حجت‌الاسلام «حیدر مصلحی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

گفتمان امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای براساس مبانی بشری است

رئیس سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت روحانیت در دفاع مقدس با بیان اینکه، گفتمان امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای براساس مبانی بشری است گفت: امام (ره) تمدن اسلامی را احیا کرد و به حرکت درآورد و علت آن هم این است که ایشان و روحانیت در مسیری که با انقلاب اسلامی به‌وجود آوردند و آن را دنبال کردند، بر اساس فطرت انسانی سخن گفتند.
کد خبر: ۴۱۰۳۶۳
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۰ - 12August 2020

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین «حیدر مصلحی» رئیس سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت روحانیت در دفاع مقدس به مناسبت گرامیداشت روز خبرنگار از «خبرگزاری دفاع مقدس» بازدید کرد و در حاشیه این بازدید با خبرنگار حماسه و جهاد این خبرگزاری به گفت‌وگو نشست که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید؛

دفاع‌پرس: روحانیون چرا و چگونه به‌عنوان پرچمدار انقلاب اسلامی مطرح شده‌اند؟

در طول تاریخ بشر، تمدن‌های مختلفی وجود داشته‌اند که بخش عمده‌ای از این تمدن‌ها براساس انقلاب‌ها به‌وجود آمده‌اند؛ برای نمونه می‌توان به انقلاب فرانسه اشاره کرد و یا همین‌طور تفکر «کمونیسم» که بر اساس انقلاب‌هایی در مسکو، چین و... ایجاد شد و همچنین تفکر «لیبرالیسم» هم به‌همین صورت به‌وجود آمد؛ اما موضوع قابل توجه این است که اندیشمندان بشری خصوصاً در دنیای امروز اروپا و آمریکا، اذعان دارند که این تمدن‌ها دیگر فرسوده شده و از بین رفته‌اند؛ ولی این موضوع را هم مطرح می‌کنند که یک تمدنی وجود دارد که فرسوده نشده و همانند یک شیر خفته می‌ماند.

«آرنولد توین» یک متفکر انگلیسی است که بعد از جنگ جهانی دوم، تحقیقات گسترده‌ای را بر روی موضوع «تمدن» انجام داد. وی در تحلیل‌های خود گفته که حدود ۱۵ تمدن در زندگی بشر به‌وجود آمده است اما همه این تمدن‌ها فرسوده شده و از بین رفته‌اند و فقط یک تمدن وجود دارد که مانند یک شیر خفته است که این شیر اگر بیدار شود، اروپا را از بین خواهد برد و آن تمدن، تمدن «اسلام» است.

«اسلام»؛ تمدنی بیدار شده

رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) در یکی از بیانات خود، می‌فرمایند: «امام راحل بر اساس مأموریت‌های خود، تِز انقلاب را از قم پایه‌گذاری کرد»؛ در واقع امام خمینی (ره) بود که این شیر خفته را بیدار کرد و به حرکت درآورد که این شیر هم‌اکنون دارد جلو می‌رود و علت آن هم این است که امام خمینی (ره) و روحانیت در مسیری که با انقلاب اسلامی به‌وجود آورده و آن را دنبال کردند، بر اساس فطرت انسانی سخن گفتند نه تحمیلی؛ این درحالی است که تفکر «کمونیسم» یا «لیبرالیسم»، تفکری تحمیلی بر بشر هستند؛ اما «اسلام» تحمیلی نیست و انقلاب اسلامی بر اساس نیاز فطری است؛ بنابراین همین امروز در دنیای آمریکا و اروپا، وقتی محور انقلاب اسلامی که قرآن است را به آن‌ها عرضه می‌کنیم، همه آن‌ها تسلیم می‌شوند.

