به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس وصیت‌نامه شهید «فضل‌الله روح‌اللهی» را از نظر می‌گذرانیم.
شهید «فضل‌الله روح‌اللهی» فرزند «عبدالله» 14 اسفند 1345 در روستای «کشتله چناربن» بابل به دنیا آمد و در تاریخ 19 دی 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
وصیت‌نامه شهید:
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ «155» الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ «156»
و البته شما را به سختی‌هایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازمائیم و بشارت و مژده آسایش آن سختیها برای صابران است. آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیش گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم نمود.
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد انّ امیرالمومنین علیا ولی الله
هر کس هوس کربلا دارد بیاید
هر کس به‌دلش عشق حسین سر به جدا دارد بیاید
الهی تو را شکر که در میان منجلاب حیات راه سعادت را نشناسم دادی ترا شکر که مرا در مبارزه با ظلم و شرک و کفر و الحاد یاری کردی که ترا شکر که چگونه زیستن را به من آموختی و به نهایت آرزویم رساندی الهی این بدن محکوک توست ان‌شاءالله عید واقعی توست و مطیع امرت و راضی به رضای تو تسلیم اراده‌ات می‌باشد.
با آن هر چه می خواهی معامله کن. اگر خواهی بسوزانی، بسوزان یا اینکه آن را تکه تکه کن و اگر وضعیت تو این باشد که آن را بی‌سر کنی پس چنین کن چون اینگونه رفتن شیوه عروج خونین اباعبدالله (ع) می‌باشد.
اگر خوش داری که ملاقات کنم تو را در حالی‌که چون عباس علمدار سپاه حسین دستان در پیکر نباشد چنین کن که الهی رضا به رضائک مولایم هر آنگونه که خواهی با من معامله کن اما تو را به عزت زهرای مرضیه با این بدن عاصی قهر مکن که تحمل دوری برایم سخت است الهی کور باد چشمی که غیر تو را ببیند و کر باشد گوشی که غیر کلام تو را بشنود و بریده باد پایی که در راه غیر تو گام بردارد و باد بر دلی که منزلگه غیر تو باشد و گنگ باد زبانی که گویای غیر کلام تو باشد.
خدایا تو را شکر اگر چه قاصرم که شکرت را به‌جای آورم چون نعماتت افزونی می‌یابد و شاکرم و شکرم اندک لیکن تورا شکر تورا سپاس که زندگیم را در برهه‌ای از زمان قرار دادی که با جنگ و نبرد خونین آمیخته و حق و باطل را نشانم دادی که با درک عمیق راهم را پیش گیرم و رد آن راه استوار و محکم باشم.
آنگاه که حق برگزیدم هدایتم نمودی تا مبادا در مقابل وسوسه‌های شیطانی برونی و درونی و از نفس سرکش طغیانگر شکست خورده و از تو غافل مانم. و گمراه کردم رهبری عالم نستوه و عارف عاشق نصیبم نمودی که رهنمایم باشد و زندگی در امتی دادی که چون کوه استوار و خانواده‌ای دادی شکور در نعمت و صبور در نعمت تو را شکر می‌کنم که این همه نعمت بهر وجود من عاصی. آلوده نهادی تو را سپاس ای ایزد بی‌همتا.
و ای خالق گیتی و پروردگار یکتا به امت شهیدپرور عرض می‌کنم که قدر این انقلاب و دستاوردهایش را بدانید و قدر این رهبر عزیز انقلاب و جامعه روحانیت و مسئولین خدمتگزار را بدانید. تاریخ گواه است که جوامع بشری بعد از پیامبران و امامان هنوز رهبریش که اینگونه ترویج اسلام کند و موفق باشد ندیده است. امروز بدن کاخ‌نشینان با شنیدن نام این رهبر به لرزه در می‌آید و گیج و هراسانند و به سر و کله همدیگر می‌زنند و ان‌شاءالله فتح نهائی نزدیک است.
و شمائید که باید خود را آماده این پیروزی کنید که:
نصر من الله و فتح قریب، پاسدار این انقلاب باشید و سعی کنید که خود را با روحانیت نزدیک کنید که روحانیون عزیز حق بزرگی بر گردن ما دارند. زندگی بی‌روحانیت روح ندارد که زندگی اصلش را از روحانیت گرفته و می‌گیرد و خواهد گرفت.
به جوانان عزیز توصیه‌ای دارم از حداقل اوقات خود حداکثر استفاده را در جهت فراگیری علم و دانش در شرایط کنونی اسلام و ایران ما هر کس ذره‌ای آری حتی ذره‌ای عشق حسین (ع) بر دلش دارد به سوی نوای هل من ناصر حسینی‌اش که از صحرای گرم خوزستان و میان قله‌های کردستان به گوش هر بیدار دلی می‌رسد شتابان است. و امروز نشستن مرام سالکان اباعبدالله (ع) نیست بلکه عاشقانه باید به سوی معشوق دل رفت و پرپر گردید و با جامۀ خونین بر بال ملائکه نشست و به لقاء‌الله صعود کرد.
گرد مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
شب پرستان کوردل به چه می‌اندیشند؟ آیا می‌خواهند عاشقی را از معشوق بترسانند؟ آیا می‌خواهند پروانه عشق را از سوختن برهانند یا اینکه خود را به بازی گرفتند؟ بدانید که ما عارفان آغشته بخونی هستیم که از مرگ نهراسیم و زهی سعادت که شهادت نصیب‌مان گردد. ای کاش در این کالبد خاکی مرا هزاران جان می‌رود که هزاران بار در این راه مرا با خون سرخم گلگون می‌نمودند.
آه خدایا چه شیرین است لحظه‌ای که شهید شهادت را به من چشاندی. خدایا بارالها گر چه لیاقت شهادت را ندارم اما فضل و کرم تو فراوان است به خون بناحق ریخته گلوی حسین زهرا (س) سوگند می‌دهم که تو مرا لایق شهادت بگردان.
الهی:
الهی تو رحمی بر دل پر خونم آور
و زین غرقاب غم بیرونم آور
از خداوند بزرگ می‌خواهم خدمات قلیلم را جزء خدمت به اسلام و مسلمین قلمداد نموده و به درگاهش قبول بفرماید.از خانواده‌ام خصوصاً از پدر و مادرم حلالیت می‌طلبم و از آنها می‌خواهم که هر ظلمی نسبت به هر یک از آنها نمودم مرا عفو نماید و از خدا طلب مغفرتم را نمایند. از دوستان و آشنایان و بستگانم و هم‌محلی‌هایم می‌خواهم که مرا عفو کنند و از هر گونه حقی که به گردنم دارند درگذرند و مرا ببخشند خصوصاً از دوستان نزدیکم می‌خواهم هرگونه غیبتی و یا تهمتی نسبت به خود شنیدند مرا عفو نمایند.
از پدر و مادر می‌خواهم که در این مصیبت صبر پیشه کنند و شکیبا باشند که اسلام همیشه به همراهش این سختیها و معصیتها هست. نه فرزندتان اولین کسی است که به نهال اسلام محمد (ص) خون می‌دهد و نه آخرینش خواهد بود.
نهال اسلام همیشه طالب خون عاشقان خود می‌باشد تا نباشند عاشقانی که به پیکر درخت اسلام خون تزریق کنند. اسلام ما مکتب ما روح نخواهد داشت و زنده نخواهد بود. اگر جنازه‌ام را در مسجد نگهداری بکنند که این وقتها لحظه‌ها و موقعیت‌های با ارزش است که اگر از دست برود هرگز بدست نخواهد آمد.
هوشیار باشید امروز خصوصاً جوانان و نوجوانان عزیز باید آگاه باشند و ارزش خود را بشناسند و من متأسفم از اینکه بگویم هنوز یک عده عزیزان و جوان‌های شهر و روستای ما به‌دست عمّال پوسیدۀ استکبار جهانی گمراه می‌گردند به جای شرکت در کلاس‌هایی که برای رشد استعدادهای خفته آنهاست و به جای شرکت در میدان رزم با دشمن متجاوز و به جای تلاش و کوشش در جهت به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و صدور آن و برای اینکه حافظ و پایدار حاصل پاک خون شهیدان باشند مشغول دست و پنجه نرم نمودن با مسائل دنیای بی‌وفا می‌باشند و دین خود را به دنیا می‌فروشند و اعتنائی به آخرت ندارند.
به خود آیند که:
به دنيا دل نبنده هر كه مرده
كه دنيا سر به سر اندوه و درده
به قبرستون گذر كن تا ببينی
كه دنيا با رفيقونت چه كرده
از کمبود و سختی و مشکلات که هر جنگی به همراه دارد و این جنگ هم برای بازنشستگان به ارمغان خواهد آورد، نهراسید و این دستاورد را به ارزانی به دشمن خوناشام نفروشید و با تهدیدهای احمقانه دشمن و سمپاشی‌های تبلیغاتی دروغ دشمن و با خیانت‌های عمال استکبار جهانی در هر جای میهن‌مان در هر پست و مقام و لباس و یا بوسیله نق‌زدن‌های جاهلان و شرارت‌های منافقان و گمراهان به این اسلام و قرآن و به مکتب انبیاء و ائمه اطهار خیانت نکنید و همچنین به تعهدات با امام و انقلاب وفادار و پایدار باشید و این روحیه ذلیل و اندک را از دشمن پوسیدۀ اسلام و از استکبار جهانی و شب پرستان کوردل بگیرید که تا در جبهه‌های خونین کربلای ما فرزندان رشید این ملت را اینگونه پرپر نکنید.
جوانان عزیز و دلاور ما اکنون با سلاح علم و در جوارش با سلاح جنگ پا در میدان‌های رزم بگذارند و پیران ما حبیب بن مظاهر گونه و مسلم ابن عوسجه‌وار کمر همت بگیرند و چون شیر خدا به دشمن متجاوز حمله‌ور شوند و به آنها فرصت ندهند و زنان ما اینک وظیفه زینبی‌شان را در پشت جبهه انجام دهند و خواب شب‌پرستان سیه‌دل را برهم ریزید و کار استکبار جهانی و دست نشانده‌اش صدام خونخوار را یکسره کنید که ان‌شاءالله برای نجات سرزمین قدس بار سخن بندیم و جهاد نهائی را در بیت‌المقدس آغاز کنیم و این انقلاب را به دست ولی عصر (عج) بسپاریم و در رکاب امام زمان ان‌شاءالله با کفار بجنگیم. ایران ما اکنون کربلای دیگری شده و حسین زمان ما قیام عاشورای حسین را زنده نموده است.
و سوره‌هائی از قرآن قرائت کنند؛ آیه‌الکرسی و سورۀ یس بخوانند و در موقع دفنم مادرم با دوستان خود مرا داخل قبرم بگذارد و امانت خدا را به‌دست مالکش بسپارد.
از برادرانم می‌خواهم که چون کوه استوار باشند و مرد رزم و میدان جنگ باشند و نگذارند سلاحم روی زمین افتاده باشد و پیرو خط امام باشند و از رهبریت انقلاب اسلامی اطاعت محض را بکنند و در کارهای خیر و شایسته شرکت کنند و بسیج و انجمن اسلامی را تنها نگذارند از اطاعت خدا غافل نباشند.
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
هر که دارد به سرش همراهی ما بسم الله
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانۀ تو هر دو جهان را چه کند
انتهای پیام/
