مروری بر زندگی‌نامه جانباز شهید «حسین ذبیحی»

جانباز شهید «حسین ذبیحی» در ۱۵ شهریور ۱۳۴۵ در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. این شهید بزرگوار در تاریخ 1395/6/11 بر اثر ایست قلبی به بیمارستان منتقل و تحت درمان و احیاء قرار گرفتند و سرانجام در 1395/6/13 به فیض شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۰۷۵۶۶
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۸ - 26July 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، جانباز شهید «حسین ذبیحی» در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، بعد از سپری کردن دوره کودکی، شروع به تحصیلات کرد. دوره ابتدایی را در دبستان ارشاد اردکان و راهنمایی را در مدرسه حاج شیخ محمد حائریان گذارند.

وی در اوایل سال ۱۳۶۲ عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. ابتدا چون سن و سال کمی داشت در ستاد لشکر امام حسین (ع) واقع در اهواز انجام وظیفه کرد و نهایتا به لشکر ۸ نجف اعزام شد. در عملیات والفجر ۲ ( مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه حاج عمران کردستان) شرکت کرد و از ناحیه دست مجروح شد و مدتی در بیمارستان ضیائی اردکان تحت درمان قرار گرفت.

پس از بهبودی و با تشکیل تیپ ۱۱۸ الغدیر عازم منطقه جنوب شد. در اولین عملیات تیپ الغدیر در منطقه جفیر شرکت و از ناحیه کمر مجروح شد. پس از انتقال به اهواز و اعزام وی به تهران و بستری در بیمارستان امام خمینی (ره)، دوره درمانی وی آغاز و طی مدت سه ماه بستری، چندین مرتبه تحت عمل جراحی طولانی مدت قرار گرفت. اواخر اردیبهشت سال ۱۳۶۲ از بیمارستان مرخص و به اردکان انتقال یافت.

وی بعد از آن در منزل تحت نظر پزشک قرار گرفته و در مدت ۲۳ سال جانبازی خویش به دفعات زیادی تحت عمل جراحی مختلف قرار گرفتند و مدت‌ها در بیمارستان بستری شد.

در طی این سال‌ها توفیق حج عمره، حج تمتع (سال ۱۳۸۶) و دو دفعه زیارت عتبات عالیات (با همکاری هیئت شهدای صدرآباد) نسیب  وی شد.

شهید حسین ذبیحی در آبان سال ۱۳۶۹ با خانم «زهرا بخشی» ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها دو فرزند پسر به نام‌های «محمدرضا» و «ابوالفضل» است.

این شهید بزرگوار عصر روز پنجشنه مورخ ۱۳۹۵/۶/۱۱ بر اثر ایست قلبی به بیمارستان منتقل و تحت درمان و احیاء قرار گرفت و سرانجام در ۱۳۹۵/۶/۱۳ به فیض شهادت نائل آمد. پیکر وی در ۱۳۹۵/۶/۱۵ همزمان با ۵۰ سالگیش تشییع و در بهشت شهدای اردکان خاکسپاری شد.

گزیده ای از وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»

آنقدر به جبهه بروم و بر دشمنان اسلام بتازم تا به درجه ملکوت اعلا برسم.

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و یاور تمامی مستضعفان و دشمن مستکبران و با سلام بر تمامی رزمندگان راه حق و حقیقت و با سلام بر تمامی خانواده شهدا و سلام و درود فراوان بر تو ای پدر و مادر عزیز که فرزندت را در راه خدا دادی و امانتی که پیش شما بود به صاحب آن که هم خدای متعال بود برگرداندی. با سلام بر تمامی جوانانی که برای خدا به جبهه می‌آیند و دین حق را یاری می‌کنند.

ای جوانان نکند که در خواب ذلت بمیرید که امام حسین و هفتاد و دوتن در میدان نبرد شهید شدند.

ای جوانان نکند که در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

ای مادرها مبادا از رفتن فرزندان خود به جبهه جلوگیری کنید که فردای قیامت در محضر خدا نمی‌توانید جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود.

برادران و خواهران دعا و مناجات را فراموش نکنید که اسلام با دعا و مناجات برپاست.

همیشه به یاد خدا باشید و خدا را فراموش نکنید.

نگذارید که دشمنان اسلام به شما ضربه بزنند و تفرقه بیندازند.

سلام مرا به رهبر برسانید و بگویید که تا آخرین قطره خونم سنگر را حفظ کردم.

برادرانم نکند که اسلحه من بر زمین بیفتد. آنقدر که توان دارید به جبهه بیایید و برای اسلام خدمت کنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار