نقد و تحلیل؛

اهداف امریکا از تعامل با ایران

با در نظر داشتن انگیزه و اهداف امریکا از تعامل با ایران و همچنین توجه به مذاکرات پیشین باید به دستاوردهای احتمالی هر نوع مذاکره با امریکا با دیده تردید نگریست.
کد خبر: ۴۰۱۱
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۷ - 30September 2013

اهداف امریکا از تعامل با ایران

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، برخلاف خوش بینی های زیادی که در مورد مذاکرات اخیر ایران و امریکا مطرح شده است، با درنظر داشتن مذاکرات پیشین دو طرف و نتایج منفی آن برای کشورمان و همچنین شرایط کنونی امریکا در منطقه و بررسی انگیزه های آن در تعامل با ایران، می توان مدعی شد هدف نهایی و اصلی امریکا صرفا گسترش تعامل با ایران و متعاقب آن کسب توافقی در مورد بحث هسته ای نمی باشد و دولت این کشور اهداف پنهان دیگری را جستجو می کند و این مذاکرات نیز ممکن است با پیامدهای منفی برای کشورمان همراه باشد.

در واقع بررسی انگیزه های واقعی امریکا در تعامل با ایران، تجربه مذاکرات گذشته با امریکا و همچنین سیاست های منطقه ای امریکا نشان می دهد که نه تنها نباید امید چندانی به برقراری مذاکره و رابطه مستقیم با امریکا داشت، بلکه باید نسبت به نتایج این مذاکرات نیز هشدار داد؛ چرا که تجربه نشان داده است امریکایی ها حاضر به دادن امتیاز نخواهند بود و در صورت رفع برخی نیازهای خود با درخواست های غیرمنطقی و غیرقابل قبول تلاش خواهند کرد اجماع بیشتری علیه طرف مقابل ایجاد کنند و یا در حالت خوشبینانه مذاکرات را با شکست منتهی کنند که این امر با پیامد منفی برای کشورمان همراه می باشد.

انگیزه های امریکا از تعامل با ایران

در ریشه یابی دلایل و زمینه های تغییر نگرش نسبی در امریکا در مورد تعامل با ایران که احتمال نزدیکی نسبی دو طرف را در پی داشته است، قبل از هر چیز باید به وضعیت داخلی امریکا و سیاست خارجی این کشور در منطقه توجه داشت. به بیانی دیگر و بر خلاف خوشبینی های زیادی که به خصوص در ایران در مورد تعامل ایران و امریکا مطرح شده است، علت اصلی تغییر لحن دولتمردان امریکایی در مورد کشورمان به مسائلی نظیر مشکلات داخلی امریکا و به ویژه چالش های عمده سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه بر می گردد؛ به گونه ای که می توان مدعی شد علت و زمینه اصلی تغییر لحن امریکا و تلاش آن در تعامل با کشورمان به نیازهای سیاسی دولت این کشور به خصوص در زمینه سیاست خارجی بر می گردد.

در واقع از آنجا که امریکا با وجود خروج از عراق همچنان دچار مشکلات گسترده ای در این کشور است، و موضوع سوریه به چالش اصلی سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است، به نظر می رسد یکی از انگیزه های اصلی باراک اوباما و تغییر لحن دولت وی در مورد ایران، به نیاز آنها به کشورمان برای همکاری در عراق و سوریه بر می گردد. از آنجا که ایران دارای نفوذ گسترده ای در عراق و افغانستان می باشد و در شرایط کنونی امریکا منافع خود را در منطقه به خصوص در عراق و سوریه دچار خطر و تهدید می بیند، دولت کنونی امریکا امیدوار است با نزدیکی به ایران و همکاری موقت با آن برخی تهدیدات موجود علیه خود در منطقه را بر طرف نماید.

البته باید به انگیزه های دیگر دولت امریکا در رابطه با مذاکره مستقیم با کشورمان نیز توجه داشت. یکی از این دلایل به شعارهای انتخاباتی باراک اوباما بر می گردد. از آنجا که اوباما در شعارهای انتخاباتی خود اعلام کرده بود که مساله هسته ای ایران را حل خواهد کرد و در پی همکاری با ایران در رابطه با این موضوع و مسائل منطقه ای خواهد بود، به نظر می رسد اوباما زمان کنونی تغییر دولت در ایران را فرصت مناسبی برای دسترسی به این هدف خود تصور نموده است.

یکی دیگر از انگیزه های اوباما نشان دادن و نمایش این موضوع است که دولت وی در پی استفاده از راه های سیاسی برای حل اختلافات است و با نشان دادن تمایل خود برای مذاکره با ایران، زمینه پیشبرد سیاست های خود در قبال ایران را به شکل دیگری مهیا می کند. در واقع همچنان که سوابق پیشین نیز نشان داده است، امریکا در روند مذاکره حاضر به دادن امتیاز عملی نمی شود ولی با نمایش موضعی سیاسی و مسالمت آمیز تلاش دارد از میزان فشارها علیه خود در مورد غیرقانونی بودن تحریم ها و سیاست های یکجانبه بکاهد.

سابقه مذاکرات امریکا با ایران و انگیزه ها و نتایج آن

همچنان که در بیان برخی انگیزه های اصلی دولت امریکا در اظهار تمایلش برای تعامل و مذاکره با ایران بیان گردید، باید توجه داشت که تاریخ و تجارب پیشین نشان می دهد که هدف دولت امریکا از مذاکره با ایران یا رفع برخی نیازها و حل برخی مشکلات خود در منطقه است و یا ترمیم چهره دولت امریکا؛ در واقع با توجه به نفوذ ایران در منطقه، امریکا در برخی برهه های زمانی مانند دوره کنونی نیازمند همکاری با ایران برای رفع تهدیدات علیه خود می باشد و یا سعی دارد چهره تخریب شده خود را در همکاری و استفاده از ابزارهای سیاسی ترمیم نماید؛ البته نکته مهم در این روند این نکته به شمار می رود که در نتیجه این مذاکرات نه تنها ممکن است دستاوردی برای ایران کسب نشود بلکه منجر به تهدیدات و یا اتهامات جدیدی نیز برای کشورمان گردد که تجربه مذاکرات پیشین نیز بر این موضوع صحه می گذارد. در این رابطه باید خاطر نشان ساخت این موضوع از آنجا که در گذشته نیز تجربه شده است، نیازمند توجه بیشتر مسئولان کشورمان می باشد.

این تجربه مذاکره با امریکا به طور ویژه در موضوع مذاکره و همکاری کشورمان در موضوع افغانستان با امریکا و نتایج آن قابل مشاهده می باشد. به طوری که هر چند در مورد افغانستان ایران همکاری گسترده ای با امریکا داشت و با هدف ثبات در افغانستان کمک زیادی به امریکا نمود ولی تنها دستاورد آن قرار گرفتن در "محور شرارت" بود. از آنجائی که طالبان به عنوان یک گروه ماجراجو و تروریست در رأس قدرت حکومت افغانستان قرار داشت، ایران جهت تشکیل یک دولت مسالمت آمیز و صلح جو در افغانستان با آمریکا بر سر میزه مذاکره نشست اما با کمال تاسف جورج بوش ریس جمهور آمریکا ایران را به عنوان محور شرارت در جهان معرفی کرد و همه زحمات و همکاری هایی که جمهوری اسلامی ایران جهت بیرون آمدن آمریکا از باتلاق افغانستان به کار بسته بود مورد بی مهری قرار گرفت. در همین حال، اتهامات جدید آمریکا علیه ایران آغاز گردید و این ماجراجویی ها به جایی رسید که ریس جمهور آمریکا ایران را تهدید به حمله نظامی کرد.

همانند افغانستان، مداخله امریکا در عراق نیز مشکلات گسترده ای برای این کشور ایجاد نموده و منافع آن در سطح منطقه را دچار تهدیداتی کرده بود. در این راستا، با توجه به نفوذ ایران در عراق و سیاست ایران مبنی بر ثبات و امنیت در این کشور، امریکا خواستار تعامل با ایران در موضوع عراق و متعاقب آن همکاری دو طرف در این کشور شد که مورد موافقت دو کشور قرار گرفت و مذاکراتی نیز میان طرفین صورت گرفت. در نتیجه این روند هر چند برخی مشکلات امریکا در عراق رفع شد ولی با وجود این همکاری ایران، نه تنها سیاست تهاجمی امریکا در قبال ایران تغییر نکرد بلکه با تداوم توصیف کشورمان به عنوان محور شرارت، امریکا تلاش کرد فشار بیشتری به ایران اعمال کند و متعاقب این سیاست تلاش کرد پرونده هسته ای کشورمان را به شورای امنیت ارجاع داده و زمینه را برای اعمال تحریم های گسترده فراهم کند. در واقع می توان گفت نتیجه همکاری و مذاکره با امریکا در مورد عراق نیز که منجر به رفع برخی مشکلات امریکا شد، تنها به اعمال فشار بیشتر بر ایران منتهی شد و این مذاکرات نشان داد دولت امریکا در روند مذاکره با ایران و با وجود رفع برخی تهدیدات علیه خود و کسب دستاوردهایی حاضر به دادن امتیاز به ایران نمی باشد.

مذاکره با امریکا و وجهه ایران

ایران در منطقه و جهان به عنوان کشوری شناخته می شود که با وجود فشارهای گسترده خارجی منادی استقلال طلبی، عدم پیروی از قدرت های سلطه جو، اسلام خواهی و در سال های اخیر پیشرفت و استقامت سیاسی و علمی با وجود تحریم های گسترده بوده است؛ به گونه ای که در دوران کنونی به یک برند تبدیل شده و می تواند الگویی برای برخی دیگر کشورها به شمار رود.

در این راستا آنچه مهم است حفظ این وجهه و برند در کنار رفع برخی نیازهای دیگر است. لذا باید توجه داشت مذاکره و تعامل با امریکا چه دستاوردهایی برای ایران خواهد داشت و چه تاثیری بر وجهه و برند کشورمان خواهد گذاشت. در این رابطه با توجه به بیان انگیزه های امریکا در تعامل با ایران و اشاره به سابقه مذاکرات کشورمان با امریکا می توان گفت در صورت تداوم مذاکرات نباید منتظر کسب دستاورد قابل توجهی برای کشورمان بود؛ ولی این مذاکرات می تواند وجهه استقلال طلبانه و برند استقامتی ایران در مقابل فشارها را تخریب نماید. در واقع از آنجا که هدف اصلی دولت امریکا از تعامل و مذاکره با ایران در زمان کنونی تنها ترمیم چهره خود و رفع برخی مشکلات و نیازهای منطقه ای آن است، باید هشدار داد نه تنها دستاورد قابل توجهی برای کشورمان نمی توان متصور بود، بلکه ممکن است تصویر کسب شده طی سال های اخیر به عنوان کشوری با وجهه مستقل و برند و الگویی برای دیگر کشورها نیز تخریب خواهد شد.

به نظر می رسد از منظر سیاست پردازان کاخ سفید نفس شروع ولو صرفا تبلیغاتی مذاکره مستقیم با رئیس جمهور ایران ، این تلقی را در اذهان داخلی امریکا به وجود می آورد که تلاش های اوباما در اعمال فشار بر ایران برای کشاندن ایران پای میز مذاکره جواب داده است و این نرمش در رفتار ایرانیان به معنای پیروزی سیاست های تهاجمی دولت امریکا در قبال ایران محسوب خواهد شد. در این راستا، حتی در صورت کناره گیری ایران از روند مذاکرات، دولت امریکا این فرصت را خواهد داشت که با ایجاد موج رسانه ای و سیاسی ایران را به عدم همکاری دیپلماتیک متهم نموده و موج جدیدی را علیه کشورمان ایجاد نماید. همچنین، همانطور که بیان شد باید به اهداف پنهانی آنها در مورد ترمیم چهره خود و یا رفع برخی نیازهایش در سوریه توجه داشت.
نظر شما
پربیننده ها