سردار شهید محمدحسن نظرنژاد:

شهید «اسداللهی» در زمان شهادت مثل خورشید می‌درخشید

سردار شهید محمدحسن نظرنژاد در خاطرات خود آورده است: وقتى ما از دجله به سمت هور عقب رانده شديم، بر روى دژ با دشمن درگيرى تن به تن ايجاد شد، غلامحسین اسداللهی با تيربارى كه در دست داشت به بالاى دژ رفت و به نيروهاى عراقى حمله کرد، زمانی كه او را روى دژ ديدم شهيد شده بود و صورتش مثل خورشيد مى‌درخشید.
کد خبر: ۴۰۲۲۲۷
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۲ - 21June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، شهید «غلامحسين اسداللهی» پنجمين فرزند عبدالله در دوم فروردين ‏1319، در روستاى باغنو از توابع شهرستان تربت جام به دنيا آمد.

در هفت سالگى پدر و در هشت سالگى مادر خود را از دست داد و بعد از گذشت چند سال به همراه برادر و خواهرانش به مشهد مهاجرت کرد و در این شهر به كفاشى و كار در قهوه‌خانه و قنادى پرداخت.

او که سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب، از طريق روحانيون مبارز، با انقلاب اسلامی آشنا شده بود در سال‌های 1356 و 1357، به صفوف مردم پيوست و ضمن حضور در راهپیمایی‌ها و اعتصابات در تهيه و تكثير اعلامیه‌های امام خمینی (ره) فعاليت گسترده‌ای داشت.

شهید اسداللهی با پيروزى انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران درآمد. او برای مبارزه با ضد انقلاب عازم کردستان شد که به دلیل مخالفتش با ضد انقلاب بارها مورد تهديد قرار گرفت، ولى از مبارزه دست نکشید.

در کنار مبارزه با عناصر ضدانقلاب، در محیط خانه فردی مهربان و دلسوز بود و هميشه به فرزندانش توصيه مى‌کرد كه درس بخوانند و در كارهای خانه به مادر كمك کنند. خود او نيز در كارهاى خانه به همسرش كمك مى‌کرد چون معتقد بود كه عدالت را بايد از خانه شروع كرد.

این فرمانده خراسانی با شروع جنگ تحميلى همواره در جبهه‌های نبرد حضور داشت. او جبهه رفتن و جنگيدن با دشمنان را برای خود افتخار می‌دانست. هر بار که قصد عزیمت به جبهه را داشت به همسرش می‌گفت: «شما اجازه بدهيد من به جبهه بروم، نصف ثواب مال شما باشد.»

او فردی مردم‌دار بود. غلامحسین نظرنژاد از دوستان شهيد اسداللهی در مورد خصوصيات اخلاقى وى مى‌گوید: «از زمانى كه او را شناختم در برخورد با مردم بی‌نظیر بود و در ارتباط با آنها با متانت و بردباری و وقار رفتار می‌کرد.»

همرزمان شهید اسداللهی از تقوا و پارسايى او بسيار ياد مى‌کنند. غلامحسين نظرنژاد در اين زمينه می‌گوید: «شهید اسداللهی با شنیدن نام حضرت زهرا (س) يا ائمه اطهار (ع) يك انقلاب درونى در او ایجاد مى‌شد و شانه‌هایش مى‌لرزید و گريه مى‌کرد.»

شهید اسداللهی در عملیات‌های والفجر مقدماتى، والفجر 1، والفجر3 و خيبر شرکت داشت و در مدت حضورش در جبهه دو مرحله مجروح شد.  

در عمليات خيبر، شهید اسداللهی به همراه دو تن از همرزمانش با عبور از دجله و فرات در عمق مواضع دشمن پيشروى مى‌كنند که به آنها اعلام می‌شود كه عقب‏‌نشینی كنند، اما در پاسخ مى‌گویند: «اگر عقب‌‏نشينى كنيم، تلفات زيادى خواهیم داد» و به پيشروى خود ادامه مى‌دهند. غلامحسین اسداللهی فرمانده گردان و فرمانده محور لشکر 21 امام رضا (ع) پس از مقاومت سرسختانه، در 12 اسفند 1362 بر اثر اصابت تركش به سر در جزيره مجنون به شهادت ‌رسید.

سردار شهید محمدحسن نظرنژاد در مورد نحوه شهادت غلامحسین اسداللهی می‌گوید: «وقتى ما از دجله به سمت هور عقب رانده شديم، بر روى دژ با دشمن درگيرى تن به تن ايجاد شد، او با تيربارى كه در دستش داشت به بالاى دژ رفت و به نيروهاى عراقى حمله كرد و در همان جا به شهادت رسيد. زمانی كه او را روى دژ ديدم شهيد شده بود و صورتش مثل خورشيد مى‌درخشید.»

پيكر مطهر شهید اسداللهی در جبهه باقى ماند و در زمره شهدای مفقودالاثر قرار گرفت که بعد از تشییع نمادین او به همراه جمع دیگری از شهدای مفقودالاثر صورت قبری در بهشت رضا مشهد برای آنها در نظر گرفته شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها