به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، وصیت‌نامه سردار شهید «یاسر زندی» از شهدای شهرستان چالوس را از نظر می‌گذرانیم.
زندگی‌نامه شهید
سردار شهید «یاسر زندی» با نام شناسنامه‌ای «ایرج غرایاق زندی» یکشنبه اول آذر 1343 در روستای کردیچال از توابع شهرستان کلاردشت در خانواده‌ای کشاورز دیده به جهان گشود. شهید زندی در تاریخ 21 دی 1365 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
وصیت‌نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
«الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ» (توبه/20)
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم
با نام و یاد خداوند بخشایشگر مهربان که آسمان‌ها و زمین در ید قدرت اوست؛ با حمد و سپاس بی‌انتها به درگاه باعظمت رب‌العالمین و رب‌الکونین؛ با عرض ادب به محضر با عظمت رسول گرامی الله، محمد بن عبدالله (ص)؛ با امید به صحت و سلامت بیش از پیش برای امام روح‌الله؛ با آرزوی پیوستن انقلاب باعظمتش به انقلاب مهدی موعود (عج)؛ با امید تحقق یافتن پیروزی نهایی برای سلحشوران غرب و جنوب؛ با آرزوی برافراشته شدن پرچم حکومت اسلامی در سرتاسر گیتی؛ با امید فراهم آمدن موجبات خلاصی جنود دربند اسلام؛ با آرزوی ریشه‌کن شدن ظلم و استکبار جهانی به سرگردگی ابرجنایتکار عصر، آمریکاری جهان‌خوار؛ با امید برچیده شدن حکومت جبار سوسیالیست شرق؛ و با آرزوی ریشه‌کن شدن حکومت فاسد و غاصب اسرائیل صهیونیست؛ با امید حشر شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی با شهدای صدر اسلام و با سلامی گرم و خالصانه به شما امت باوفای امام روح‌الله که وفای خویش را در ازمنه امکنه مختلف، در پس و قبل از پیروزی انقلاب خونبار اسلامی، به رهبری این ابرمرد تاریخ اسلام، به ثبوت و عینیت رسانیده‌اید، مطالبی به عرض می‌رسد.
امیدوارم طاعاتم هرچند قلیل و ناچیز و غیرقابل توجه است مقبول درگاه حق‌تعالی واقع گردد و خدای عزّوجلّ از دریچه فضل و بخشش بر ما بنگرد نه از دریچه عدل و عدالت که ما را تاب و توان عدالت خئاوند متعال نمی‌باشد و در این صورت حقاً در آتش دوزخ غوطه خواهیم خورد و باز این منجلاب هیچ چیز و هیچ کس را یارای یاری رسانیدن و استعانت بر ما مقدور نمی‌افتد اِلّا خدای باری‌تعالی.
پس هان ای خدای درهم کوبنده ستمگران و هان ای خدای یاری‌ذهنده مستضعفان و هان ای خدای ویران‌کننده کاخ مستکبران، بر من باد طاعات و بندگی و عبادت و سپاس‌گزاری از نعمات بی‌انتهایت و به جای آوردن حق الوهیتت، و در مقابل از تو می‌خواهم تا مرا نیامرزیدی از دنیا مبر و باز از تو خواهانم هرچه زودتر موجبات اخلاص و استغفار و آمرزش خطاها و ذنوبم را فراهم ساخته و از این زندان بس مخوف و دردناک رهایم سازی.
ای بندگان خدا، ای امت دلیر و قهرمان حزب‌الله راهتان پررهرو، فکرتان پیروز و عقیده و ایده‌تان تا همیشه تاریخ مستدام باد. از شما می‌خواهم تا در تداوم‌بخشیدن به خط خونین و گلفام شهدای گران‌قدرمان که از خون پاک و مطهرشان سراسر دشت سوزان خوزستان و بلندی‌های سربه‌فلک کشیده کردستان آغشته گردیده و هم اخیراً از خون شهدای عملیات شرق دجله، این خون‌های پاکی که توانبخش نهال‌های ایمان و اخلاص و فداکاری و گذشت گردیدند تا این‌که طراوت و شادابی را در باغ همیشه سبز جمهوری اسلامی نگهدار و حافظ باشند، تجلیل به عمل آرید، تا خدای تبارک و تعالی هم از شما راضی و خشنود باشد و هم در قبال مسئولیتی که از این ریخته شدن خون‌ها به گردن‌تان است سرافراز و خوشحال و خرسند برآیید.
و شما ای خانواده محترم و معظم شهدا، صبر و شکیبایی بیش از پیش بر شما باد و هم‌چنین بر شما از سوی خدای تبارک و تعالی بشارت و مژده بهشت جاویدان باد.
و شما ای خانواده عزیز و گرامی اسرا و مفقودین و مجروحین و معلولین، خدای بزرگ بر شما اجری بی‌انتها عنایت بفرماید و ان‌شاءالله اندوه و حرن هجران بر ایمان‌تان فائق نیاید و همیشه هم‌چون قبل در راه ایمان به خدا و رسول (ص) و ائمه معصومین (ع) مقاوم و استوار باشید که این استقامت و مقاومت و بردباریتان مشتی است محکم و بنیان‌کن بر پیکر رو به زوال ابرغارتگران جهان‌خوار و کمکی تست در جهت زوال نابودی و اضمحلالشان.
در ضمن لازم و ضروری می‌دانم که خطاب به پدر بزرگوارم که در طول زندگی پرمشقت خویش جز تلاش و کوشش و مساعدت در جهت برآوردن حوائج اهل بیت خود و عبادت و بندگی خدای بزرگ راه دیگر نپیموده‌اند عرض نمایم که از روزی که پا به عرصه وجود گذاشتیم مسافری بیش نبودیم، لیکن در این مسافرتی که برایمان مقرر نموده‌اند ناظر و شاهدی موجود می‌باشد که همانا خدای بزرگ است، پس ای مسافران دنیا هرچند این مسافرت بر شما ناگوار است و تحملش دشوار و ثقیل می‌افتد، لکن تقبل موضوع به انتها رسیدن خط به صورتی مطلوب مدنظر است و آن شرایط کسب نمی‌گردد الّا با وجود ایثار و گذشت و اعتقاد بیش از پیش به مبانی و اصول دین و مذهب گوهربار اسلام و نشأت گیری از خط سرخ و والای ابا عبدالله الحسین (ع)، که با اعتقادی مملو از عشق و ایمان، علی‌اکبر (ع) و علی‌اصغر(ع) و دیگر عزیزانش را در راه خدای بزرگ اهدا نمود و خود نیز با عتقادی عظیم و پرهیبت، غبطه‌برانگیز به شهادت رسید.
از شما می‌خواهم به شما ای مادر گرامی و عزیزم صبر و اجر عطا فرماید، شمایی که در طول تاریخ زندگی خویش به صورت مستمر و همیشگی در کنار و هم‌دوش پدرم که او نیز برخوردار از این ویژگی‌است به تلاش و کوشش وصف‌ناپذیر پرداخته‌اید تا این‌که دست احتیاج و نیازمندی به سوی هیچ کس دراز ننموده‌اید که این تنها در بعد دنیوی است.
لیکن در بعد معنوی قضیه هم که چه در رابطه با موضوعات جانبی زندگی و چه در موضوع اصلی زندگی که غرض از آن تمام کلیتش می‌باشد بسیار تلاش‌گر و ساعی بوده‌اید و ما را هم‌چون شمعی فروزان از نور وجود خویش متنعم می‌نمودید.
از شما برادر بزرگوار و ارجمندم استدعا دارم که به یاد ما تنها در تعارض و جبهه‌گیری در مقابل منافقین و از خدا بی‌خبرانی که با آنها دربرخوردید بیش از پیش کوبندگی و اقتدار به خرج داده و در کار علم آموزی به سایرین کمافی‌السابق با تمام هم و غم خویش بکوشید و برای این کارتان حقاً و مطمئناً اجری بی‌منتها خواهد بود و شما نیز از آن مستفیض خواهید گشت.
ضمناً هم برای خواهرانم در محدوده خانواده و هم برای کلیه خواهران امت حزب‌الله در جامعه اسلامی لازم به عرض می‌رسانم که ای خواهران ارجمند در پایداری و استقامت خویش بیش از پیش مستفیم باشید و در استمرار حرکت متّخذه خود هم‌چون پیش تلاشی وافر به‌خرج دهید و در این راه جانفشانی نمایید، در مقابل بی‌حرمتی و بی‌اعتنایی نسبت به عقیده و خط سیاسی شهدا و امت حزب‌الله ساکت ننشینید و با عکس‌العمل خویش پشت دشمنان اسلام را به خاک آرید. امید است که در این راه خدا یار و یاور و ناصرتان باشد.
توصیه‌ها و پیشنهاداتم به همسر گرامی و ارجمندم بانوی محترمه و مکرمه، خانم مهرانه شریفی سلطانی:
خدایم ببخشد و بیامرزد از قصور و کوتاهی که در سوی عدم برآوردن رضایت و جلب خوشنودیتان مبادرت نموده‌ام (هرچند به‌ظاهر) اینک که تو را در دسترس ندارم تا رضایت خاطرتان را جلب نمایم که متعاقباً رضایت و خشنودی خداوند نیز در آن موجود است کسب گردد تنها به خدای عزوجل پناه می‌برم.
