به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، نظام جمهوری اسلامی در ابتکاری ماندگار از معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) برای اینکه روایات مختلف درباره روز ولادت پیامبر مکرم اسلام به عامل وحدتبخشی میان مسلمانان تبدیل شود، از دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول را به عنوان هفته وحدت نامگذاری کردند تا به نمادی از وحدت و همبستگی امت واحده تبدیل شود.
به همین مناسبت با گریزی به کتاب خاطرات آیتالله صابری همدانی به تلاش وی برای رفع بدبینی برادران اهل تسنن ترکیه نسبت به شیعیان پرداخته شده است.
آیتالله صابری همدانی میگوید: یکى از مشکلات عمومى بنده در ترکیه، بدبینى شدید برادران ترک اهل تسنن نسبت به ایرانیان و در واقع به شیعیان بود. این بدبینى که ریشه در مسایل تاریخى بین دو کشور و آثار شوم جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل داشت، گاهى در رسانههاى رسمى ترکیه مثل رادیو دامن زده مىشد و با یادآورى آن جنگها علیه ایران و ایرانیان صحبت و موضعگیرى مىکردند؛ علما و روحانیون ترک اهل سنت نیز در شکلگیرى تاریخى این بدبینى و گمانهاى نادرست اهل تسنن درباره شیعیان نقش بسزایى داشتهاند.
فتاواى حامدیه که دست پخت علماى مدرسهى حامدیه استانبول بر ضد شیعیان و ایرانیان بوده است، شهرت زیادى دارد و مرحوم علامه امینى هم در الغدیر یادآور بخشى از این فتاوا شده است. من جدا از اینکه خود مدرسه حامدیه را که تبدیل به تجارتخانه شده بود، از نزدیک دیدم، با مطالعه کتب آن دوران در یکى از کتابخانههاى مهم استانبول، به بعضى از آن فتاوا هم دسترسى پیدا کردم.
در این فتاوا که کسانى همانند «قاسم نخجوانى» و «ابن پاشا» صادر کردهاند، به صراحت تهمتهاى ناروایى به شیعیان زدهاند و مدعى شدهاند که شیعهها على (ع) را خدا مىدانند و آن حضرت را مىپرستند و درصدد تخریب کعبه هستند و مىخواهند مقبره شیخ صفىالدین اردبیلى را که یکى از اجداد سلاطین سلسله صفوى است و در شهر اردبیل قرار دارد، قبله شیعیان کنند. بر طبق مدعاى علماى ترک حامدیه، اهل تشیع، قرآن را قبول ندارند و شراب را حلال مىشمرند و ازدواج چند نفر با یک زن را جایز مىدانند. در یکى از این فتاوا مفتى اعلام مىدارد که بر من ثابت شده تبریز دارالحرب است و بر همه مسلمانان واجب است که به تبریز حملهور شده و با اهالى این شهر بجنگند.
با مطالعه این کتب و آن فتاوا و ادعاهاى واهى، خیلى متأثر شدم که چرا چنین دیدگاهى در میان برادران اهل تسنن رواج پیدا کرده و ما که در همسایگى آنها هستیم، از این مسائل بىخبریم و تلاشى براى برطرف شدن این دیدگاههاى منفى و نادرست نکردهایم.
ضمن اینکه دشمنان مسلمانان اعم از شیعه و سنى خواهان چنین وضعیتى بوده و هستند و هیچگاه دلشان نمىخواهد ما با اطلاع از دیدگاههاى یکدیگر در زدودن و از بین بردن سوءتفاهمات و بدگمانىها اقدامى بکنیم. متأسفانه رسوبات این تبلیغات منفى که در زمان عثمانىها علیه شیعیان شده بود در میان سنىهاى متعصب، کم و بیش وجود داشت. مثلا صاحبخانه ما که یک خانم بود و ما در آپارتمان وى زندگى مىکردیم.
یک روز هنگامى که روى میز مطالعه من قرآن را دید، با تعجب پرسید این کتاب چیست؟ گفتم قرآن کریم. گفت مگر شما قرآن را قبول دارید؟ این خانم وقتى متوجه شد که اسم بچههاى من حسن و حسین است، گفت آیا شما پیغمبر را مىشناسید و به آن حضرت اعتقاد دارید؟ اینها بر اثر همان تبلیغات سوء شیعیان را در شمار کفار مىشمردند و ذبیحه ما را حرام مىدانستند و حتى براى صاحبخانه ما پذیرفتنى نبود که ما در ماه رمضان روزه مىگیریم که در جوابش گفتم: قرآن کریم کتاب ما و حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام و حسن و حسین دو سبط و نوه او هستند که ما به آنها اعتقاد و ارادت داریم و مانند شما در ماه رمضان روزه مىگیریم.
براى مقابله این دیدگاهها و رفع سوء تفاهمها و آشنایى بیشتر و درست برادران سنى ترکتبار ما با عقاید شیعه، تصمیم گرفتم کارهایى را آغاز کنم. نگارش کتابهاى همچون «راه اهل بیت در اسلام» و «امام صادق (ع) در اسلام» از جمله اقداماتى بود که علاوه بر تبلیغات شفاهى و سخنرانى در مجالس و مجامع گوناگون به انجام رساندم و بحمدلله این تلاشهاى فرهنگى تأثیر خوبى بر جاى گذاشت و کمکم آن بدبینىها رخت بربست، به طورى که وقتى من عقاید شیعه را براى اینها بیان مىکردم، مىگفتند پس بنابراین ما بر باطلیم و اعتقاداتمان نادرست است که مىگفتم این دیگر به عهده خود شماست که تحقیق کنید و حقیقت را دریابید.
آنهایى که سلیمالنفس بودند و تعصب بىجا نداشتند، صادقانه اعتراف مىکردند که عامل گمراهى ما علما و روحانیون ما بودند که واقعیت را پنهان مىکردند و با غیر مسلمان خواندن ایرانیان و شیعیان، اهل تسنن را از ارتباط خانوادگى و ازدواج با ایرانىها و شیعهها منع کرده و چنین ازدواجى را نامشروع دانسته و در حکم زنا مىشمردند؛ اما بعضى از همین برادران سنى با آگاهى از عقاید شیعه و نادرستى آنچه به آنها القا کرده بودند، پیش من مىآمدند تا عقد ازدواج دخترشان را با یک ایرانى شیعه بخوانم.
انتهای پیام/ 151