به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سعد محیو نویسنده و تحلیلگر لبنانی در این باره میگوید: حتی اگر اهمال کاری، سهل انگاری و فساد، پشت فاجعه بیروت و بندرش باشند بازهم قطعا اسرائیل پشت این عامل قرار دارد و حتی اگر تحقیقات لبنانی و بینالمللی بیاید و ثابت کند که حادثه انفجار یک حادثه غیر عمدی بوده باز هم اسرائیل محرک این سناریوی غیر عمدی بوده است و حتی اگر کل عالم بگویند که رییس جمهور آمریکا اشتباه کرده وقتی گفته که هجومی نظامی یا بمبی، سبب اصلی ۱۱ سپتامبر لبنان یا هیروشیمای بیروت بوده اما این حقیقت پابرجا است که این تنها اسرائیل بوده که یا هجوم نظامی کرده یا بمبی در انبار ۱۲ کاشته یا آن که موشکی به سوی آن شلیک کرده است.
طبقه فاسد سیاسی حاکم در لبنان و اسرائیل
بله، درست است که همه باید، چه در لبنان و چه در خارج لبنان، صبر کنند تا نتیجه تحقیقات روشن شود اما سیر تحولات و رویدادها در لبنان در طول ۵۰ سال اخیر آن چنان به امنیت و وجود اسرائیل گره خورده است که هیچ مکروه، فاجعه و ویرانگری اقتصادی، فیزیکی و اجتماعی در لبنان را نمیتوان بدون نقش اسرائیل ارزیابی کرد. در حقیقت با دخالتهای مستقیم اسرائیل از سال ۱۹۷۰ در لبنان و سپس تحمیل جنگ داخلی به این کشور، اسرائیل نه تنها فرضیه دولت و نظام قدرتمند لبنانی را فرو پاشیده است که تلاش کرده است تا این کشور هیچ روزی، روی آرامش نبیند زیرا قدرت، اعتلاء و امنیت دولت عبری اسرائیل در گرو فروپاشی لبنان است؛ از همین رو خیلی عجیب است که برخی تحلیل گران در سایه انفجار بزرگ بیروت به دنبال دولت و نظام مستقل و قدرتمند لبنانی میگردند.
از همین رو است که اندیشمندان لبنانی تولد طبقه سیاسی فاسد در لبنان را جریانی در ادامه تلاش اسرائیل برای نابودی لبنان میبینند؛ طبقه فاسدی که از سال ۱۹۹۲ تاکنون بر همه چیز لبنان حاکم بوده است و از قضا اتحادیه اروپا، آمریکا، کشورهای عربی هم پیمان آمریکا در منطقه به خصوص عربستان سعودی نه تنها با آنها همکاری کردهاند بلکه آن را فربه و چاق هم کردهاند. از همین رو وقتی امانوئل ماکرون در وسط بیروت مانور میدهد که کمکهای اروپا و فرانسه به دست طبقه فاسد سیاسی نمیرسد، در حالی است که همین طبقه فاسد سیاسی لبنان از سال ۱۹۹۴ به بعد از متحدان سیاسی فرانسه در لبنان بودهاند. از همین زاویه اگر به داستان طبقه سیاسی فاسد حاکم در لبنان نگاه کنیم بهتر میفهمیم که چرا اندیشمندان لبنانی طبقه حاکم سیاسی فاسد لبنان را زاییده تلاشهای اسرائیل میبینند.
اسرائیل به دنبال ایجاد جنگ از بیروت تا تهران
برخی از تحلیلگران و استراتژیستها معتقدند رژیم اشغالگر قدس در مرحله تاریخی ترس آور و مهمی قرار گرفته است و برای رهایی از این مرحله هر کاری را مباح میداند تا خود را همچنان به عنوان قدرت اول نظامی، سیاسی و اقتصادی در منطقه تثبیت کند.
سعد محیو، استاد دانشگاه لبنان در این باره مینویسد: رویدادها میگویند که دولت عبری اسرائیل این روزها بیشترین احساس خطر وجودی را تجربه میکند. آنها نقش منطقهای خود را در خطر دیده و حتی بقای حاکمیت دولت قومی عبری را در خطر میبینند و این میتواند این دولت را به کارهایی وادار کند که در مخیله هیچ کس نمیگنجد.
از نگاه سعد محیو، دولتهای همجوار اسرائیل از بسیاری از جهات عملا فرو پاشیدهاند و هر کدام قوت و قدرت سابق خویش را از دست دادهاند و برای این امر عراق، لبنان، سوریه و مصر را مثال میزند که از یک سو درگیر مسائل نابودگر داخلیاند و از سوی دیگر با کشورهای همجوار مشکل دارند و برای این امر به مصر اشاره میکند که به عنوان ستون سابق کشورهای عربی اکنون با ترکیه، سودان، اتیوپی و لیبی مشکل دارد که هر کدام به نوعی امنیت ملیاش را به خطر میاندازد و از سویی دارای التهابها و تنشهای اجتماعی در داخل است که به خودی خود میتواند موجب اضمحلال داخیاش شوند. از نگاه سعد محیو این وضعیت حاکم در منطقه همجوار اسرائیل، تجلی اندیشه بنگوریون است که بقای اسرائیل را در ضعف بنیادی کشورهای عربی خاورمیانه میدید.
سعد محیو سپس مینویسد: به سادگی روشن است که عقل برنامه ریزی استراتژیک اسرائیل به خوبی میداند که دو ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تعیین کننده سرنوشت دولت عبری تا سالهای سال است.
از نگاه محیو اگر در ظرف این مدت اسرائیل موفق به ایجاد جنگ بین آمریکا و ایران نشود، آنگاه در سال ۲۰۲۱ ایرانی اتمی متولد میشود که آمریکا راهی جز گفتگو و توافق با او درباره افغانستان، عراق، سوریه و لبنان نمییابد.
سعد محیو بازدارندگی اتمی نظامی اسرائیل و مجهز بودن آن به موشکهای اتمی در خاورمیانه را سرمنشاء مسابقه اتمی در خاورمیانه میداند که همه کشورهای منطقه را به سوی آن برده و همین امر موجب میشود تا برگ برنده سلاح نظامی و بازدارندگی اسرائیل از دستش گرفته شده و خود را معرض سقوط کامل نظامی و امنیتی ببیند.
از نگاه این تحلیلگر لبنانی، اگر جنگی تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روی ندهد، آمریکا به صورت قطعی از سال ۲۰۲۱ به شکلی وسیعتر از منطقه خاورمیانه در غرب آسیا خارج خواهد شد و همین امر باعث میشود تا بازیگرانی مثل ایران، ترکیه، چین، روسیه و حتی اتحادیه اروپا جای خالی آمریکا را پرکنند.
این شرایط برای اسرائیل چه معنایی دارد؟
سعد محیو پاسخ میدهد: مادام که اسرائیل موفق به بروز جنگی از بیروت تا تهران بین ایران و آمریکا نشود، باید پس از انتخابات آمریکا منتظر ولادت خاورمیانهای باشد که دیگر نه تنها در آینه بلکه در آموزههای توراتی و تلمودیاش هرگز نمیتواند آینده خویش را ارزیابی کند، در خاورمیانهای که قدرتهای منطقهای اسلامی و عربی سهمهای بزرگی در نظام منطقهای پیدا میکنند که از زمان سقوط امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول هرگز نظیرش را ندیدهایم.
وی در انتهای بحث خود نتیجه میگیرد که به رغم حملات به مواضع و مراکز وابسته به ایران در سوریه و اقدام تحریک کننده ترور سرلشکر قاسم سلیمانی و برخی اقدامات تشنج زا و تحریک کننده علیه ایران، ایران همچنان به شکلی ارادی و برنامهریزی شده از خود خویشتنداری به خرج داده است تا از تحقق سناریوی جنگ جلوگیری کند.
با این همه سعد محیو ادامه میدهد: این رفتار ایران، اسرائیل را وادار میکند تا به دنبال ضرباتی باشد که چارهای جز و اکنش انتقامی وجود نداشته باشد. آیا کجا و کی ممکن است این سناریو محقق شود؟ خلال دو ماه آینده؟
سعد محیو با یک سوال کلیدی و مهم دیگر، ارزیابی خود را به پایان میرساند: آیا اکنون درک میکنیم که چرا فاجعه بیروت مهر «ساخت اسرائیل» را دارد؟
منبع: ایسنا
انتهای پیام/ 341