به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، وصیتنامه شهید «ابراهیم نوری سراجی» را از نظر میگذرانیم.
شهید «ابراهیم نوری سراجی» فرزند باباقلی در سال 1345 در روستای سراج محله گلوگاه به دنیا آمد و در تاریخ پنجم خرداد 1364 در عملیات قدس یک در جبهه هورالعظیم به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
خدا را سپاس بیکران میگویم که در رحمت جهاد را بر من گشود و جرأت داد تا از مرگ نهراسم و زنده مرزوق بمانم با سلام بر مهدی موعود (عج) و با سلام بر پیشتازان انقلاب اسلامی که در رأس آنها قاعد اعظم امام خمینی پرچمدار حماسه آفرین حسینی که برای پیشبرد هدفهای اسلام بر طاغوت و طاغوتیان زمان خود پیروز شد و چون ابراهیم بتشکن تمام بتها را درهم شکسته میرود تا پرچم اسلام را در همه اقصی نقاط جهان به اهتزاز درآورد و با درود بر تمامی شهیدان صدر اسلام تاکنون و با سلام بر تمامی رزمندگان اسلام چون سدی آهنین در مقابل تمامی دشمنان ایستاده و با آنها میجنگند.
پیام من بر امت شهیدپرور ایران این است که مبادا امام امت، خمینی بتشکن را تنها بگذارید چون تنها گذاشتن امام بر خلاف رضای خداست.
تنها گذاشتن امام یعنی به بند کشیدن مستضعفین ایران و جهان این امام امت است که سبب شد تا اسلام واقعی را بشناسیم. ما همیشه وقتی که عاشورای حسینی از راه می رسید در مسجدها و یا مکانهای مقدس در یکدیگر میآمدیم و بر سر خود میزدیم و بعد از آن هم مراسم تمام میشد تا احیاء و مراسمی برسد.
اما سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) که برای اسلام کشته شده بود نشناخته بودیم و اما امام عزیزمان آمد، فهمیدیم که امام حسین (ع) چه کسی بود و برای چی مبارزه میکرد و برای چی شهید شد.
پس ای امت شهیدپرور ایران! امام امت را تنها نگذارید و همیشه از او تبعیت کنید و هر چه بیشتر به پیام و سخنان امام عزیزمان خمینی بتشکن گوش کنید و مساجد را خالی نکنید.
دعای کمیل و نمازجمعهها را هر چه باشکوهتر برگزار کنید و در دل شب نماز بجای بیاورید و شما ای دانش آموزان و امیدهای آینده انقلاب، در سنگر مدارس مقاوم باشید و علم و تخصص بیاموزید که میهن اسلامی ما به افراد مکتبی متعهد و متخصص نیاز دارد.
پدر و مادر! هر کدام از ما وظیفه داریم. وظیفه من جنگیدن است و وظیفه شما این است که راه شهیدان را ادامه دهید. در واقع وظیفه شما مشکلتر است زیرا من فقط در راه خدا میجنگم و شهید میشوم ولی این شما هستید که باید رسالت و راه تمامی شهیدان را ادامه دهید و پیام خونشان را به گوش جهانیان برسانید.
پدرم! تو مثل ابراهیم (ع)، فرزندت را بهخاطر خدا و حفظ اسلام و قرآن به میدان آوردی و قربانی کردی پس خوشحال باش. بعد از مرگم لباس سیاه بر تن نپوشید که موجب خوشحالی دشمنان خدا شود، عزت و شرف ما در گرو این مبارزات است.
مادرم! زمانی که جسد خونآلود مرا دیدی گریه و زاری نکنچون دشمنان اسلام از گریه کردن شما خوشحال میشوند. مادرم! شما باید افتخار کنید که من لیاقت شهادت را داشتم.
جنگ، جنگ است پس چه بهتر که در این راه کشته شوم و افتخاری نصیب خود کنم. پدر و مادر عزیزم! از این که در آخر پیری نتوانستم دست شما را بگیرم و تنهایتان گذاشتم و به جنگ رفتم مرا ببخشید.
و شما ای خانوادههای شهدا! بر خود ببالید و افتخار کنید که فرزندانتان را در راه خدا میدهید. صبور و مقاوم باشید و به گفته شهید مظلوم دکتر بهشتی بیندیشید که میگفت ما شهدا را از دست ندادیم بلکه آنها را به دست آوردیم و خود ما هم روزی خود را در مییابیم که شهیدی شاهد باشیم و شهید بشویم.
شما ای برادران! هوشیار باشید و غیر از اسلام و قرآن به چیز دیگری فکر نکنید. آنچه که صلاح انسان است در این کتاب قرآن نهفته است و شما نیز سعی کنید مروج ارزشهای الهی باشید و در این راه از بذل جان و مال خویش دریغ نکنید.
و شما ای خواهران مهربان! زینبگونه پیام شهیدان راه خدا را بهگوش جهانیان برسانید و ادامه دهنده راه آنان باشید و ما نیز با گفتن به ندای «هل من ناصر ینصرنی» به امام امت ثابت میکنیم که مثل کوفیان نیستیم و از این رو خود را مسئول میدانیم تا به جبهه نبرد اعزام شویم.
و از شما مردم حزب الله روستای سراج محله میخواهم که چنانچه از من بدی دیدهاید به بزرگیتان مرا ببخشید و از همه شما حلالیت میطلبم در آخر دعا به جان امام (در سر نماز امام را دعا کنید.)
انتهای پیام/