توفیق شهادت در راه سرور شهیدان حسین بن علی (ع) بعد از قرن ها لبیک گویم

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، «محمد رضا میرزایی» در سوم شهریورسال 1339 در الشتر دیده به جهان گشود. سال 1343 در مدرسه زادگاه خودش پا گذاشت.

دوران ابتدایی و راهنمایی را به پایان رساند. دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی الشتر آغاز کرد. در سال 1358، دیپلم گرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در روستاهای الشتر مشغول خدمت وظیفه شد. بعد از آن در امور تربیتی الشتر خدمت کرد. مدتی مسئول آموزشگاه بود. به جبهه ها اعزام شد و به شهادت نائل آمد.

وصیتنامه شهید

بسمه تعالی

وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة

با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) این منجی عالم بشریت و با درود و سلام به نایب برحقش امام امت خمینی عزیز، این اسوه تقوا، با درود و سلام به ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام، تا جنگ تحمیلی، وصیتنامه خویش را با زبانی الكن او عقلی ناقص، اما با دلی مملو از عشق و محبت به الله ، به شرح ذیل به سمع مبارک عزیزان می رسانم.

خدایا تو را شکر می گویم که به حقیر، توفیق جبهه آمدن و فرصت کسب فیض شهادت را عنایت فرمودی. خدایا تو را سپاس میگویم که به بنده عاصی، توفیق عنایت نمودی که به ندای «هل من ناصر ینصرنی» سرور شهیدان حسین بن علی (ع) بعد از قرن ها لبیک گویم و بگویم: «ای حسین مظلوم گرچه بنده حقیر در آن برهه زمانی نبودم که در حد توان تو را یاری کنم، اما اکنون به یاری فرزندت، در عصر حاضر شتافتم. امید است مرا ناامید از درگاهت مرانی. مرا در زمره شهدا راه حق و حقیقت، به رسمیت بشناسی.

 الهی به امید تو می آیم، توکلم بر توست و توسلم بر ائمه اطهارت(ع) . از تو می خواهم به پدر و مادر داغ دیده ام، صبر در دنیا و بهشت، در آخرت عنایت فرما.

ای پدر و مادر بزرگوارم بدانید دنیا، دار آزمایش است. دنیا کشتزار آخرت است. «الدنيا مزرعه الاخره» هرک عاقبت طعم مرگ را می چشد: «گل نفس ذائقة الموت»، پس کجاست، مرگی بهتر از کشته شدن در راه خدا، آنهایی که میگویند:« ملت عراق هم مسلمانند و چرا باید با آنها بجنگیم؟» اشتباه این دسته مغرض یا ناآگاه، اینجاست که نمی دانند اگر کسی ظالمی را تقویت کند، او نیز ظالم تر است، پس تا زمانی که این راه حقیقت گم کرده ها، رژیم بعث را تقویت می کنند، می بایست آنها را به درک واصل کرد.

 زیرا کافر بودن این حزب بعث و حامیان او، بر هر کسی که دارای عقل سالمی باشد، پوشیده نیست.

ای پدر ای مادر ای خواهر ای همسر وای فرزندان دلبندم مرا از صمیم قلب حلال کنید، زیرا حقوق شما را طبق موازین اسلام عزیز رعایت نکرده ام، در ضمن، پدر و مادر عزیزم حامد، لیلا و فاطمه را با تربیت اسلامی، از همین سنین کودکی، پرورش دهید.

به امید به هدر نرفتن خون شهدا و پیروزی حق بر باطل. خدا حافظتان تا روز دیدار. از همه کسانی که حقی بر گردن حقیر دارند و حقیر نمی توانم اسمشان را ذکر کنم، طلب مغفرت می کنم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.

انتهای پیام/