به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در زادروز ولادت شهید «سیدعلی اکبر حسینی كوهستانی» وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
شهید «سیدعلی اکبر حسینی كوهستانی» فرزند «سید رسول» در 28 شهریوز 1349 در بهشهر به دنیا آمد و در نهم بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیا ولکن لا تشعرون
کسانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید .
با سلام بیکران بر حضرت محمد(ص) خاتم انبیا و بر دخت معظمهاش فاطمه زهرا سلام الله علیها و دوازده معصوم علیه سلام و با درود بر امام امت منجی عالم بشریت کسی که دنیا و استعمارگران جهان با شنیدن نام او به لرزه میافتد.
خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب امام خمینی چنان در وجودم شعلهور است که اگر هزاران بار مرا تکه تکه کنند و یا صدها هزار بار بشکند او را تنها نخواهم گذاشت ما که خودمان را پیرو مرام سیدالشهدا میدانیم بایستی ندای مولایمان را لبیک گوییم.
پدر مهربانم من درس ایثار مقاومت را از موعظههای شما آموختم. پدر مهربانم دیدم که چگونه در مقابل ابر قدرتها ایستادگی میکنید و همانند جد خود حسین علیهالسلام درس فداکاری را به فرزندان خود آموختی من هم دوست داشتم مانند جدم حسین انسانی باشم که در طریقتش به معشوق همچون شمع بسوزم و جسم ناقابل خودم را در این راه مقدس فدا کنم و سختیها را با جان و دل بپذیرم تا بتوانم در تاریکی شب خدا را با بصیرت دل ببینم.
بارالها دوست داشتم تنها با تو ملاقات کنم دوست داشتم در صحرای گرم جبههها در نیمههای شب ظلماتی با دل آکنده از عشق و معرفت به حق خدای خویش را از اعماق وجودم درک کنم، و ببینم که خداوند چگونه گناهان بیشمارم را میآمرزد و ببینم که چگونه خداوند با من معامله میکند و این مشتری جان به وعده خویش عمل میکند.
پدران و مادران بایستی امانتها را به صاحب امانت یعنی خداوند باز گردانید وقایع این روزها که از این و در خاطرهها یاد سربازان اسلام را زنده میکند، پس به وظیفه خطیری که دارید آگاه باشید ای ملت مسلمان ایران شما مراقب باشید، تا به رهبر بزرگ ما آسیبی نرسد چون هر چه داریم از او داریم از برادران و دوستانم میخواهم که مواظب باشید تا این بچه شیطانهای آمریکایی که خود را به هر شکلی و قالبی در میآورند به انقلاب صدمه بزنند.
ای کثافطهای دورهگرد قدری به خود آیید ببینید از خودتان چه دارید مگر نه این است که همه باید روزی این دنیای فانی را ترک کنیم پس چه بهتر در خط مستقیم بروید و راه رهبری را در پیش بگیرید. پدر جان میدانم که شهادت من برای خانواده ناگوار است ولی چه کنم که این نهال انقلاب به خون من و امثال من احتیاج دارد.
مادر جان نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم. میدانم که در مصیبت من صبر میکنی زیرا خودت عاشق جبهه بودی و هر وقت خواستید گریه کنید به یاد آورید که چگونه امام حسین (ع) و کودک 6 ماهه اش و پسر جوانش علی اکبر را و برادرش ابوالفضل عباس و برادرزاده اش قاسم را و تمامی یارانش را در جلوی چشمان حضرت زینب (س) به شهادت رساندند برای مظلومیت آنها گریه کنید.
و از برادران عزیزم میخواهم که ادامه دهنده راه شهدا باشند و سنگرم را خالی نگذارند. ولی شما خواهرانم همچون زینب (س) روز شهادتم نقل و گلاب بپاشید و کمر را راست کرده از مهمانان گرامی با نان و خرما پذیرایی کنید. و از دوستانم میخواهم که جبهه ها را گرم نگه دارند. و مسجدها را پر کنند و از کلیه دوستان و فامیلها میخواهم که از من راضی باشند و در آخر میخواهم که اگر جسدم برگشت مرا به دست پدر بزرگوارم در کنار شهدای گلگون کفن کوهستان دفن کنید.
والسلام مورخه 65/2/7
انتهای پیام/