جایگاه «مقاومت و ایستادگی ملت ایران» در بیانات رهبری؛

کسانی که دائم آیه یأس می‌خوانند و دل‌ها را ناامید می‌کنند، اگر دشمن و عامل دشمن نباشند، غافلند/ ایران مرکز مقاومت است

آنچه که انقلاب اسلامی را چون سروی استوار در برابر فتنه‌های داخلی و خارجی استوار کرده، مقاومت و ایستادگی مردم است، مقاومتی که چون ستون فقرات انقلاب اسلامی باعث قوام و دوام کشور شده است.
کد خبر: ۴۰۷۹۵۱
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۵۰ - 29July 2020

مقاومت و ایستادگی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامیبه گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس،‌ آنچه که انقلاب اسلامی را چون سروی استوار در برابر فتنه‌های داخلی و خارجی استوار کرده، مقاومت و ایستادگی مردم است، مقاومتی که چون ستون فقرات انقلاب اسلامی باعث قوام و دوام کشور شده است. از این‌رو هدف اصلی همه هجمه‌های نظامی و رسانه‌ای و فضاسازی‌های مختلف دشمن سست کردن این مقاومت بوده است، مقاومتی که چون سرو اگر هم خم شده باشد، اما نشکسته است.

در ادامه به تبیین و تشریح نقش و جایگاه مقاومت و ایستادگی ملت ایران در پیشرفت و تعالی کشور را از زبان حضرت امام خامنه‌ای مرور می‌کنیم:

«می‌خواهند هیچ عنصر مقاومتی در این منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر مقاومت را جمهوری اسلامی می‌دانند. البته این را درست فهمیده‌اند. این‌جا مرکز مقاومت است. این‌جا جایی است که ما اگر هیچ اقدامی هم نکنیم، هیچ حرفی هم نزنیم، خود وجود جمهوری اسلامی به ملت‌های منطقه، الهام می‌دهد.

یک موجودیتی، یک هویتی که علی‌رغم همه قدرت‌های استکباری و به کوری چشم آنها، این‌جور در این منطقه قد کشیده و روز به روز، ریشه‌دارتر می‌شود؛ روز به روز، قوی‌تر می‌شود. خود وجود این پیکره عظیم و پرشکوه، خار چشم استکبار است و امیددهنده به ملت‌ها. بله، این‌جا مرکز مقاومت است؛ در این شکی نیست. دیگران هم از این‌جا الهام گرفتند؛ منتها برای این‌که این مقاومت را در هم بکوبند، حلقه ضعیف را اول هدف قرار دادند؛ دولت مردمی منتخب حماس در غزه. او را مظلوم گیر آوردند. او را دارند می‌کوبند. هرکس در دنیای اسلام، امروز قضیه غزه را یک قضیه منطقه‌ای و شخصی و محلی بداند، دچار همان خواب خرگوشی‌ای است که پدر ملت‌ها را تا حالا درآورده است؛ نه، این قضیه غزه، فقط قضیه غزه نیست؛ قضیه منطقه است.

فعلاً آن جا نقطة ضعیف‌تر است؛ تهاجم را از آن جا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمی‌دارند. دولت‌های کشورهای مسلمانی که حول و حوش آن منطقه هستند و کمکی که باید بکنند و می‌توانند بکنند، نمی‌کنند، دارند اشتباه می‌کنند. هر چه در این منطقه میخ اسرائیل بیشتر فرو برود، تسلط استکبار بیشتر بشود، بدبختی این دولت‌ها و ضعف و ذلت این دولت‌ها بیشتر خواهد شد. چرا ملتفت نیستند و دولت‌ها، ملت‌ها را هم دنبال خودشان به ذلت می‌کشانند. یک دولت ذلیل و مطیع و وابسته، یک ملت را مطیع و ذلیل و وابسته می کند. این است که ملت‌ها باید به خود بیایند.»

به بنیان‌ها استحکام ببخشید

«مقاومت، تنها با استحکام بخشیدن به بنیان‌ها صورت می‌گیرد. هر سیل بنیان کنی وقتی به یک صخره استوار برسد، نمی‌تواند در آن اثر بگذارد. ما باید خود را استوار و مستحکم کنیم و بنیان‌های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خود را استحکام ببخشیم. هر کاری که در جهت استحکام بخشیدن باشد، مقدّس و خوب و مورد اجر و ثواب الهی است. هر چیزی که در جهت متزلزل کردن این پایه‌ها و بنیان‌ها باشد، بد است. این دیگر ربطی به جناح و حزب و گروه و تشکیلات ندارد. به نظر من معیار و ملاک، این است.»

استقامت این است

«می‌دانید نبی اعظم اسلام، مسلمان‌ها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاه‌های لغزنده و دشواری عبور داد و به آن قله‌ها رساند. یک چنین حرکت عظیمی، کار هیچ انسانی نبود. آن مردمی که هیچی نمی‌فهمیدند و از اخلاق انسانی هیچ بویی نبرده بودند، پیغمبر اینها را به انسان‌هایی تبدیل کرد که فرشتگان الهی در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت می‌کردند. استقامت، این است. امروز ما احتیاج به استقامت داریم. ما هم از یک طرف، جاذبه‌های زندگی رنگارنگ، دل‌ها و هوس‌های ما را برمی‌انگیزد. ما در دوران انقلاب، چقدر آدم‌ها دیدیم که دل‌ها و اعتقادهای خوبی داشتند؛ اما در مقابل راحت طلبی، شهوات، قدرت و مقام، تعریف این و آن و تهدید دشمن، طاقت نیاوردند؛ به یک طرف لغزیدند و به معارضان و احیاناً معاندان راه خدا تبدیل شدند. بنابراین، ایستادگی لازم است. در مقابل دشمن هم ایستادگی لازم است. دشمن، تهدید می‌کند؛ وعید و وعده می‌دهد؛ دائم عظمت خود را به رخ جامعه اسلامی و پیشرو می‌کشد؛ با زبان زور صحبت می‌کند و احیاناً زبان زور را با برخی شیرینی‌های وعده‌های فریبنده، در هم می‌آمیزد؛ تا این که دل‌ها را گمراه کند. استقامت کردن در مقابل فریب‌ها و تهدیدهای دشمن، هنر بزرگی است که اگر یک ملت این هنر را داشته باشد، آن وقت به قله می‌رسد؛ به جایی که دیگر دشمن فایده‌ای در تهدید نمی‌بیند و مجبور است با او بسازد یا در مقابل او تسلیم شود.»

این درس پیغمبر به ماست

«همان ایستادگی اول بعثت، منجر می‌شود به استقامت عجیب سه سال در شعب ابی طالب. شوخی نیست؛ سه سال در یک دره‌ای در مجاورت مکه، بدون آب، بدون گیاه، در زیر آفتاب سوزان. پیغمبر، جناب ابی طالب، جناب خدیجه، همه مسلمان‌ها و همه خانواده‌هایشان، توی این تکه - شکاف کوه - زندگی کردند. راه هم بسته بود که برای اینها غذا نیاید؛ خوراک نیاید. گاهی در ایام موسم - که بر طبق سنن جاهلی آزاد بود، یعنی جنگ نبود – می‌توانستند داخل شهر بیایند؛ اما تا می‌خواستند جنسی را در دکانی معامله کنند، ابوجهل و ابولهب و بقیه بزرگان مکه به نوکرها و فرزندان خودشان سفارش کرده بودند که هر وقت آنها خواستند جنسی را بخرند، شما وارد معامله شوید؛ دو برابر پول بدهید؛ جنس را شما بخرید و نگذارید آنها جنس بخرند. با یک چنین وضعیت سختی، سه سال را گذراندند. این، شوخی است؟

آن استقامت اوّلی، آن عمود مستحکم این خیمه، آن دل متوکل علی اللَّه است که چنین استقامتی را در فضا به وجود می‌آورد که آحاد صبر می‌کنند. شب تا صبح بچه‌ها از گرسنگی گریه می‌کردند که صدای گریه بچه‌ها از توی شعب ابی طالب به گوش کفار قریش می‌رسید و ضعفای آنها هم دلشان می‌سوخت؛ اما از ترس اقویا جرأت نمی‌کردند کمک کنند؛ اما مسلمان که بچه‌اش در مقابلش پرپر می‌زد - که چقدر در شعب مردند؛ چقدر بیمار شدند؛ چقدر گرسنگی کشیدند - تکان نخورد. امیرالمؤمنین به فرزند عزیزش محمد بن حنفیه فرمود: «تزول الجبال و لا تزل؛ کوه ها ممکن است تکان بخورند؛ از جا کنده شوند؛ تو از جا کنده نشو». این، همان نصیحت پیغمبر است. این، همان وصیت پیغمبر است. این است راه برخاستن امت اسلامی؛ بعثت امت اسلامی، این است. این درس پیغمبر به ماست. بعثت، این را به ما تعلیم می دهد.»

