به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، در سوّمین روز فروردین ۱۳۴۵ در خانوادهای کشاورز و متدیّن در روستای هامانه بخش خرانق اردکان کودکی متولّد شد که خانواده او به عشق مولا علی (ع) او را «بمان علی» نام نهادند؛ بدان امید که حق تعالی او را نگه دارد و بماند که به عنوان محبّ اهل بیت علیهم السّلام یاری کننده دین رسول الله (ص) باشد.
گویا در بدو تولّد الهامی به خانواده شده بود که این کودک امید آینده اسلام است. پدرش قدمعلی با رنج و تلاش روزانه با کار کشاورزی و مادر متدیّنش، بمانعلی را عاشق اهل بیت (ع) و اسلام تربیت کردند و پیوسته مراقبش بودند.
زمانی که به سنّ مدرسه رسید او را در دبستان هامانه ثبت نام کردند. پس از پایان دوره ابتدایی، چون امکانات تحصیل بعد از آن فراهم نبود به عرف محل٬ به کار مشغول شد و کمک پدر بود.
مراقب نماز و روزه بود و در مراسم مذهبی که در روستا تشکیل میشد و نماز جماعت که گاهی اوقات با حضور روحانی در محل اقامه میگشت شرکت میکرد.
در ۱۵ سالگی سایه پر مهر پدر را از دست داد و یتیم شد. مسئولیّت سرپرستی او به عهده مادر فداکارش قرار گرفت. مشکلات روستا کم کم او را به شهر کشاند و در شهر یزد در کارخانه نساجی سعادت مشغول به کار شد.
اخلاقی پسندیده و برخوردی بسیار خوب داشت. زمانی که دشمن بعثی به ایران حمله کرد، بمانعلی پس از ثبت نام در بسیج آموزش دید، راهی جبهه شدو مدّت ۲ ماه و ۸ روز از بهترین ایّام زندگی خود را در جبهه و جهاد گذراند.
سرانجام در تاریخ ۶۱/۱۱/۱۸ در عملیّات والفجر در منطقۀ جنگل امقر به شدّت مجروح شد و به شهادت رسید. جسم مطهرش، چون مولایش امام حسین (ع) سالها در منطقه ماند و افتخار شهید مفقود را برای خود و خانواده کسب نمود. پیکر پاکش پس از ۹ سال در تاریخ ۱۳۷۰/۷/۱۱ پس از بازگشت به وطن و تشییع با شکوه در گلزار شهدای هامانه به خاک سپرده شد.
در ادامه فرازهایی از وصیتنامه شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه مشغول دعای امام خمینی باشید؛ این مرد خدا و دین، پیر جماران. همیشه در نماز فکر امام امّت باشید و به فکر رزمندگان اسلام که در جبهههای جنگ با کفر جهانی میجنگند.
اگر خواستید گریه کنید برای سالار شهیدان حسین علیه السّلام گریه کنید. برای خدا کار کنید و همیشه نظرتان برای خدا باشد.
انتهای پیام/