به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس، توافق عادیسازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی واکنشهای گستردهای را در سطوح منطقهای و فرامنطقهای ایجاد کرده است؛ با این حال، عربستان سعودی مخصوصا محمدبنسلمان با امتناع از گرفتن موضع رسمی، سکوت اختیار کرده است. این در حالی است که طی سالهای گذشته، مقامات سعودی دوست داشتند بهطور ضمنی روابط غیر رسمی خود را با تلآویو منتشر کنند.
امارات عضو شورای همکاری خلیج فارس است و در این شورا درخصوص تصمیمات مهم سیاست خارجی توجه سایر اعضا را به خود جلب میکند و آنها برای موضع گرفتن علیه کشوری یا موضوعی منع یا تشویق میکند.
این روزها ترامپ برای حمایت کامل از لابیهای قدرتمند صهیونیستی در داخل ایالات متحده، پرونده عادیسازی اعراب با رژیم صهیونیستی را به اجرا گذاشته است؛ این بدین معناست که عربستان سعودی نیز بهعنوان یکی از کشورها عربی در حال حاضر تحت فشار کاخ سفید است تا حمایت خود را از توافقنامه رژیم صهیونیستی و امارات اعلام کند؛ اما سعودیها حداقل تا این لحظه تصمیم گرفتهاند در این زمینه سکوت کنند.
چرا سعودیها سکوت کردهاند؟
یک نظریه در مورد سکوت اتخاذ شده از سوی ریاض و حتی نشان دادن منفعل بودن در مورد توافق عادیسازی به واسطه ایالات متحده آمریکا، این است که محمد بنسلمان ولیعهد سعودی تصمیم میگیرد که به دلیل بنیاد متزلزل خود در پادشاهی عرب، فعلا واکنشی نشان ندهد. از آنجایی که به نظر میرسد مرگ پادشاه عربستان نزدیک است و بنسلمان موقعیت خود را به دلیل سیاستهای رادیکال وی در داخل ( اتخاذ سیاستهای ضددینی، سرکوب فعالان مدنی و دستگیری رقبای احتمالی) و در منطقه (جنگ پرهزینه و ویرانگر یمن، محاصره قطر و مداخلات سوریه و لیبی) متزلزل میبیند، ترجیح میدهد فعلا سکوت اختیار کند.
در عین حال، حمایت غرب از وی نیز رو به زوال است و در برخی موارد قدرتهای غربی در برابر مخالفانش ایستادهاند. جنگ مداوم در یمن، برخورد شدید با فعالان مدنی، ترور منتقد وی جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول و نفوذ لابی که مخالفان وی در کشورهای غربی داشتهاند او را از خطرات تأیید توافق بین امارات و رژیم صهیونیستی آگاه میکند. او میترسد که حمایت عمومی به ویژه حامیان مذهبی وی خدشهدار شود و این همان چیزی است که وی آن را پرهزینه میداند.
اخوان المسلمین نیز از مخالفان اصلی او هستند که در انتظار فرصت بوده و منتظر هستند سقوط دیگری را از ولیعهد ساده لوح شاهد باشند. اگر سیاست خارجی عربستان سعودی به عقب برگردد، میتوان دریافت که گامهایی برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی در ماههای نخستین تصرف قدرت بن سلمان برداشته شده است.
نظریه دیگری که با سکوت ریاض در مورد توافق عادی سازگار است، این است که آنها در پی واکنشها و تحولاتی هستند که پس از توافق حاصل میشود تا زمان مناسبی را برای بیان سخنان خود تعیین کنند. به نظر میرسد امارات متحده عربی بهعنوان خط شکن و یک قطعه آزمایشی ایفای نقش میکند و در صورت عدم اعتراض گسترده در کشورهای عربی خلیج فارس، اعضای دیگر مانند عربستان سعودی میتوانند روابط پنهانی خود را با تلآویو افشا کنند.
با این حال، یک نظریه سوم و بسیار محتمل وجود دارد که چرا حاکمان ریاض تاکنون در قبال توافق رژیم صهیونیستی و اماراتی سکوت اختیار کردند. قطعاً عربستان سعودی و امارات در سالهای گذشته و تحت امر محمد بنسلمان و محمد بنزاید سعی داشتند خود را به عنوان دو متحد استراتژیک در منطقه در شورای همکاری نشان دهند. ائتلاف آنها در جنگ ضد یمن و همکاری آنها برای فشار به قطر در سال ۲۰۱۷، نقطه اوج این اتحاد بود. اما تحولات جنگ یمن نشان داد که بن زاید با حیلهگری موفق به سوءاستفاده کردن از بن سلمان در خدمت کردن به منافع امارات شد.
امارات متحد عربی خطرات پیشگویی در عادی سازی جهان عرب با رژیم صهیونیستی را برای نشان دادن تغییر رهبری در جهان عرب و شورای همکاری، در نظر گرفته است، چیزی که ابوظبی سالها آرزوی آن را داشته است. ریاض میداند که اگر توافق عادی سازی را تأیید کند، به خوبی در رسیدن رقبای خود به اهدافشان کمک کرده است.
انتهای پیام/