به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تهران، کتاب «روایت شیخ» از مجموعه کتابهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس است که در برگیرنده خاطرات سرهنگ خلبان «علی شیخ حمیدی» است که گردآوری و تالیف آن توسط «بهرام مرادی» انجام گرفته است.
این کتاب در سال 1398 و در 176 صفحه توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و با حمایت ادارهکل حفظ آثار دفاع مقدس استان تهران به زیور طبع آراسته و منتشر شده است.
برشی از کتاب
دورهی فراگیری پرواز با هلیکوپتر کبرا که تمام شد به من گفتند: برو به پایگاه کرمانشاه و خودت را معرفی کن. آمندُخت ماند که دورهی زدن موشک تاو را بگذراند.
- تفاوت هلیکوپتر کبرایی که موشک تاو میزند با هلیکوپتری که موشک تاو نمیزند چیست؟
- هلیکوپتری که به موشک تاو مسلح میشود این تفاوت را دارد که کابین کمک خلبان مجهز به دوربین و سایت هدایت موشک تاو است، از نظر ظاهری جلوی دماغهاش دوربین موشک تاو برای هدایت موشک تاو داخل کابین هم سایت هدایت موشک تاو قرار دارد. علت اینکه مرا کرمانشاه خواسته بودند و من نتوانستم بمانم که دورهی موشک تاو را ببینم این بود که آمریکاییها نظر داده بودند که من فرد مناسبی برای گذراندن دورهی خلبان آزمایشی یا «Test Pilot» هستم. بعدها که آمریکاییها رفتند از روی کنجکاوی دنبال مطالعه دربارهی کار و عملکرد هلیکوپتر کبرا رفتم. دیدم هفتاد یا هشتاد درصد آمریکاییها بیسواد بودهاند و مطالعهایی نداشتهاند. مثلاً در هلیکوپتر کبرا در قسمت دم هلیکوپتر یا تیل بوم (Tail boom) هلیکوپتر کبرا، دو دریچه هست. این دو تا دریچه را باز میکردند. برای پری فلایت (pre flight) چک پیش پرواز، سر را میکردند داخل Tail Boomو آن را بررسی میکردند. من زمانی که داشتم دورهی هلیکوپتر کبرا را میدیدم به استاد امریکاییمان گفتم؛ وقتی ما Tail boom را بررسی میکنم، دقیقاً داریم چه چیزی را چک میکنیم؟
ایشان خیلی راحت و جدی گفت: شبها بچههای فنی اینجا روی هلیکوپترها کار میکنند، ممکن است این دریچهها باز بمانند و یک گربه یا سگ داخل آن برود. ما چک میکنیم که چیزی آنجا نباشد. من هم قبول کردم. حالا هر روز با ترس و لرز این تیل بومTail boom را نگاه میکردم و همیشه ترس این را داشتم که مبادا گربه چنگ بزند یا سگ گازم بگیرد.
بعد که خودم رفتم و مطالعه کردم دیدم چک کردن تیل بوم Tail boom دلیل علمی دارد؛ اما این استاد امریکایی ما بلد نبوده است بعد فهمیدم امریکایی بودن الزاماً دلیل بر با سواد بودن هم نیست؛ ولی نظامی های امریکایی واقعاً با سواد بود. مثلاً کسی که میخواست استاد خلبان یا IP هلیکوپتر کبرا بشود. باید چیزی حدود یک ماه سر کلاس مینشست. خلبان آزمایشی یا همان Test pilot باید با استاد مدام پرواز میرفت. من از سال پنجاه و پنج تا سال پنجاه و هفت با استادم مثل یک شاگرد و وردست مرتب پرواز میرفتم تا این که اوایل سال هزار و سیصد و پنجاه هفت یک چک رایت رفتم و نمره و گرید به من دادند. استادم که یک سرگرد ارتش امریکا بود خیلی مرا دوست داشت. خیلی با سواد بود و خیلی چیزها را به من یاد داد. اسم ایشان آقای اسمیت بود.
- Test pilot شدن یا خلبان آزمایش شدن چه اهمیتی دارد؟
- خیلی اهیمت دارد. بسیار مهم است. من خودم علاقهمند بودم دورهی Test pilot را ببینم چون یک تخصص بسیار پرکاربرد است. ولی باید خیلی انرژی مصرف کنی.
- در سال پنجاه و هفت که شما خلبان تست شدید چند ساعت پرواز داشتید؟
- تقریباً پانصد ساعت. به هر حال با رفتن امریکاییها من تخصصام تمام شد و آمندُخت هم مثل من همین دوره را طی کرد.
انتهای پیام/