«ناصر قندیل»:

انقلاب انصارالله و مقاومت «حزب الله»، دو دستاورد مهم نسل امروز است

یک تحلیلگر برجسته جهان عرب، به بررسی انقلاب در یمن پرداخت و تأکید کرد که انقلاب انصارالله و مقاومت حزب الله، دو دستاورد مهم در نسل ماست.
کد خبر: ۴۰۴۵۸
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۶ - 07February 2015

انقلاب انصارالله و مقاومت «حزب الله»، دو دستاورد مهم نسل امروز است

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، «ناصر قندیل» تحلیلگر برجسته مسائل راهبردی دنیای عرب با انتشار مقالهای در روزنامه «البناء» لبنان تحت عنوان «نخستین انقلاب کامل عربی در سده 20» به بررسی چگونگی انقلاب انصارالله در یمن و تشابه آن با «حزب الله» پرداخت و نوشت:

دیگر آنچه مدعیان رسانههای عرب میگویند، مهم نیست؛ رسانه های چپگرایی که نفت کشورهای عربی توانسته است آنان را به طبلهای توخالی بدل سازد که فقط حرف پادشاه عرب را تکرار میکنند. دیگر مهم نیست جریان حوثی، انقلابی را رقم زند که بسیاری از فرهیختگان، نویسندگان و اندیشمندان رویای تحقق آن را از سده پیش در سر می پرورانند.

حزبالله لبنان نیز مقاومتی را رقم زد که رویای دست نیافتنی بود و چیزی فراتر از رویا را محقق کرد. گویا مقاومت چیزی را به دست آورد که فراتر از نهضت «ویتکونگ» بود و توانایی بازدارندگی را ایجاد کرد که ارتشهای عرب موفق نشدند آن را به وجود آورند. حوثیها نیز انقلابی به پا کردند که به تغییر نظام، تعلیق احکام قانون اساسی، انحلال پارلمان، بنا نهادن شورای ملی انتقالی منجر شد. این شورا، یک شورای ریاستی را انتخاب خواهد کرد و دولتی از آن سر بر خواهد آورد که به مدت دو سال سکان هدایت کشور را در دست خواهد گرفت. این دولت مطابق مشخصههایی خواهد بود که انقلابیون از آن به عنوان معیار انقلابی یاد میکنند که تا کنون هیچ بهار عربی (بیداری اسلامی) شاهد آن نبود. به گونهای که در این انقلاب مکانیزم نظام گذشته باقی ماند و مکانیزمهای تازهای از آن سربرآورد.

به هر حل، اهمیتی ندارد که چه کسی به حوثیها حمله می کند، همان طور که مهم نیست چه کسی به حزب الله هجوم میبرد. اینها، دو دستاورد مهم نسل ماست. حزبالله نسخه کاملی را به ما ارائه کرد مبنی بر اینکه چگونه میتوان اسرائیل را شکست داد، اراضی را از دست  اشغالگری آزاد کرد و میتوان توانایی پاسخ به تجاوز را به دست آورد. همچنین به ما آموختند که چگونه میتوان موازنه ترس به وجود آورد و چگونه میتوان به یک قدرت کامل بازدارنده بدل شد. این دو به ما آموختند که چگونه همه این مسائل با کمتر از نیمی از یک درصد از مردم عرب رخ میدهد.

حوثیها نیز به ما میآموزند که چگونه یک قدرت عقیدتی و مذهبی میتواند رهبری یک انقلاب را به دست گیرد. این بعد مذهبی و عقیدتی مانع از آن نمیشود که این انقلاب بتواند به عنوان یک قدرت ملی و مردمسالار رفتار کند؛ قدرتی که همه اقشار مردمی متوسط و نخبههای لیبرال و ملی را به پا می دارد و در ائتلاف خود، فراتر از طائفه و مذهب ظاهر میشود. این قدرت ملی به خوبی میداند که چگونه انتفاضه مسلحانه را با فعالیت سیاسی آرام و چند مرحلهای گرد هم آورد. قدرت ملی حوثیها میداند که چگونه محاسبه و مذاکرات را مدیریت کند، چارچوب قدرت جدید را تشکیل و آن را برای همه گسترش دهد. می داند که چگونه شرایطی را فراهم آورد که مشارکت برای همه نیز امکان پذیر باشد، امنیت را به دست گیرد و ارتش را مدیریت کند با القاعده بجنگد.

تحولات یمن، شایسته قدردانی است. یک قطره خون در انقلاب مسالمت آمیزی ریخته نشد که مسیر آینده این کشور را رقم زد. کسانی که به استودیوها آورده می شود از کودتاگرایی به عنوان یک اتهام یاد میکنند. برخی نیز درباره دموکراسی فلسفه بافی می کنند؛ گویا روزنامهها و تریبونهایی که میزبان آنها بودند و اینان نیز حکمت و درایت تأمین کنندگان مالی این شبکه ها را ستایش می کردند، سرشار از دموکراسی بود. برخی از آنان نیز با آوایی بلند از پادشاه عربستان می خواستند که به عنوان نگهبان دموکراسی، اقدامی انجام دهد. اگر اینها می دانستند که پادشاه نیز یارای انجام چنین کارهایی را ندارد، از مدتها پیش زبان در کام می گرفتند و مانند کسانی سکوتی پیشه می کردند که نمیدانستند اسرائیل قدرتی ندارد؛ اسرائیلی که از آن میخواهند که مقاومت را بترساند.

آنچه امروز مهم است این است که به رهبران حوثی تبریک و تهنیت بگوییم و نخست به امنیت و دیگر به تسامح و سعه صدر و سوم به توطئههای جداییطلبانه قبایلی و جغرافیایی توجه داشته باشیم و ساختار منعطفی را به وجود آوریم که همگان را در بر گیرد. البته مهمترین نکته، استقبال همیشگی از فرصتهای حل و فصل و آشتی است. همچنین در پایان صندوقهای رأی و مطالبات مردم قضاوت خواهد کرد.

انتهای پیام/ک.ف

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار