شهید «مهران تقوی كوتنایی»:

امام را تنها نگذارید که تنها گذاردن او خیانت به اسلام و حسین (ع) است

در فراری از وصیت‌نامه شهید «مهران تقوی كوتنایی» آمده است: «امام را تنها نگذارید که تنها گذاردن امام خیانت به اسلام و خیانت به حسین (ع) زمان می‌باشد و اگر سعادت آن را پیدا کردم که در بستر نمیرم و مانند مجاهدان و رزمندگان اسلام در سنگر جهاد شهید شدم مرا در امامزاده سید نظام‌الدین (ع) دفن کنید. »
کد خبر: ۴۰۰۹۲۶
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۴ - 12June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس به معرفی شهدای استان مازندران به صورت روزشمار شهادت پرداختیم. در بیست‌ و سومین روز از خرداد دفتر زندگی شهید «مهران تقوی‌كوتنایی» را گشودیم که از نظرتان می‌گذرد:

زندگی‌نامه

پنجمین ثمره زندگی «لطف‌علی و ام‌البنین» در تاریخ 1347/06/19 در «قائم‌شهر» چشم به جهان باز كرد، نوزادی كه «مهران» نام گرفت و با آمدنش، شادی مضاعفی به دل اهل خانه بخشید.

تحصیلاتش به مقطع متوسطه در قائم‌شهر ختم می‌شود. او دانش‌آموز سال آخر رشته علوم انسانی بود كه به دلیل عزیمت به جبهه، ترك تحصیل كرد.

در اوصاف خلق‌وخو و آداب رفتاری مهران، همین بس كه همواره نسبت به والدین احترام درخوری قائل بود و در برخورد با خواهر و برادرانش رئوف، از این رو نزد خانواده از محبوبیت ویژه‌ای بهره داشت.

وی كه در سال 1360 جامه بسیجی به تن كرده بود، در سال 1364 به عضویت افتخاری سپاه قائم‌شهر درآمد و یك سال بعد به جبهه عزیمت كرد.

شهید «مهران تقوی كوتنایی»: قدر رهبر را ندانیم به عذاب دردناکی دچار خواهیم شد

سپس در 17 اسفند سال 1365 تا هشتم تیر سال 1366، جهت دوره آموزش عمومی پاسداری به پادگان المهدی چالوس اعزام شد. ناگفته نماند كه او عهده‌دار مسوولیت كارگزینی این پادگان نیز بود.

مهران كه در كِسوت مسوولیت نیروهای اطلاعات – عملیات گردان صاحب‌الزمان خدمات ارزنده‌ای از خود به یادگار گذاشت، عاقبت در 1367/03/23 در شلمچه به درجه والای شهادت نائل شد. سپس با همراهی اهالی قهرمان‌پرور قائم‌شهر، در گلزار شهدای «سید نظام‌الدین روستای جمنان» با خاك سپرده شد.

برادر شهید

«رجب» می‌گوید:‌ «روزی كه می‌خواست به جبهه برود، پدرم به او گفت كه نرو. حتی به پدر شهید «مجتبی صدیقی» گفته بود كه جلوی او را بگیرد، امّا مهران قبول نكرده بود. بعد كه از طرف پایگاه به چالوس رفت، از آن‌جا زنگ زد و به پدرم گفت: اگر ناراحت هستی، برگردم. او گفت:‌ نه! حالا كه رفتی، برو. مهران همیشه می‌گفت كه من باید راه شهدا را ادامه بدهم. حتّی در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: تا ریختن خون خود جزو مجاهدین فی‌سبیل‌الله هستم.»

شهید «مهران تقوی كوتنایی»: قدر رهبر را ندانیم به عذاب دردناکی دچار خواهیم شد

وصیت‌نامه

«بسم الله الرحمن الرحیم

اِنَّ اللهَ یُحِبُ الَّذینَ یُقاتِلُون فی سَبیلِ الله صفاً کانهم بنیان مرصوص.

خدا آن مومنانی را که در صف جهاد کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می‌دارد.

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه و منهم من قضا نحبه و من ینتظر ما بدلو تبدیلا. (قرآن کریم)

برخی از آنان عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شوند و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کردند و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.

بسم رب الشهداء والصدیقین

بنام او شروع می‌کنم که آمدن از اوست و حیاتم در دست اوست و هدفم قرب اوست و رفتن من به سوی اوست.

با سلام و درود بر حضرت مهدی موعود و یگانه منجی عالم بشریت و با درود بر نائب بر حقش خمینی بت شکن، و با درود و سلام بر رزمندگان اسلام که با یک یا حسین دیگر می‌روند تا راه بسته شده کربلا را باز کنند. و با درود و سلام بر ارواح شهیدان اسلام که برای اعتلای حق و عدالت به دست مزدوران بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

این حقیر «مهران تقوی کوتنائی» فرزند لطفعلی به ش.ش 64 از قائمشهر، شهادت می‌دهم معبودی و خالقی نداشته و ندارم جزء الله و شهادت می‌دهم که پیامبرم همان خاتم نبیین محمد بن عبدالله می‌باشد و شهادت می‌دهم که جانشین به حق محمد کسی نیست جز امیرالمؤمنین (ع).

و شهادت می‌دهم که دارای دوازده امام، که اولین آن حضرت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان به حق او و آخرین امام حضرت قائب منتظر مهدی موعود است.

و شهادت می‌دهم که رهبرم کسی نیست جزء نائب مهدی (عج)، حضرت امام خمینی مد ظله العالی، من خودم با هدف مقدسی که داشته‌ام و با لباس مقدس سبز پاسداری که به تن داشته‌ام آگاهانه به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین (ع) شتافته تا یک قطره ناچیز از دریای بیکران... خردسال حتی طفل معصوم ما مورد حمله موشکها و راکت‌ها و بمب‌های شیمیائی سفاکان عصرمان قرار گیرند.

شهید «مهران تقوی كوتنایی»: قدر رهبر را ندانیم به عذاب دردناکی دچار خواهیم شد

چرا و چرا، در یک روز و شب، پنج هزار انسان معصوم و بی‌گناه مورد هدف بمب‌های شیمیائی صدام خون آشام قرار گیرند و همگی خفه شوند.

چرا و چرا، گناه طفل شیرخوار چیست؟ که باد در آغوش گرم مادر مورد هدف بمب‌های شیمیائی عامل خفه کننده یا سیانور و یا عامل عصاب شوند و همراه مادر و خانواده‌اش مظلومانه جان دهد.

آیا این سفاکان دیگر جای صلح گذاشتند، کسانی که شب و روز نق می‌زنید و داغ خانواده شهدا را بیشتر می‌کنید. شمایی که خواهان صلح هستید و می‌خواهید ما با این افراد صلح کنیم که حتی به طفل و مجروح ما رحم نمی‌کنند ای کسانی که می‌گفتید ای کاش در زمان امام حسین (ع) زنده بودیم و جزو یارانش قرار می‌گرفتیم و با دشمنانش که خواهان نابودی اسلام بودند می‌جنگیدیم الان همان زمان است.

تاریخ دو مرتبه تکرار شد بیائید به یاری حسین‌مان برویم. بیائید به ندای حسین‌مان لبیک بگوئیم و با حضور خود در تمام جبهه‌ها ثابت کنیم که ما اهل کوفه نیستیم حسین‌مان تنها بماند و اگر این کار را نکنید مورد لعنت نفرین خداوند و فرزندان‌تان قرار خواهید گرفت، همچنان که مردمان کوفه زمان امام حسین (ع) مورد لعنت و نفرین قرار گرفتند.

یا ابا عبدالحسین (ع) یا سید الشهدا (ع) اگر طفل شیرخوارت در آغوش با تیر سه شعبه کشتند در تهران و هویزه و اهواز و حلبچه طفل شیرخوار را با خانواده‌اش کشتند.

یا حسین (ع) اگر یارانت را کشتند یاران و بسیجیان خمینی ما را مظلومانه با شکنجه شهید و مسموم کردند. یا ابا عبدالله (ع) اگر در کربلای تو بعد از شهادت مردها و زنان را به اسارت گرفته و زنده زنده دفن کردند اگر در کربلا دست علمدارت را قطع کردند در کربلای ما هم دست علمدار خمینی را قطع کردند و بدن‌های مطهرشان را سوزاندند اگر در کربلایت یارانت را کشتند جای بوسه برایت گذاشتند اما در کربلای ما حتی جای بوسه برای مادران شهدا نگذاشتند و حتی جنازه شهدا را تکه تکه کردند و مادران شهدا به‌جای جنازه پسرش لباس رزمش را دفن می‌کنند.

شهید «مهران تقوی كوتنایی»: قدر رهبر را ندانیم به عذاب دردناکی دچار خواهیم شد

از شما امت حزب الله می‌خواهم که امام را تنها نگذارید. بدانید که قدر این رهبر را ندانیم به عذاب دردناکی دچار خواهیم شد و حضور در صحنه بودن خود را فراموش نکنید. و از پدر و مادرم تشکر می‌کنم که به پای من زحمت کشیدید و مرا اینگونه تربیت کردید که بتوانم حسین‌وار حرکت کنم و حسین‌وار شهید شوم.

