معرفی شهدای مداح لشکر 31 عاشورا (19)؛

نگاهی کوتاه بر زندگی‌نامه شهید «عباس حلاج»

شهید «عباس حلاج» در سال 1318 در شهرستان ممقان آذربایجان‌شرقی چشم به جهان گشود. وی پس از آغاز جنگ تحمیلی برای دفاع از خاک کشورش عازم جبهه‌های حق علیه باطل گشت و پس از حضور در عملیات‌های
کد خبر: ۴۱۳۴۹۴
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۷ - 31August 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان‌شرقی، شهید «عباس حلاج» در سال 1318 شمسی در شهرستان ممقان آذربایجان‌شرقی چشم به جهان گشود. از کودکی نور ایمان در وجودش احساس می‌شد. او در آغوش پدر و مادرش تربیت یافت. وقتی 7 ساله شد قدم به دبستان گذاشت.

جوانی عباس بیشتر در کارکردن در زمین‌های کشاورزی سپری می‌شد و به نماز اول وقت اهمیت می‌داد وقتی به نماز می‌ایستاد همه چیز را فراموش می‌کرد. قبل از سن بلوغ در ماه مبارک رمضان با زبان روزه کار می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند. او عاشق اهل بیت(ع) بود و در مجالس عزاداری حضرت سیدالشهداء شرکت می‌کرد و به آموختن قرآن اهتمام می ورزید.

چون صدای خوبی داشت نوحه خوانی نیز می‌کرد و در محله مزیلر ممقان هیئت حسینی را تشکیل داده و برنامه‌های هیئت را اداره می‌کرد و هرهفته این محفل پناهگاه تعدادی مومنین ممقان بود.

در سال 1343 شاه منفور که حضرت امام خمینی(ره) را به ترکیه تبعید کرد، عباس، اعلامیه‌ای را نوشته و به امضای تعدادی از معتمدین ممقان رسانده و درممقان و تبریز منتشر کردند.

سال 1345 ازدواج کرد که ثمره این ازدواج هشت فرزند شد. وی  در کشت و تولید  نخود خیلی تلاش می‌کرد و دستگاهی برای نخودخام گرفته بود و به پسرش یاد می‌داد و می‌گفت باید بعد از من روی پای خود بایستید. او در تظاهرات مردم ایران علیه رژیم پهلوی فعالانه شرکت می‌کرد و یکی از گردانندگان تظاهرات در ممقان بشمار می‌رفت.

بعد از پیروزی انقلاب  اسلامی با جهاد سا زندگی به یاری محرومین می‌شتافت و شب و روز در کمک به خانواده‌های مستمند بویژه در ماه رمضان اقدام می‌کرد.

یکی از ویژگی‌های بارز عباس، تبسم و خنده ملیح وی در اوقات خستگی بود. خیلی مهربان بود و امانت دار. در کارش فقط رضایت خدا را طالب بود مدتی یکی از اعضای شورای محل خود گردید. در فروردین‌ماه سال 1361 برای نبرد با دشمن اسلام عازم جبهه جنوب گردید و در گردان محرم لشکر 31 عاشورا سازمان یافت و در عملیات‌های  والفجر مقدماتی و والفجر یک شرکت نمود و یکی از نوحه خوانان گردان محرم به شمار می‌رفت.

پس از عملیات‌های مهم به ممقان بازگشت و در آن‌جا نیز منشاء خیر و برکت زیادی شد و در مجالس شهداء نوحه‌می‌خواند و به مردم می‌گفت اگر در کربلای حضرت سیدالشهداء نبودیم امروز باید به فرمان ولی‌امر مسلمین حضرت امام‌خمینی لبیک گوئیم و عازم جبهه‌های حق شویم. او آخر سال 1362 با کاروان لبیک یا خمینی عازم

جبهه‌های خونین جنوب شد و در عملیات پیروزمند خیبر در اسفند ماه 1362 شرکت کرد که در جزایر مجنون حماسه‌های زیادی را خلق کردند.

اوایل سال 1363 نیز با تعدادی از جوانان عازم کردستان شد و در پیرانشهر در مقابل ضد انقلابیون و جیره‌‌خواران ایستادگی کرد و در اوایل خردادماه، هواپیماهای عراق به بمباران این شهر پرداختند و وی در بمباران آن روز از سینه و پا به شدت مجروح گردید و لحظاتی بعد در پنجم خرداد سال 1363 شمسی به فیض شهادت نائل گشت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها