به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، بازار سخنرانیهای مسوولین و حضور آنان در تجمعات مردمی به ویژه در مساجد گرم بود، سالهای پس از انقلاب اسلامی مسوولین با حضور در مساجد علاوه بر تبیین وجوب انقلاب اسلامی به پرسشهای مردم پاسخ میدادند و این رابطه چهره به چهره باعث شده بود تا ارتباط خوبی بین مردم و مسوولین شکل بگیرد. قرار بود آیت آالله خامنهای روز ۳۱ خرداد سال ۶۰ در مسجد ابوذر واقع در محله فلاح تهران سخنرانی داشته باشد که به دلیل استیضاح بنیصدر لغو شد، تا اینکه برا دومین بار روز ششم تیر همان سال اطلاع دادند که ایشان به مسجد ابوذر میروند.
یک ساعت مانده به ظهر، آقا به مسجد رسیدند. همه جای مسجد و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت بود. نماز جماعت به امام معظم له اقامه شد و بین دو نماز شروع به سخنرانی کردند. بعد از نماز دوم، در بین سخنرانی فردی از بین مردم بلند شد تا ضبط صوت خود را در نزدیکی تریبون بگذارد. اینکه مردم در مجالس سخنرانی ضبط صوت داشته باشند و صدای سخنران را ضبط کنند در آن ایام امری معمول بود. در میانه سخنرانی ضبط صوت شروع کرد به سوت کشیدن که آیت الله خامنهای گمان کرد مشکل از بلندگوست و دستور داد بلندگو را درست کنند.
دقایقی بعد صدای مهیبی همه مسجد را پر کرد، لحظاتی پس از فروکش کردن گرد و غبار و صدای ناله و شیون مردم بلند شد، خون روی فرش ریخته بود و آیت الله خامنهای نقش بر زمین شده بود. محافظها اسلحههای خود را مسلح کردند و به سمت آقا دویدند، در کنار او ضبط صوت به دونیمه تقسیم شده و روی قسمتی از آن نوشته شده بود «اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی»!.
محافظها سریع دست به کار شدند، ابتدا بدن غرق به خون را سوار ماشین بلیزر کرده و به درمانگاهی در دوراهی قپان بردند و چون از دست کادر درمانگاه کاری برنمیآمد ایشان را به بیمارستان بهارلو منتقل کردند. با رسیدن خبر انفجار در مسجد ابوذر و جراحت شدید آیت الله خامنهای، دکتر ولایتی، دکتر منافی وزیر وقت بهداشت و دکتر زرگر خبردار شده و از راه رسیدند و فورا اتاق عمل را آماده کردند.
در این مدت امام خمینی (ره) دائما پیگیر حال آیت الله خامنهای بودند. فردای روز انفجار یعنی هفتم تیر پیام ایشان خطاب به آیت الله خامنهای از رادیو مخابره شد:
«جناب حجتالاسلام آقای حاج سید علی خامنهای دامت افاضاته
خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است؛ و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانی که کردند، ملت فداکار را منسجمتر و پیوندها را مستحکمتر نمود...
اینان با سوءقصد به شما، عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحهدار نمودند. اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیباند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند؛ و به کسی سوءقصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است...
من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نمودهاید و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.»
آیت الله خامنهای نیز پس از چندین ساعت عمل سخت، پس از هوشیاری این پیام را از روی تخت بیمارستان شنیدند و چند روز بعد در مصاحبهای تلویزیونی در پاسخ به پیام امام (ره) خطاب به ایشان بیت شعری زیبا را قرائت کردند:
«بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت / سَر خُمِّ مِی سلامت شکند اگر سبویی»
انتهای پیام/ 141