به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «رمضان محمودی» وصیتنامه این شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم.
شهید «رمضان محمودی» فرزند «یوسف» چهارم اردیبهشت 1344 در محمودآباد به دنیا آمد و در هفدهم مهر 1363 در دیواندره به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله اشتری من المومنین انفسکم و اموالهم بان لهم الجنة»
خداوند از مومنین مال ها و جانهایشان را می خرد و در مقابل بهشت میدهد و درود بیپایان به منجی عالم بشریت مهدی (عج) و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود به تمامی شهدای انقلاب و جنگ به خصوص شهدای دفتر مرکزی و نخست وزیری سخنم را آغاز میکنم:
وقتی مرگ حق است (کل نفس ذائقه الموت) و تمامی نفوس خواهند مرد. پس بهترین نوع مردن شهادت در راه خدا می باشد. شهادت را انسان انتخاب میکند و مردن بر اساس انتخاب میباشد، نمردنی که بر ایشان تحمیل شود و این بنده سال هاست که خود چگونه مردن را انتخاب کردهام که امیدوارم که خداوند شهادت را نصیبم کند.
و چنین است کسانی از مرگ میترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند ولی کسی که اعمال نیکو انجام داده باشد امروز دارد هر چه سریعتر اعمال درست خود را میبیند و دنیا به منزله محل زراعت میباشد و مرگ پلی بین این دنیا و آن دنیا میباشد و در این دنیا هر چه زراعت کرده باشد درو میکند و این مطلب را هم لازم میدانم که در وصیتنامه خود بنویسم و با توجه به اینکه خیلیها با مرامهای مختلف ادعای حق بودن را دارند ولی حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیارهایی میباشد و معیار من قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی میباشد و جز این نمیباشد و شدیداً معتقدم که منافیقن با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحقترین و باطلترین کرمکها هستند.
اگر هدایت شدنی هستند خداوند آنها را هدایت میکند و گرنه نابودشان میکند و معتقدم که دست بدترین دشمن در حال حاضر آلوده به خون بیش از هزاران شهید میباشد و همچنین از پدر و مادر عزیزم میخواهم که هرگز برای من گریه نکنند. چون بالاتر از ماها کسانی بودند که به شهادت رسیدند.
پدر و مادر عزیزم به یاد فرزند حقیر خود افتادید و دلتان شکست از روی خاک بگویید که ای خدایی که موسی را به وسیله صندوق در رود نیل و بعد در کاخ فرعون حفظ نمودی و ای خدایی که ابراهیم را در دورن آتش حفظ نمودی و ای خدایی که محمد (ص) را از قبیله قریش در امان داشتی این پیر جماران و این قلب تپنده امت اسلام را از خطرات دشمنان مصون و حفظ بدار. پیام من به برادارن و خواهران حزب الله این است که ذره ای آزادی خارج از حد به منافقین ندهند.
در ضمن وصیتی دارم به شما برادران و شما خواهران و پدر و مادر و فامیلانم که در دعای کمیل و نماز جمعه و راهپیماییها شرکت کنید. چون که ما در برابر این انقلاب مسئول هستیم. شما باید ادامه دهنده راه شهدا باشید و همچنین گوش به فرمان امام بوده و جبهه ها را خالی نگذارید.
وصیتی به مادرم، برادارن انجمن اسلامی شورای اسلامی دارم که شما رسالت خون شهدا را که مسئولیت سنگینی است به عهده دارید و امیدوارم که این رسالت را به خوبی انجام دهید تا مردم از شما و از انقلاب بدبین نشوند.
وصیتی به مادرم، مادر اگر چه بگویم فراموشم کن ولی میدانم که این امر برایت امکانپذیر نمیباشد. مادر جان من امانتی بودم که خداوند به شما داده و این امانت را هم یک روزی از شما میگیرد. مادر جان عمر دنیا کوتاه است بالاخره آدمی یک روز میآید و روزی هم از دنیا میرود پس چه بهتر که مرگ من به شهادت در راه الله باشد. مادر عزیز از زحماتی که در مدت بیست سال برایم کشیدی با کمال خشنودی از شما تشکر میکنم.
وصیتی به پدر عزیزم، پدر جانم میدانم که چقدر زحمت برایم کشیدی و من لایق این نبودم که جبران کنم چون که جبهه واجبتر بود و میبایست آن راه را میپیمودم و امیدوارم که خداوند به شما عزت عنایت فرماید تا در راه اسلام کوشا باشید.
پیام به برادارن و خواهران دارم، که تا این موقع به شما خوش رفتاری نکردم؛ به هر حال به بزرگی خود مرا ببخشید دیگر وقت برادارن و خواهران را نمیگیرم.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاتة.
برادر شما، رمضان محمودی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
خدایا خدایا بده قوت به حزب الله تا بگیرد کربلا
خدایا خدایا تو را به جان مهدی
رزمندگان اسلام را پیروزشان بگردان
آمین یا رب العامین
تاریخ 12/ 03/1364
انتهای پیام/