امروز هم ابوجهل وجود دارد

«ملت ایران، بیدارند. ملت ایران، حقیقت را می‌فهمند. طبیعت استکبار این است که اگر یک قدم عقب نشستید، او یک قدم جلو می‌آید. هیچ‌کس گمان نکند که عقب‌نشینی در مقابل استکبار و عدول از مواضع صحیح و از حق صحیح و از داعیه صحیح، موجب می‌شود که استکبار، خجالت بکشد؛ نجابت به خرج بدهد؛ بگوید خوب، حالا اینها یک قدم عقب نشستند؛ ما هم یک قدم عقب بنشینیم. چنین چیزی نیست.

شما یک قدم رفتید عقب، او یک قدم می‌آید جلو؛ یک سنگر را خالی کردید، او می‌آید آن سنگر را می‌گیرد. امت اسلام باید این جوری به قضایای خود نگاه کند. سیاستمداران دنیای اسلام، باید با این نگاه، به حوادث پیرامون خود نگاه کنند. ملت ایران، ایستاده است؛ حرف حق خود را زده است. ما حرفمان کلمه توحید است و توحیدِ کلمه. ما می‌گوییم فقط بنده خدا باشیم؛ بنده آمریکا نباشیم؛ بنده قدرت‌های زورگو و مستکبر و قلدر نباشیم؛ بندة فراعنه عصر نباشیم؛ بنده ابولهب‌ها و ابوجهل‌های این زمان نباشیم. ابوجهل این زمان کیست؟ ابوجهل که مرد و رفت؛ امروز هم ابوجهل وجود دارد.»

ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید

«اقتصاد مقاومتی، فقط جنبه نفی نیست. این جور نیست که اقتصاد مقاومتی، معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتی، یعنی آن اقتصادی که به یک ملت، امکان می‌دهد و اجازه می‌دهد که حتّی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند. این، یک فکر است؛ یک مطالبه عمومی است. شما دانشجو هستید؛ استاد هستید؛ اقتصاددان هستید. بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی‌ها و خصومت‌های شدید، می‌تواند تضمین کننده رشد و شکوفایی یک کشور باشد.»

هیچ‌گاه متوقف نشدیم

«یک روز بود که تنها در یک نقطه دنیا، پرچم آمریکا سوزانده و شعار مرگ بر آمریکا داده می‌شد؛ اما شما امروز ببینید در چند نقطه دنیا، پرچم آمریکا سوزانده می‌شود و شعار مرگ بر آمریکا داده می‌شود! در خود آمریکا، پرچم آمریکا را آتش زدند. این، پدیده مهمّی است. چه عاملی باعث این کار شد؟ آیا جز ایستادگی و استقامت یک ملت شجاع و مؤمن به اهداف و به راه خود توانست این موج را به تدریج سراسری کند؟ این چیزها، تدریجی است - دفعی نیست - و آثار آن را در بلند مدّت می‌شود فهمید. بیست و چهار سال است که ما با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنیم؛ اما در تمام این مدت، پیش رفتیم و در یک نقطه متوقّف نشدیم. کسانی که سعی می‌کنند دائم آیه یأس بخوانند و دل‌ها را ناامید کنند، اگر دشمن و عامل دشمن نباشند، غافلند و به قضایا، نگاه وسیع ندارند. ما وقتی به قضایا نگاه وسیع می‌کنیم، می‌بینیم امروز جمهوری اسلامی توانسته است در ملت‌های مسلمان، بیداری ایجاد کند. حالا عدّه‌ای در داخل کشور ما بیایند و شعار برگشتن آمریکا را بدهند! این، نشانه نهایت غفلت و ضعف و زبونی و ذلّت پذیری در دل‌های خود اینها نیست؟ ما به فضل اسلام، قوی هستیم. ما باید قوّت خودمان را بشناسیم و از آن استفاده کنیم.»

انتهای پیام/ 151

نظر شما
پربیننده ها