به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، شهید «مسعود افشاريان شانديز» - پنجمين فرزند ابوالقاسم - در تاريخ دهم اسفند 1341 در شانديز - از توابع شهرستان مشهد - به دنيا آمد.
تحصيلات ابتدايى را در سال 1353 در دبستان حافظ و مقطع متوسطه را در مدرسه كيان شانديز به اتمام رساند. با پایان مقطع متوسطه و اوجگیری حرکتهای مردمی علیه رژیم طاغوت، به صفوف مردم انقلابی پیوست.
شهید افشاریان با پیروزی انقلاب اسلامی و احساس وظیفه نسبت به حفظ دستاوردهای انقلاب به عضویت بسیج درآمد و در فعالیتهای این تشکل مردمی حضور چشمگیری داشت.
با شروع جنگ تحميلى شهید افشاریان نیز همچون دیگر جوانان ایران اسلامی عازم جبهههای حق علیه باطل شد، و 17 ماه از حضور خود را در کسوت بسیجی و بعد از این مدت تا زمان شهادت با عضویت سپاه در مناطق عملیاتی حضور فعالانهای داشت.
مادر شهید افشاریان در خصوص اهمیت دفاع از انقلاب اسلامی به نقل از شهید والامقام میگويد: «كور خواندند عافيتطلبان و كوتهنظران كه خيال میکنند عقبنشينى میکنيم. ما خودسرانه وارد این جنگ نشديم، بلكه به فرمان رهبر وارد این دفاع شدیم. ما مطيع رهبر و ولايت هستيم و اين سعادتى است كه نصيبمان شده است. ما سرمشق از امام حسين(ع) گرفتهايم و تا آخرين مرحله زير بار ظلم و زور و ننگ نمىرويم.»
شهيد افشاريان شانديز، در مدت حضور خود در جبهه، در عملیاتهای طريقالقدس، ثامنالائمه، فتحالمبين، بيتالمقدس، مسلمبنعقيل، عمليات محرم، والفجر مقدماتى، والفجر 1، 2، 3، 4، 5، 6 و عمليات خيبر حضور داشت.
على اكبرى - همرزم شهيد – در خصوص تعالی روحی شهید افشاریان میگويد: «صفات پسنديده روز به روز در او رشد داشت؛ يعنى روز دوم از روز اول كاملتر بود به خصوص زمانى كه در جبهه بوديم ویژگیهای بارزی در شخصيت او نمايان بود.»
داوودفر يكى از همرزمان شهيد افشاریان در خصوص پیشبینی شهید از نحوه شهادتش میگويد: «قبل از عمليات خيبر مسعود عنوان کرد که تعدادی از بچهها در این عملیات شهيد میشوند، اما نحوه شهادت من به گونه دیگریست. پرسيدم: چگونه شهید خواهی شد؟ مسعود در پاسخ گفت که تا وارد خاك عراق نشويم، در خصوص نحوه شهادتم سخنی نمیگويم. با شروع عمليات خيبر، وارد جزيره مجنون شديم. وقتی به نزدیکی دجله و فرات رسیدیم از مسعود دوباره سؤال کردم که نحوه شهادتت به چه شکلی خواهد بود؟ گفت: من خواب ديدهام از لحظه ورودم به عراق 72 ساعت بعد شهيد میشوم. او حتى جزئیات شهادتش را دقيقاً شرح داد. از زمانى كه اين مطلب را بیان كرد، من يكسره در کنارش بودم تا از صحت اين سخن مطمئن شوم. دقيقاً 72 كه گذشت مسعود افشاریان آسمانی شد. من در لحظه شهادت مسعود، روی او را به سمت كربلا گرداندم و مسعود افشاریان شهادتین را گفت و به شهادت رسيد.»
مسعود افشاريان شانديز در دوازدهم اسفند 1362 در حالى كه جانشینی فرمانده گردان كوثر تيپ 21 امام رضا (ع) را برعهده داشت در عملیات خیبر در بصره به شهادت رسید.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
از شهر و دیارم هجرت کردم و در مکانی پا نهادم که یاران حسین (ع) عاشقانه در آن وادی منزلگاه گرفتهام و به انتظار نشستهام که عروس شهادت را مشتاقانه در آغوش بگیرم و میروم تا با قطرهای از خونم خدمت ناقابلی به اسلام و مکتبم کرده باشم. امام عزیز، خمینی بتشکن- که الگوی مقاومت و اسطوره سازشناپذیر است سوگند میخورم که همیشه ناصر و پشتیبانت باشم، به حجتی که یاری تو یاری اسلام است و به حجتی که راه تو، راه حسین (ع) و راه تمام شهیدان به خون خفته است.
پروردگارا سپاس میگویم تو را که فراغتی حاصل شد تا به حقایق قرآنت پی ببرم. خدایا سپاس میگویم تو را که این نعمت بزرگ، امام امت را برای ما مقرر فرمودی که با رهبریهای پیامبر گونهاش درس مبارزه و مقاومت در برابر ابلیسان و جنایتکاران عصر را به ما داد.
انتهای پیام/