باز شما را بدین مطلب توجه می‌دهم که موضوع حق‌الله را شاید خدای بزرگ از نقطه نظر لطف و عنایت بر ما بنگرد و ما را ببخشاید لیکن در موضوع حق‌الناس که یکی از موارد آن حق همسر می‌باشد بر شماست که فضل و بخشش و بزرگواری به خرج داده و عطوفت و مهربانی خویش را هم‌چون قبل به سویمان معطوف دارید، زیرا حقاً بدین مطلب نیازی شدید و مبرم موجود است.
مهرانه گرامی و ارجمندم از شما که از صمیمیت و صفا و عشق و ایمان و خلوص و پاکبازی و کذشت و نوع‌دوستی و آزادی روح و تقدیس روان بالا و والایی برخوردارید استدعا دارم و تقاضامندم که از درگاه خداوند منان آمرزش و مغفرت ما را بطلبید، چون مطلع هستم که آبرومندان نزد خدا را امتیاز طلب مغفرت و آمرزش می‌باشد و شما هم که در این جرگه قرار دارید ما را از یاد نبرید. در رابطه با موضوع طلب حلالیت از سایر دوستان و آشنایان هم از شما می‌خواهم نیابتاً این مطلب را تقبل بفرمایید و بر ما منت نهید.
و هم در رابطه با موضوعات شرعیه دینی که در رابطه با چگونگی زندگی بعد از ما برایتان مسأله خواهد بود. بدانید و آگاه باشید که ما را بر هر آنچه که خود اختیار می‌کنید و هر آنچه در آن اراده می‌ورزید رضایت کامل و تمام است و از این حیث سفارش خاص و بخصوصی برایتان نداشته و ندارم لیک تنها مطلب قابل عرض، عدم ایجاد انحراف در خط اصلی عقیدتی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شماست که برایم بیش از همه چیز حائز اهمیت است و باید بدانید که در صورت خدایی ناکرده تحقق این مطلب یعنی همان ایجاد انحراف در موارد مذکور در بالا و در موارد اخلاقی، در صورت کسب توفیق سعادت شهادت موجب نگرانی و ناراحتی و عذاب روحمان خواهد بود و گمانم بر این موضوع نمی‌گردد که رضایت به مطلب اخیر بدهید و ما را هرچند به اندازه‌ای ناچیز برنجانید.
در موضوع فقدان صوری ما همین بس که دارای صبری ایوب‌گونه بوده و با توکل به خدا و ذکر او از حلم والایی بهره‌مند باشید تا این‌که دشواری و سختی فراق بر شما سهل و آسان گردد.
مهرانه گرامی و باجلالت در صورت تولد فرزندی از شما که همانا هدیه و امانتی است از سوی خدای بزرگ بر ما و امتحان بزرگی است بر کلیه والدین، حقیقتاً بر شماست که در حفظ و حراست از او و ساختن اخلاقیات و خصوصیاتش که می‌بایست با ویژگی‌های ایثار و گذشت در راه خدا و اعتقاد به مبانی محکم اسلامی عجین باشد، کمال همت و دقت را بخرج دهید.
روی‌هم رفته از هم‌اکنون برایم به سهولت میسر است که جلال و هیبت و گیرایی حرکات و سکنات شما را به صورت ادغامی در ذهن خویش تجسم کنم و بهترین مطلوبیات را تصور نمایم و در تحقق یافتن این موضوع برایم نگرانی و اندوهی وجود ندارد و این استقامت و استطاعت را به عینه در شما می‌بینم.
در این موضوع به شما بشارت می‌دهم که برای حفظ حیثیت اسلام و مسلمین لازم است این سلسله اعمال را به مرحله عمل برسانید و تا حد امکان از خود همت به‌خرج دهید. هم‌چنین ما را در موضوع انتخاب همسر خرسند و شادمان گردانید.
به عنوان اتمام حجت عرض می‌شود که در رابطه با وسایل و اسباب و اساسیه زندگی هم هیچ ادعایی از سوی هیچکس مقبول نگردد و از سویمان این اطمینان برای تملک کلی‌اش تحصیل می‌شود (البته برای شما)، حال خود در چگونگی استفاده و بهره‌گیری از آنها مختارید.
آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
والسلام
ایرج (یاسر) غرایاق زندی
24/12/1363
انتهای پیام/
