوح فقه و اصول اشتغال داشتند و از اساتید موفق سطح بهشمار میرفتند.
با توجه به استعداد و حافظه قوی ایشان و جدیت و کوشش در تحصیل فقه و اصول و استفاده چندین ساله ایشان از اساتید درس خارج مشهد و قم، اصل اجتهاد و صلاحیت علمی ایشان برای افتاء در ابواب مختلف بهخوبی روشن بود؛ مخصوصاً برای کسانی که در مشهد و قم با ایشان آشنا داشته و مأنوس بودند.
ناگفته نماند که ایشان در آن زمان با وجود اجتهاد و صلاحیت علمی برای استنباط احکام فقهی، این استعداد را هنوز به کار نگرفته بودند، نه رساله عملیه داشتند، نه مرجع تقلید بودند. ولی خبرگان اصل اجتهاد و صلاحیت برای استنباط احکام را به انضمام سایر شرایط برای تصدی مقام رهبری کافی دیدند.
بر انتخاب اصلح خود خدا را شاکریم
آیتالله «مجتهد شبستری» نیز گفته است: «الحمدالله در عرض چهار پنج دوره که بنده عضو کمیسیون تحقیق بودهام نه تنها نقطه ضعفی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیدا نکردیم و عدم شرایط را از ایشان ندیدیم بلکه روزبه روز شاهد این هستیم که مدیریت ایشان بیشتر متجلی میشود و در مسائل مختلف داخلی و بینالمللی تدابیر مدیریت معظم له را بیشتر درک میکنیم و بر انتخاب اصلح خود خدای متعال را شاکر هستیم.»
آیتالله «مهدوی کنی» در خصوص انتخاب امام خامنهای (مد ظلهالعالی) به رهبری جامعه اسلامی میگویند: «این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام (رضوانالله علیه) که هنوز این ملت را رها نکرده و این رحمتی بود از طرف خداوند که در کوران این مصیبت جانکاه، با تعیین آیت الله خامنهای که از یاران صدیق امام و از یاران خوشنام و خوشسابقه بوده و مجتهد و عادل است، به عنوان رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، آرامشی توأم با اعتماد و اطمینان بر کشور و امت فداکار حاکم گردید.»
آیتالله «صابری همدانی» نماینده ادوار مجلس خبرگان، شاگرد امام و عضو فقید جامعه مدرسی نیز گفتهاند: «رهبر انقلاب قبل از پیروزی انقلاب نیز فکرش یک فکر سازنده و مدیریتش همینطور بود. آیت الله خامنهای از نظر هوش و استعداد و جامعهشناسی نیز عالی بود و من بعد از امام کسی را که بتواند بهتر از آقای خامنهای حرف بزند سراغ ندارم و صحبتهای ایشان را خیلی پخته و درست میبینم و کسی نمیتواند مثل ایشان حرف بزند. ایشان بهخلاف بعضیها که تند میروند آدمی است که فهمیده و دانسته حرف میزند لذا آقای خامنهای در شناخت زمان و اوضاع فعلی خیلی خوب است.»
سال ۶۸ در بازنگری قانون اساسی امام خمینی (ره) در نامهای به مرحوم آیتالله مشکینی (ره) رئیس فقید مجلس خبرگان گفته بودند: «ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بهعهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است.»
لذا شرط مرجعیت در بازنگری برداشته شد و به «فقیه عادل و باتقوی» تغییر کرد. تا آن زمان مرجعیت یکی از شرایط ولی فقیه در قانون اساسی به حساب میآمد، چنانچه امام خمینی (ره) نیز مرجع به شمار میآمدند، از این رو در زمان پیشنهاد و رایگیری برای تعیین رهبری جمهوری اسلامی ایران نام چند تن از مجتهدین هم به میان آمد، اما به دلایلی رای نیاورد؛ و در نهایت نظرها به سمت انتخاب مجتهد رفت که در این بین نظر مثبت برخی از نمایندگان و نقل قولهای آنان از امام (ره) درباره آقای خامنهای باعث شد تا رای گیری برای ایشان صورت بگیرد.
تائید مرجعیت توسط علما
تائید مرجعیت از دیرباز توسط فقها و و مراجع صورت میگیرد که مرجعیت آیتالله خامنهای هم مورد تائید بسیاری از فقهای زمان و حوزه علمیه بود. بسیاری از علما و فقها به مرجعیت ایشان اشاره کردند و دستخطهای آنان در این خصوص موجود است.
آیتالله یزدی اولین کسی بود که مرجعیت ایشان را در خطبههای نماز جمعه تهران مطرح کرد: «طبعا علائم مسأله اجتهادی و علمی و مرجعیت، که متکی به مبانی تعیین شده است، برای مقام معظم رهبری در همین جلسات، برایم روشنتر شد؛ علت این که پس از رحلت امام خمینی (ره) و رحلت بعضی از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعیت را اعلام کردم، این نکته بود که بنده در طول این فاصله زمانی و جلساتی که از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری برگزار شد، به پایه علمی و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقیقت بنیه اجتهادی و استدلالی ایشان و همچنین تسلط بر علوم مختلفی که باعث اجتهاد است، پی بردم و دیدم، در ردیف متخصصین قرار گرفتهاند؛ به همین دلیل وظیفه شرعی خودم دیدم، که مرجعیت ایشان را اعلام کنم. فکر میکنم اولین کسی که مرجعیت مقام معظم رهبری را در رسانههای عمومی اعلام کرد، من بودم که این مهم را در خطبههای نماز جمعه تهران اعلام کردم.»
پس از رهبری امام خامنهای (مد ظلهالعالی) در سال ۷۱ همچنین تائیدات فقها از حوزه علمیه قم اعلام شد. آیتالله جوادی آملی در تائید ایشان در کتابی نوشته است: «اجتهاد و عدالت آیتالله جناب آقای سیدعلی خامنهای دامت برکاته مورد تأیید میباشد. لازم است امت اسلامی (ایدهم الله) در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس و نفیس، در هیچگونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند.»
آیتالله «فاضل لنکرانی» از دیگر مراجع نوشتهاند: «در مورد مقام معظم رهبری آیت الله خامنهای دامت برکاته اشعار میدارد که مقام شامخ علمی و اجتهاد و فقاهت معظم له جای هیچگونه تردید نیست. اینجانب با توجه به سابقه آشنایی دیرین با ایشان و اطلاع از مراتب تحصیلی، اذعان به اجتهاد بنحو اطلاق وی دارم. علاوه بر اشاره و بلکه تصریح امام عظیم الشأن قدس سره الشریف در موارد متعدد به صلاحیت و شایستگی رهبری ایشان، دلیل عمده بر مقام اجتهاد معظم له میباشد.»
آیتالله مشکینی نیز در مورد توانایی اجتهاد حضرت امام خامنهای (مد ظلهالعالی) آورده است: «حضرت مستطاب آیتالله حاج سیدعلی خامنهای (مد ظلهالعالی) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعیه که تصدی مقام معظم رهبری بدان نیازمند است، میباشند.»
مرحوم سید احمد خمینی (ره) بعد از انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبری به نظر امام خمینی (ره) در مورد اجتهاد ایشان اشاره میکنند؛ ایشان در این مورد میگویند: «حضرت امام (ره) بارها از جنابعالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند.»
انتهای پیام/ 141