و بدانید که این دنیا مرحله آزمایش است و سرای اصلی آن دنیا می‌باشد که مختص بندگان خاص خدا است و شما را به صبر و تقوا سفارش می‌کنم. از شما حلالیت می‌طلبم و بدانید که از دست دادن فرزند در این راه خدا افتخار است.

و سخنی با خواهران که بدانید بعد از من شما مسئولیتی همچون حضرت زینب (س) خواهید داشت و زینب‌وار حرکت کنید و در حفظ حجاب سخت کوشا باشید و این را بدانید که حفظ حجاب (سیاهی چادر) شما کوبنده‌تر از سرخی خون من است و بدانید شما باید پیام رسان خون شهدا باشید.

از برادرانم می‌خواهم که تقوا پیشه کنید و سعی کنید پیام‌رسان خون شهدا باشید و همیشه حضور در صحنه داشته باشید و نگذارید دیگران از خون شهدا سوءاستفاده کنند.

و سخنی با امت حزب الله! اکنون هل من مبارز خمینی مظلوم و هزاران لبیک‌گوی کفن‌پوش جان بر کف پاسخ می‌گویند و شما هم نیز پاسخگو باشید. دفتر سرخ حسینی گشوده است و کربلا یاور حسین را می‌طلبد، اگر ما هم همچون سیدالشهدا (ع)، عزیز و عزیزانی را در این راه فدا نکنیم، چگونه مدعی تشیّع و پیروی از آل الله (ع) هستیم اگر سهمی در این شهیدآباد نداشته باشیم و در فردای قیامت چگونه به صورت و دودمان شهید و مظلومش نگاه کنیم؟

اگر ما هم لاله ای به گلزار شهادت نفرستیم، چگونه انتظار شفاعت شهیدان را داشته باشیم؟ و در هر صحنه انقلاب و جنگ حضور فعال داشته باشید و امام را تنها نگذاریم.

و سخنی با برادران انجمن اسلامی و پایگاه مقاومت بنی‌هاشم که وظیفه ای که بر دوش ما انقلاب و جنگ و شهدا گذارده‌اند و باید به نحو احسن انجام دهید و خود را به اخلاق اسلامی و نیکو آراسته کنید و بدانید که تمام حرکات و رفتار شما باید معطوف به اسلام باشد و در واقع مبلغ واقعی اسلام و انقلاب شمائید و از مسئولین پایگاه و انجمن می‌خواهم که قدر این نوجوانان را بدانید و با آنها کار کنید و سعی کنید که طوری برخورد کنید که فکر کنند که آنها به مسجد نیاز دارند. و از همه شما اگر بدی و یا اذیت و آزاری دیده‌اید حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که مرا ببخشید. باید بگویم سعی کنید که حضور در صحنه بودن خود را حفظ کنید.

امام را تنها نگذارید که تنها گذاردن امام خیانت به اسلام و خیانت به حسین (ع) زمان می‌باشد و اگر سعادت آن را پیدا کردم که در بستر نمیرم و مانند مجاهدان و رزمندگان اسلام در سنگر جهاد شهید شدم مرا در امامزاده سید نظام الدین دفن کنید. هر سال و یا وقت کردید به سر مزارم بیائید و با تمامی شهیدان تجدید پیمان کنید که اگر شما رفتید، بدانید برادران شما ادامه دهندگان راه شما هستند تا جان در بدن و خون در رگ داریم از پیروزی از پیر خمین دست بر نخواهیم داشت چون ما خون حسین در رگ داریم و کلام آتشین زینب بر لب.

خدایا، روح خدا را قائم دار تا روح خدایی ما را زنده کند.

شهادت جامه را بوئیدنی کرد

شهادت لاله را روئیدنی کرد

ببوس خواهر، تو این قبر برادر

شهادت سنگ را بوسیدنی کرد

اللهم ارزقنا اشرف القتلفی سبیلک تنصورنی و تنصور سولک و اصقم عاقبتنا بالشهاده.

خداوندا! به ما شریف‌ترین مرگ در راه خودت را عطا کن. یاری کن مرا و رسولت را و عاقبت ما را به خیر و شهادت ختم کن.

بخواب، آری شهید نازنینم

بخواب، ای سرو سبزی‌ترینم

دلاور کرد من، ای خوب، ای پاک 
مبارک باد ای جان، حجله خاک

بمیرد دشمنت ای سینه صد چاک

که کردت چلچراغ حجله خاک

«مهران تقوی»

خوزستان- هفت تپه»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار