گروه استانهای دفاعپرس – «سید احمد اصغری»؛ شهدا را خیلی دوست داشت. بیشتر وقتش را در کنار قبور شهدا میگذراند. با اینکه در دفاع مقدس نبود و آن سالها را درک نکرده بود ولی به ساحت مقدس شهدا عشق میورزید.
همیشه میگفت: «بعد از خدا و ائمه معصومین، شهدا نور هدایت ما هستند. شهیدان را باید سرمشق و الگوی خودمان قرار دهیم.»
بعد از پایان خدمت سربازی عضو پایگاه بسیج مسجد محله شد. از همین طریق میرفت از خانواده شهدا و رزمندگان مصاحبه میگرفت.
توانسته بود با جمعی از بچههای مخلص پایگاه نشریه کوچکی با نام «سفیران آسمان» را به چاپ برساند که خیلی زود هم طرفداران خود را پیدا کرده بود.
هر که میخواست او را پیدا کنند یا در گلزار شهدا بود و یا پایگاه بسیج مسجد. او قطعه شهدا را قطعه بشارت مینامید. درآمدی که از کارهای فرهنگی کسب میکرد به گفته خودش هر چند ناچیز بود ولی برکت داشت و همیشه میگفت: «این خدا و شهدا هستند که روزی ما را میرسانند.»
روزی گفت: مدتی میخواهم به شهرهای دیگر رفته و از خانواده شهدای آن شهرها گزارش تهیه کنم. او رفت و بعد از 2 ماه و نیم خبر شهادتش را از سوریه آوردند.
آری فرزندم اینگونه راه رفتنش را انتخاب کرده بود.
انتهای پیام/