به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، کتاب «از فیضیه تا الرشید» به روایت مجاهد انقلابی و آزاده دفاع مقدس حجت الاسلام حاج شیخ «محمدحسن جمشیدی» به قلم «سیدحسین ولیپور زرومی» به نگارش درآمده است.
این کتاب در قالب تاریخ شفاهی و در هزار نسخه از سوی انتشارات «موسسه آزادگان» و با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مازندران به چاپ رسید.
برشی از کتاب که به مناسبت ارتحال حضرت امام (ره) انتخاب شد:
... یک هفته از اقامت ما در تبعیدگاه تکریت نمیگذشت که خبر ارتحال حضرت امام رسید. در خیال هیچ اسیری نمیگذشت که نتواند امام خودش را در بازگشت به میهن ببیند! چقدر به انتظار نشسته بودیم تا چهره امام را یک بار دیگر زیارت کنیم. خبر بسیار دردناکی بود. چقدر خوششانس بودیم که این لحظات را در کنار حاجآقا ابوترابی گذراندیم. از سوی ایشان چهل روز عزای عمومی اعلام شد. کار بچهها ناله و زاری شده بود. دائم ختم قرآن برقرار بود.
عراقیها به واکنشهای عاطفی بچهها در غم رهبرشان جسارتی نمیکردند. جمع بچهها در این تبعیدگاه کاملاً حرفهای بود. روضهخوانها سنگ تمام گذاشته بودند. مگر غصه فقدان امام تمامشدنی بود! وقتی ضمن روضه به جمله معروف امام در وصیتنامه ایشان درباره اسرا اشاره میکردیم، صدای شیون بچهها بلند میشد.
بعضیها به حالت غش میافتادند. چقدر خودشان را میزدند! سخن امام آتش به جان اسرا میزد: «...اگر روزی اسرا بازگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود...» خیلی دوست داشتم در این هنگام در جمع بچههای خودمان در اردوگاه قبلی بودم. میدانستم که امام، همه چیز بچهها بود و با از دستدادن او شرایطشان سخت میگذشت.
... خدا را شکر دو روز بعد از خبر فوت امام خبردار شدیم که حضرت آیتالله خامنهای، بهعنوان رهبر نظام انتخاب شدند. این خبر آرامش نسبی را به اردوگاه برگرداند و در واقع نگرانی و اضطراب بچهها را برطرف کرد. غم فقدان امام بزرگوار یک طرف، بلاتکلیفی نظام در انتخاب رهبری از طرف دیگر، میتوانست ویرانگر باشد. به لطف خدا عنایت خداوندی سببساز شد تا این بلاتکلیفی به 48 ساعت هم نرسد.
جالب اینکه مرحوم ابوترابی از قبل پیشبینی میکردند که شخصیتی که بتواند جایگزین مناسبی برای حضرت امام باشد، حضرت آیتالله خامنهای است. از ملاقات پیش از انقلاب خودشان با ایشان در ایرانشهر چندین بار گفته بودند و از صلابت و استواریشان تعریف میکردند...
انتهای پیام/