به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، کتاب «خاکی های افلاکی» مجموعه خاطرات خودنوشت دفاع مقدس است که به قلم «مهدی خراسانیان» تدوین و به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان چاپ و منتشر شده است.
در مقدمه کتاب آمده است:
توفیق حضور من در جبههها و ثبت خاطرات، به بعد از عملیات بستان بر میگردد. خاطراتی که در طی هشت سال دفاع مقدس در سه دفتر یادداشت ثبت کرده و پس از گذشت 37 سال با اضافهکردن توضیحات مورد نیاز، به تحریر درآوردم تا به فرمودهی امام خامنهای، به مسئولیت ملی و شرعی خود عمل کرده باشم.
من در سن 14 سالگی با لطف و عنایت خداوند پا به عرصهی جبهه و جنگ نهادم؛ باز می گردد. متأسفانه در ثبت خاطرات بیشتر به وقایع و حوادث پرداخته ام و شخصیتهای بینظیری که در کنارشان بوده ام؛ از قلم افتاده اند. اکنون که خاطرات سالهای دفاع مقدس را به رشتهی تحریر مجدد در میآورم خلاء این مطلب کاملاً برایم مشهود است و باعث رنج و حسرت اینجانب می گردد. ای کاش در آن روزگار تجربهی امروز را داشتم و به شرح و تفسیر شخصیت صدها نفر از رزمندگانی میپرداختم که دیگر تکرار شدنی نیستند. تعداد شخصیتهایی که در نگارش خاطرات از آنها یاد شده بسیار اندک است،؛ هرچند نتوانستم حق حضور آنها را در کنار خود بجا آورم.
قسمتی از متن کتاب:
... نماز مغرب و عشاء را داخل بلمها خوانديم. شام بچهها کنسروهایی بود که با خودشان آورده بودند. باید آن نقاش معروف اینجا میبود و تابلوی شام آخر بعضی از این اولیاء الهی را ترسیم میکرد. هنوز هوا گرگ و میش است و مجالی برای زیارت چهرههايی كه شايد فردا شب توفيق زيارت روی ماه آنها نباشد وجود دارد. با هر پارويی كه به آب می زنند خود را به شهادت نزديكتر می بينند و برق شوق در نگاههای شان موج می زند.
با توجه به شرايط منطقه و فاصلهی گردانهاي پشتيباني تا گردان ما و احتمال اينكه عراقیها بهطور تصادفي در همان زمانيكه به خط اول نزديك شده ایم با شلیک يك گلوله منور منطقه را روشن كنند وجود دارد، نتيجه آن ميشود كه بهطور قطع و يقين از اين چهرههای نورانی يكنفر هم زنده نميماند. حدود 400 نفر سوار بر 120 بلم و قایق كه در فاصلهی نزديك به دژ دشمن بدون كوچكترين جانپناهي در آب شناورهستند.
تنها اميد به خداوند و امدادهاي غيبي اوست كه به فرماندهان جرأت ميدهد تا نسبت به طرح چنين عملياتهايي اقدام كنند. اينگونه طرحها با چنين درصد ريسكي در هيچ ارتشي مرسوم نيست و آنچه هم كه قدرتهاي بزرگ را به تعجب واداشته همين عملياتهاي غير كلاسیك و عجيب و غريب است كه آن هم فقط و فقط با نظر لطف خدا است.
گردانهای پشتیبان که ادامه دهندهی عملیات هستند، همه سوار بر قایقهای موتوری آمادهاند تا بعد از شروع درگیری و شکستهشدن خط مقدم و یا همان سیلبند اول دشمن بلافاصله قایقها را روشن کرده و با تمام سرعت خودشان را به خط برسانند. در هور آبراههای زیادی وجود دارد که اگر با مسیر آشنا نباشی ممکن است ساعتها فقط به دور خودت بچرخی و مسیر را گم کنی. فقط بچههای اطلاعات عملیات که برای شناسایی بارها و بارها مسیر آبراهها را طی کردهاند، میتوانند خود را به هدف برسانند. از آنجایی که گشتیهای دشمن مرتب در این آبراهها در حال گشتزنی هستند امکان علامتگذاری تا قبل از شب عملیات وجود ندارد و از طرفی تعداد نیروهای اطلاعات عملیات به اندازهای است که فقط بتوانند همراه تیمهای گردان خطشکن وارد عمل شده و گردان را به هدف و نقطهی شروع عملیات برسانند.
بچههای اطلاعات فکر جالبی کردهاند و آن اینکه در تمام بلمها و قایقهای گردان مقداری آجر قرار دادند که هریک آجر با یک طناب حدود یکمتر و نیم به یک تکه یونولیت به ابعاد حدود 20 در 20 سانتیمتر بسته شدهاست. از همان بلم اول بهترتیب با طی هر مسافت حدود 70 متر، در هور، خیلی آرام و بیصدا، یک آجر در حاشیه آبراه به داخل آب رها میشود. یونولیتهای سفیدرنگ روی آب شناور میماندند.
با شروع عملیات، دشمن منطقه را با شلیکهای پی در پی گلولههای منور، روشن میکند و قایقها با ردیابی این یونولیتها مسیر را گم نکرده و خودشان را به ما میرسانند. هنوز نوبت بلم ما نشده تا آجرها را داخل آب رها کنیم.
دفتر خاطرات را با خود آوردهام و در حال نوشتن خاطرات هستم. هوا كمكم رو به تاريكي ميرود؛ نوشتن خاطرات را به فردا موكول ميکنم. اگر زنده بودم انشاءا... پس از فتح خاكريزها در سنگر عراقيها.
دوشنبه، عراق، جزیره شمالی، ساعت 6:55 دقيقه بعد از ظهر 20/12/1363، داخل بلم، آبراه جمل 2
کتاب «خاکی های افلاکی» مجموعه خاطرات خودنوشت دفاع مقدس که به قلم «مهدی خراسانیان»تدوین شده است که 664 صفحه در قطع وزیری در سال 1399 به سفارش ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان و توسط «انتشارات صریر»در 500 نسخه چاپ و منتشر شده است.
انتهای پیام/