برای درک بهتر موضوع، بهتر است مثالی بزنم؛ «هالیوود» یک شهرک سینمایی است که صهیونیسم یهودی آن را برای مقابله با اسلام به‌وجود آورده است و اگر بخواهم منبعی را برای مطالعه دقیق‌تر در این‌باره معرفی کنم، کتاب «امپراطوری هالیوود» را توصیه می‌کنم که آن را مطالعه کنید؛ این کتاب شامل خاطرات ۴۰ یهودی صهیونیست است که شهرک «هالیوود» را به‌وجود آوردند. این افراد در خاطرات خود بیان می‌کنند که به چه مسائلی کشیده شدند، تا شهرک «هالیوود» را به‌وجود آوردند.

بدون تعارف مسیری که «هالیوود» می‌رود، مسیر «مبارزه با اسلام» است؛ هجمه‌های «هالیوود» علیه اسلام، تا حدی است که فرد مسلمانی که ساکن آمریکاست، به من گفته است آن‌قدر فیلم‌های سنگینی علیه اسلام تولید و پخش می‌کنند که وقتی ما به‌عنوان یک مسلمان در خیابان رفت و آمد می‌کنیم، نوع نگاه‌ها به ما باعث می‌شود که وحشت کنیم! وی همچنین گفته است که یک‌بار استاد یکی از دانشگاه‌های نیوریورک به ما مراجعه کرد و گفت که من به‌عنوان یک فرد مسیحی، وقتی دیدم که این هجمه سنگین علیه شما مسلمانان وجود دارد، علاقه‌مند شدم که بدانم اسلام شما چه می‌گوید. بنابراین یک جلد قرآن کریم که ترجمه انگلیسی داشت را به او دادم و این استاد دانشگاه ۱۵ روز از دانشگاه مرخصی گرفت و یک هتل رزرو کرد و در اتاق خود، به مطالعه آن پرداخت و دو هفته بعد آمد و گفت که «به من بگویید که چگونه می‌توانم مسلمان شوم، این کتاب شما، راه نجات ما از بن‌بست‌هاست»، این‌گونه قضایا در اروپا و آمریکا بسیار زیاد است که بی‌شک منشأ آن، انقلاب اسلامی ایران است و این انقلاب نیز از حوزه‌های علمیه خصوصاً حوزه علمیه قم که دقیقاً براساس مبانی فطری بشر سخن می‌گوید، نشأت گرفته است. گفتمان امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) براساس مبانی بشری است و به همین خاطر است که موفق هستند.

«انقلاب اسلامی» بر مبنای فطرت بنا شد

نقش روحانیت، تبیین این گفتمان فطری در راستای انقلاب اسلامی است؛ تقریباً دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی که حرکت‌های نهضت انقلاب شدت گرفته بود، من خودم به‌عنوان یک طلبه به همراه دیگر روحانیون راه افتاده بودیم و در روستا‌ها تبلیغ می‌کردیم؛ در حقیقت ما در راستای انقلاب اسلامی، می‌گفتیم که امام خمینی (ره) می‌خواهد همین حرکت را به‌وجود بیاورد و به‌دنبال این است تا اسلام را معرفی کند؛ البته این نکته را نیز باید بگویم، با وجود این‌که بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد؛ اما ما، تنها گام نخست را برداشته‌ایم و تا اسلامی شدن، هنوز خیلی فاصله داریم و این‌گونه نیست که فکر کنیم حالا که انقلاب اسلامی پیروز شده، همه اسلام پیاده‌سازی شده است؛ نه، تازه قدم اول برداشته شده است و روحانیت هم با نقشی که برعهده داشته که بی‌شک نقص‌ها و کاستی‌هایی هم در این زمینه دارد اما همه تلاش خود را معطوف کرده است تا گفتمان انقلاب اسلامی که همان گفتمان امام و رهبری است را برای مردم تبیین کند و دقیقاً در دوران دفاع مقدس، در جبهه‌ها نیز روحانیت به‌دنبال ایفای همین نقش بود.

دفاع‌پرس: یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم و ارزشمند انقلاب اسلامی ایران که آن را از دیگر انقلاب‌ها متمایز کرده، نقش ولایت و رهبری در شکل‌گیری و هدایت آن است؛ نظر حضرتعالی درباره این نقش مهم در نظام مقدس جمهوری اسلامی چیست؟

برخی فکر می‌کنند که مقوله «ولایت فقیه» بعد از انقلاب اسلامی ایران به‌وجود آمده و ابداع امام خمینی (ره) است؛ درحالی که مقوله «ولایت فقیه» از زمان پیامبر اکرم (ص) وجود داشته و در زمان ائمه (علیهم‌السلام) هم بوده است و امروز هم در همان مسیر قرار دارد. وقتی پیامبر (ص) در زمان حاکمیت خود، افرادی را به شهر‌ها و مناطق مختلف می‌فرستادند و به آن‌ها مأموریت می‌دادند که حاکمیت اسلام را تبیین و تشریح کنند، در واقع به این افراد ولایت داده بودند و بعد از آن هم در طول تاریخ غیبت صغری و کبری امام زمان (عج)، همیشه مرجعیت، محور بوده است.

بنابراین، این نکته جدیدی نبوده و امام خمینی (ره) دقیقاً در راستای همان مقوله مرجعیت، «ولایت فقیه» را ساختارمند کرده است؛ البته در طول تاریخ، همواره افرادی بوده‌اند که این مقوله را برنتافته‌اند اما در حقیقت، مقوله «ولایت» همان مقوله و مسیر «امامت» است که شکل گرفته و جزو اصول مکتب شیعه است که امروز جایگاه خود را به عنوان «ولایت فقیه» پیدا کرده است و انقلاب اسلامی ایران هم در این چارچوب قرار دارد و این چارچوب هم مبانی آن براساس قرآن، روایات، سنت پیامبر (ص) و «ثقلین» که پیامبر (ص) بعد از خود به امانت گذاشتند، است.

دفاع‌پرس: تصور برخی بر این است که روحانیون صرفاً مسائل تبلیغی را در جبهه‌ها دنبال می‌کردند، آیا در بین روحانیون، کسی را در جایگاه فرماندهی هم داشته‌ایم؟

در بین اقشار مختلفی که در صحنه دفاع مقدس حضور داشتند، متناسب با جمعیت آن زمان، اکثریت را قشر «روحانیت» تشکیل می‌دادند؛ یعنی قشری که بیشترین حضور را در جبهه داشته، قشر روحانیت بوده است. در این میان، نکته قابل توجه این است که این حضور تنها حضور ارشادی، هدایتی و تبلیغی نبود؛ بلکه در رده‌هایی نظیر فرماندهی، رزمندگی و نقش‌هایی از این قبیل، قشر روحانیت حضور داشته و نقش ایفا می‌کرده است.

نقش جامع روحانیت در دفاع مقدس

نمونه آن شهید «ردانی‌پور» است که فرمانده لشکر بود و همچنین برخی دیگر از فرماندهان ما، وقتی بعداً زندگی‌های آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت، معلوم شد که آن‌ها طلبه بوده‌اند و از حوزه به جبهه آمده‌اند. ضمن این‌که در عملیات‌ها نیز روحانیون نقش قابل توجهی را ایفا کرده و تأثیرگذاری قابل توجهی داشته‌اند.

یک نکته مهمی که باید عرض کنم، این است که در دوران دفاع مقدس از یک مقطعی به بعد، دیدیم در جلساتی که فرماندهان لشکر‌ها حضور داشتند، یک بحثی مطرح می‌شد مبنی بر این‌که شب‌های عملیات با فعال شدن تیربار‌های دشمن، گردان‌های خط‌شکن زمین‌گیر می‌شوند و این موضوع یکی از گلایه‌ها و درددل‌های فرماندهان لشکر‌ها در جلسات بود؛ بنابراین بنده به‌همراه شهید «میثمی»، آقایان «ذوالنور» و «مرشدی»، با هم مشورت کردیم که ما به‌عنوان روحانیت چه نقشی می‌توانیم در حل این مساله ایفا کنیم؛ همان‌جا آقای «ذوالنور» مسئول این موضوع شد تا به قم برود و تعدادی از طلاب و روحانیون را به‌عنوان رزمنده به جبهه بیاورد و این افراد وقتی به منطقه آمدند، گردان «فاتحین» در لشکر ۲۵ کربلا را تشکیل دادند و این گردان متناسب با عملیاتی که قرار بود انجام شود، دوره‌های آموزش نظامی را طی کردند؛ اما این گردان در شب عملیات منحل شد؛ به‌دلیل این‌که هرکدام از این روحانیون، بعد از گذراندن دوره آموزشی، به گردان‌های عملیاتی لشکر‌های دیگر رفتند. مسئولیت هر یک از این روحانیون این بود که با رزمندگان هر گردان در عملیات‌ها شرکت می‌کردند و با آن‌ها جلو می‌رفتند؛ مسئولیتی که برایشان درنظر گرفته شده بود، این بود که وقتی گردان زمین‌گیر می‌شد، با ایجاد روحیه‌ی مضاعف گردان را به حرکت درمی‌آوردند و جالب این‌جاست که فرماندهان گردان‌ها بعد از این، بر سر بردن این روحانیون به گردان خود در شب عملیات، دعوا می‌کردند و همین‌طور که پیش رفت، این اقدامات منجر به تشکیل تیپ «امام صادق (ع)» شد که امروز هم هنوز وجود دارد؛ در واقع تشکیل این تیپ از گردان «فاتحین» آغاز شد؛ البته برای تشکیل لشکری به‌نام «امام باقر (ع)» نیز پیش‌بینی‌هایی شده بود که دیگر به همان تیپ «امام صادق (ع)» ختم شد.

یادم می‌آید که فردای عملیات «والفجر ۸»، برای بازدید، رفته بودم به منطقه‌ای که لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در آن حضور داشت. در آن‌جا یک فرمانده گردان‌ آمد و به من گفت که «حاج آقا! نمی‌دانید با این طلبه‌هایی که برنامه‌ریزی کردید تا شب عملیات به گردان‌ها بیایند و در میان رزمندگان تحرک و هیجان ایجاد کنند، چه کار بزرگی کردید؛ نمی‌دانید که برخی از این روحانیون چه کار‌هایی می‌کنند! دیشب که از مسیر عملیات برمی‌گشتیم، به یک گودالی برخوردیم که در پیش‌بینی‌های خود، از آن اطلاع نداشتیم؛ این گودال عرض زیادی داشت و رزمندگان نمی‌توانستند از آن عبور کنند؛ بر این اساس تصمیم گرفتیم که یکی از رزمندگان به داخل گودال برود و حالت رکوع بگیرد تا دیگر رزمندگان پای خود را روی کمر او قرار دهند و از روی گودال بپرند؛ بنابراین یکی از این روحانیون همین کار را کرد و یک گردان از روی کمر او رد شدند». بعد از این داستانی که تعریف کرد، به من گفت که «این طلبه دیشب شهید شد؛ حالا بیا برویم تا جنازه او را نشانت بدهم». وقتی رفتیم و جنازه این روحانی را دیدم، تمام گوشت و پوست کمر او رفته و استخوانش نمایان بود؛ اما با این حال او یک «آخ» هم نگفته بود.

زمانی که پیکر‌های مطهر شهدای غواص را برگرداندند، یکی از این شهدا، از همین روحانیون و از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله بود که پیکر مطهر وی را به کرمان منتقل کردند؛ بنابراین، این شهید والامقام نقش روحانیت در دفاع مقدس را حتی در موضوع غواصی نشان داد.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار