به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تهران، «حسن رشکوئیه» فرزند «رضا» در 21 تیر 1344 در یزد به دنیا آمد و در تاریخ 22 فروردین 1361 در «فکه» به شهادت رسيد و در گلزار شهدای شاهدشهر شهریار به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید:
«هر کجا باشید اگر چه در کاخهای بسیار محکم مرگ شما را فرا میخواند»
پس باید کوله بار هجرت را بر پشت نهاد و آماده گام نهادن بسوی دیار عاشقان گردید و در آن کربلا باید خون داد و خون ریخت فقط خون که با روشنائی آن به شکافتن ظلمت شتافت خون می شکفد جوانه می زند، گل می دهد، پس خدایا توخود میدانی که من چقدر مشتاق شهادتم و نیز میدانی که هدف من شهادت یا پیروزی در راه توست، اگر توانستم کفار را می کشم و اگر نتوانستم خود را فدای اسلام می کنم و کشته می شوم و ای خدا تو چگونه افرادی را به سوی خویش فرا میخوانی مگر آنها کیانند که خود خبر از شهادت قریب الوقوع خویش داده و می گویند پس از ماهها انتظار عاقبت لحظه موعود فرا رسیده است.
خدایا تو چگونه گلی را از بوستان زودتر فرا می خوانی و خدایا اگر لیاقت این فوز عظیم را ندارم تو که می توانی با لیاقتم کنی تو که می توانی نفسم را درهم شکنی غرورم را خرد کنی ضعفم را بپوشانی، پس کمک کن تا ندای اولیاء تو را از جان ندا داده و لبیک بگویم و به هل من ناصر ینصرونی حسین (ع) سالار شهیدان و رهرو بندگان راه او همچون بهشتیها، منتظریها باهنرها و رجاییها و... باشم.
پس برادران تفنگ مرا بیاورید تا سینه دشمن را سوراخ کنم که دیگر تحمل این همه نامردی را ندارم آخر این ملت آزادیخواه و حق پرست چه کرده است که این چنین ناجوانمردانه علیهاش بسیج گشته اند آخر مگر در این دنیا استقلال و آزادی جرم است که این چنین ملتها اسلام را به محاصره اقتصادی و نظامی میکشند.
ای مادرم کفنم را بیاور تا بپوشم که خون من از خون امام حسین (ع) و علی اصغر به خون خفته اش و علی اکبر رشیدش رنگین نیست و به جهان خواران شرق و غرب بگویید اگر خانه و کاشانه ام را به آتش بکشید اگر گلوله قلبم را سوراخ کند آرزوی شنیدن یک کلمه ضعف و زبونی و آرزوی فروختن دینم را بگور خواهید برد. به آنها بگوئید اگر پیکرم را زنده زنده پاره کنند اگر پارههای تنم را به آتش سوزانند و اگر خاکسترم را به دریا بریزند از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است، کفر و نفاق نابود است و ای امام عزیز که قلبهای ما را تسخیر کردهای مطمئن باش که من یار و یاور توام و تا آخرین قطره خون از اسلام دفاع خواهم کرد.
و اما شما ای خانواده عزیزم، من امانتی هستم نزد شما از طرف خداوند متعال و بالاخره روزی شما باید این امانت را تحویل خالقش بدهید و چه بهتر که از راه خودش (خداوند) امانت خود را بدهید و شعار همیشگی را فراموش نکنید:
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
انتهای پیام/