معرفی کتاب؛

«رندان تشنه لب»

کتاب «رندان تشنه لب» به مرور زندگینامه و خاطرات ایثارگران شرکت آب منطقه‌ای اردبیل پرداخته است.
کد خبر: ۴۰۱۲۲۲
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۰۳:۴۰ - 21June 2020

«رندان تشنه لب»

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، کتاب «رندان تشنه لب» به مرور خاطرات ایثارگران شرکت آب منطقه‌ای اردبیل پرداخته که به کوشش «رقیه حلقومی» و با ویراستاری «بابک سلطانی» به نگارش در آمده است.

این کتاب 132 صفحه‌ای را انتشارات «خط هشت» در سال 1397 به سفارش و حمایت شرکت آب منطقه‌ای اردبیل و اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان چاپ و منتشر شده است.

برشی از متن کتاب:

اگر بخواهی ثانیه های اسارت را روی خط واژه‌ها به سطر بکشی و صفحه صفحه، کتابش کنی، یک ماه می‌شود، ده، بیست کتاب قطور.

از بس که لحظه‌هایش سخت می‌گذشت و مثل سنگ نگاشتی حک می‌شد روی صفحه قلبم.

اما گاه باید برخی خاطره‌هایش را قلم گرفت، چرا که باورش برای ذهن مخاطب امروز شاید سخت باشد و بگذارد به حساب اغراق پروری و بزرگ نمایی ذهن گوینده و نویسنده، ولی سوأل هایش را نمی‌شود میان بقچه‌های خاطره گم کرد.

سوأل‌هایش که ابهام یافتن پاسخش مدام دری می‌بست و فقط باریکه نوری از کنارش برایم باقی می‌گذاشت،خانواده‌ام چه خواهد شد؟

اصلا آیا از اسارت من با خبر خواهند شد؟

چه شرایط برایشان پیش خواهد آمد و یک لحظه بعد چه خواهد شد؟

با خیال‌هایم دست و پنجه نرم می‌کردم که متوجه شدم به منطقه‌ای در اطراف دارالاماره رسیدیم.

پیاده که شدیم، یک به یک نام و نام پدرمان را پرسیدند.

محوطه را که با نگاه هایم بررسی کردم کلا دورش را با سیم خاردار حصار کشیده بودند.

تا حوالی 2 نیمه شب چیزی نخورده بودیم، نه آبی، نه غذایی...

حدود هفتصد و پنجاه نفری می‌شدیم تا اینکه درون ظرف هایی غذا آوردند.

هر ده بیست نفری یک ظرف غذا گرفت، آن قدر گرسنه بودیم که یادم می‌آید من فقط لقمه اول را برداشته بود که دیدم ظرف غذا خالی شد، دیگر بچه‌ها هم به همین صورت بودند.

ما را از آنجا خارج کردند و به دارالاماره بردند.

یادم می‌آید 300 نفرمان را در یک اتاق 18 متری جا دادند، سه روز آنجا سر کردیم، اصلا جا نبود و تنگ هم یا می ایستادیم و یا به هر زحمت می‌نشستیم.

دو سه روز بود آب نخورده بودیم و تحمل بی آبی در آن هوای گرم صبر زیادی می خواست.

بالاخره یک بشکه آوردند و پشت در گذاشتند.

یک نفر آمد و در بشکه را باز کرد و با رفتار بسیار بدی به ما فهماند که جیره آبمان همین بشکه است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار