استاد دانشگاه جرج تاون:

اعضای شورای همکاری خلیج فارس وابسته به چتر امنیتی آمریکا هستند

«مهران کامروا» معتقد است اعضای شورای همکاری خلیج فارس به لحاظ نظامی و امنیتی وابسته به آمریکا هستند و این وابستگی در آینده نیز وجود خواهد داشت.
کد خبر: ۴۱۰۰۲۷
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۴ - 10August 2020

اعضای شورای همکاری خلیج فارس وابسته به چتر امنیتی آمریکا هستندبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، محمدجواد ظریف و عبدالله بن زائد وزرای خارجه ایران و امارات متحده عربی در تماسی ویدئویی ضمن تبریک عید قربان بر ضرورت تقویت همکاری‌های دوجانبه در مبارزه با ویروس کرونا و در خصوص موضوعات دوجانبه و منطقه‌ای به بحث و تعامل نظر پرداختند.

در همین خصوص محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک پست توئیتری نوشت: با آقای عبدالله بن زائد وزیر امور خارجه امارات متحده عربی، گفت‌وگوی ویدئویی بسیار جدی، صریح و دوستانه‌ای داشتم و درباره کرونا و همچنین مسائل دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی رایزنی کردیم. در این گفت‌وگو توافق کردیم که با توجه به چالش‌های سخت و انتخاب‌های سخت‌تری که منطقه با آن روبرو است، به گفت‌وگو بر مبنای امید ادامه دهیم.

این در حالی است که مدتهاست که ایران با امارات متحده عربی و عربستان سعودی متحدان منطقه‌ای ایالات متحده در تضاد به سر می‌برد.

پروفسور «مهران کامروا» استاد دانشگاه جرج تاون در گفت‌وگویی به بررسی این موضوع پرداخته است که در ادامه می‌آید.

«کامروا» استاد حکومت در دانشگاه جورج تاون آمریکا و مدیر بخش مطالعات ایران در مرکز عربی و تحقیقات سیاسی است. وی دکترای خود را در علوم اجتماعی و علوم سیاسی از دانشگاه کمبریج اخذ کرده و صاحب مقالات و کتاب‌های زیادی است. کاب‌های «قطر؛ کشور کوچک، سیاست بزرگ»، «خاورمیانه معاصر، تاریخ سیاسی پس از جنگ جهانی اول» و «انقلاب فکری ایران» از جمله آثار وی به شمار می‌رود.

محمد جواد ظریف و عبدالله بن زائد وزرای خارجه ایران و امارات متحده عربی در تماسی ویدئویی ضمن تبریک عید قربان بر ضرورت تقویت همکاری‌های دوجانبه در مبارزه با ویروس کرونا و در خصوص موضوعات دوجانبه و منطقه‌ای به بحث و تعامل نظر پرداختند. این گفت‌وگو امری کم سابقه در سال‌های اخیر بوده است. اهمیت این گفت‌وگو چیست؟

از چند منظر می‌توان این گفت‌وگو را مورد بررسی قرار داد. اول، این گفت‌وگو بخشی از ادامه روابط روز افزون صمیمانه بین ایران و امارات متحده عربی در طول یک سال گذشته است. دوم به نظر می‌رسد امارات متحده عربی درک کرده که سیاست‌های کمتر خصمانه با ایران از سیاستهای قبلی برای اهدافش سودمندتر است.

همچنین، این گفت‌وگو نشان می‌دهد که اهداف اعلام شده ایران در مورد کاهش تنش در خلیج فارس برای به دست آوردن نتایج ملموس، هرچند خیلی آرام در نظر گرفته شده است. واضح است، که این گفت‌وگو همچنین می‌تواند گشایش مفیدی برای کاهش تنش با عربستان سعودی باشد و اگر موضوع روابط سعودی و ایران در مقطعی از گفتگو مطرح شود تعجب نخواهیم کرد.

با گفتن همه موارد، نباید بیش از حد به این گفت‌وگو اهمیت داد. هم ایران و هم امارات سیاست‌های خارجی پیچیده را دنبال می‌کنند و همانطور که غالباً دیپلمات‌ها و سیاستمداران انجام می‌دهند - می‌توان یک چیز را گفت و برعکس آن را انجام داد. روی هم رفته این یک اقدام مثبت است، اما لزوماً به معنای احیای روابط گرم یا هر نوع اعتماد متقابل نیست.

در همین خصوص محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک پست توییتری نوشت: «با آقای عبدالله بن زائد وزیر امور خارجه امارات متحده عربی، گفت‌وگوی ویدئویی بسیار جدی، صریح و دوستانه‌ای داشتم و درباره کرونا و همچنین مسائل دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی رایزنی کردیم. در این گفتگو توافق کردیم که با توجه به چالش‌های سخت و انتخاب‌های سخت‌تری که منطقه با آن روبرو است، به گفتگو بر مبنای امید (ابتکار صلح هرمز) ادامه دهیم». به نظر شما «ابتکار صلح هرمز» تا چه اندازه می‌تواند همراهی امارات را با خود داشته باشد و مبنای گفتگوها باشد؟

فرضیه اصلی HOPE ایجاد یک معماری امنیتی منطقه‌ای است که جایگزین حضور نیروهای آمریکایی در خلیج فارس شود. همه شیخ نشین های خلیج فارس وابسته به چتر امنیتی آمریکا هستند. به ویژه رهبران فعلی شورای همکاری خلیج فارس به راحتی نمی‌توانند امنیت کشور خود را بدون اتکا به ایالات متحده تصور کنند.

ایالات متحده آمریکا همچنین مایل به ترک منطقه نیست و حداقل فعلاً سیاستگذاران آمریکایی نمی‌توانند خلیج فارس را چیزی غیر از «دریاچه آمریکایی» ببینند. بنابراین از این نظر که ایجاد یک ترتیب جایگزین که می‌تواند جایگزین سیستم امنیتی آمریکایی شود، متصور نیست لذا فکر نمی‌کنم «ابتکار صلح هرمز» چنین جایگزینی باشد. با این حال، از نظر کاهش تنش‌ها، تشویق گفت و گو و پایین آمدن عدم اعتماد متقابل، فکر می‌کنم «ابتکار صلح هرمز» می‌تواند مسیری طولانی را برای از بین بردن ترس‌هایی که کشورهایی مانند امارات متحده عربی نسبت به ایران دارند، طی کند.

از ماه‌های گذشته وزرای خارجه ایران و امارات به تدریج ارتباطات خود را از سر گرفته و وزرای امور خارجه دو کشور در ماه مارس گذشته تماس تلفنی با یکدیگر برقرار کردند. دلیل از سرگیری روابط میان دو کشور چیست و آیا این موضوع به تعارض منافع امارات با عربستان در مناطقی چون یمن مربوط است؟

شاید امارات متحده عربی به این درک رسیده است که ارتباط صمیمانه او با عربستان سعودی بر سر یمن برای همیشه دوام نخواهد داشت و در عین حال نمی‌توان ایران را نادیده گرفت. ایران یک بازیگر مهم منطقه‌ای است و امارات متحده عربی نمی‌تواند به سادگی آن را نادیده بگیرد، یا سعی کند به هر طریقی به طور دیپلماتیک با آن مخالفت کند. همسایگان باید یاد بگیرند که با یکدیگر زندگی کنند حتی اگر آنها یکدیگر را دوست ندارند. ارتباطات فزاینده به نظر می‌رسد نشانه‌ای از افزایش عنصر رئالیسم در سیاست امارات باشد.

بر اساس برخی اخبار که هنوز به صورت رسمی تأیید نشده ترکیه بنا دارد پایگاهی نظامی در عمان احداث کند. این موضوع چه آثاری بر نظم امنیتی خلیج فارس دارد. نظمی که در آن عمان ضمن اینکه ارتباطات امنیتی خود را ذیل آمریکا تعریف می‌کرد و با گرایش به ترکیه عملاً مقابل عربستان و امارات قرار می‌گیرد؟

عمان با امارات ارتباطات مرزی دارد. وجود پایگاه ترکیه در عمان به سادگی احساس امنیتی بیشتری را ایجاد می‌کند. اگر این موضوع واقعیت داشته باشد، اهمیت پایگاه بیشتر نمادین است تا نظامی. ترکیه حضور نظامی مشابهی در قطر دارد و تعداد نظامیان ترکیه در قطر تنها دو هزار نفر تخمین زده می‌شود. آشکار است که این یک حضور نظامی مهم نیست، اما این احساس را به قطری‌ها داده است که در صورت نیاز می‌توانند از متحدین ترکیه کمک بخواهند. به احتمال زیاد همین مورد در عمان نیز صدق می‌کند - جایی که یک نیروی کوچک تضمین‌های امنیتی اضافی را ارائه می‌دهد، اما جایگزین ارائه دهندگان امنیتی سنتی عمان یعنی انگلیس و امریکا نخواهد شد.

منبع: مهر

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها