گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ سینمای انقلابی، سینمای متعهد، سینمای دینی، سینمای مقاومت و مفاهیمی از این دست بارها و بارها از سوی برخی صاحبنظران مطرح شده است و هر کدام نیز تعاریفی مطابق ان ارائه دادهاند که میتواند در جای خود مورد نقد و نظر قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که در حوزه فرهنگ و هنر جایگاه مهمی دارند و نظرات ارزشمندی در این خصوص ارائه دادهاند طبعا کاستیهای این حوزه بخصوص سینما را بهتر میشناسند و به همین ترتیب راهکارهای استراتژیکی نیز مطرح کردهاند.
مجموعه «سینمای قدسی» مجموعه نظرات معظمله در حوزه سینما و مسائل مربوط به ان است که از سال 1369 تا امروز را شامل میشود. مطالعه این بیانات میتواند مدیران سینمایی کشور را در برنامهریزیها و سیاستگذاریها یاری رسان باشد.
رسانه اسلامی
«فیلم خنثاى بىاثر بىمحتواى بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید. برنامهى بىفایدهى بىمحتوایى که فقط یک وقت و یک فاصلهى زمانى را پر مىکند، مطلقاً پخش نکنید. بعضى از برنامهها اینگونه است. چند سال قبل از این، من یک برنامهى مذهبى را از رادیو گوش مىکردم. الفاظ علىالظاهر مذهبى و باطنا پوک، سجعها بىخودى، و عبارتها قدیمى بودند.
یک نثر زیباى قدیمى نبود؛ بلکه عبارت مندرآوردى ساختنى چرندى را به شکل عبارات مذهبى درآورده بودند و گوینده هم همینطور پشت سرهم مىگفت. من که آخوند و اهل دین و اهل این فنم، هرچه گوش کردم که ببینم در این بحث نیم ساعتى که مرتب هم حرف مىزد، چه مىخواهد بگوید مىخواهد توحید را ثابت کند؟ مىخواهد نبوت یا قیامت را ثابت و یا رد کند؟ دیدم که اصلا هیچ مفهومى ندارد. این، یک بحث خنثى است.
من مىگویم اگر شما این برنامه را براى این آوردید که اینجا خالى است، از [مخاطبان] عذرخواهى کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامهى مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلى بهتر و پرجاذبهتر و منصفانهتر است.
بعضى از فیلمها ساخته و نشان داده مىشود که بىمحتواست. البته من چون اهل فن نیستم، متأسفانه نمىتوانم در باب ساخت و پرداخت و کارهاى هنرى آن نظرى بدهم اى کاش مىتوانستم در آن زمینهها هم نظر بدهم اما به عنوان بینندهاى که پاى تلویزیون مىنشیند و خیلى هم از معارف زمان بیگانه نیست، مىتوانم نظر بدهم: انصافا بىجاذبه و بىمحتوا بود. مىترسم به آن فیلمى که مورد نظر است، اشاره کنم و کارگردان و هنرمندش بىخود مورد طعن قرار بگیرند؛ اما واقعا الآن مواردى که بتوانم اشاره کنم و اسم فیلمها را بگویم جلوى چشم من است. اینها را پخش نکنید؛ حتى تولید نکنید.»[1]
«هنرمندان و نویسندگان و گویندگان و مجریان و کارگردانان و هنرپیشگان و همه و همه، باید دست به دست هم بدهند تا این مفاهیم اسلامىِ ارزشمند و درخشنده را در صورت برنامههاى هنرى بسازند تا مردم از آنها تعلیم بگیرند. مراد ما از تعلیم در صدا و سیما، سخنرانى و میزگرد و تدریس صرف نیست. صدا و سیما باید انواع و اقسام روشهاى هنرى را در برنامههاى هنرى و فیلمها و نمایشها براى تفهیم و توضیح مفاهیم و ارزشهاى اسلامى به کار گیرد و اگر غیر از این باشد، صدا و سیماى جمهورى اسلامى، صدا و سیماى اسلامى نیست.[2]
اینطور نباشد که به نام اسلام چیزى را بگوییم که سست باشد، یا چیزى را ببافیم که فقط شکل، شکل اسلامى باشد؛ مثل این نماهاى تلویزیونى ـ عکس گنبد و بارگاه و مانند آن ـ که شماها براى فیلمها درست مىکنید و چیزى را از دور نشان مىدهید. ارایهى چنین چیزهایى از اسلام، یک چیز پوک پوچ کممایه است که فقط یک زر و زیور دروغى، آن هم ظاهرى و سطحى را نشان مىدهد.
حقیقتا بایستى مفاهیم و معارف اسلامى پخش و منعکس بشود. علاوهى بر این، صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند. یکى از وظایفى که واقعا باید آقایان به آن توجه کنند، متدینسازى است. کارى کنید که مستمعتان بر اثر صحبت شما، حقیقتاً به صورت عمیق متدین بشود.»[3]
«در هر جامعهاى، راه مبارزهى ساده و آسان با ادیان این است که راه عنانگسیختگى و مهارگسیختگى شهوات را باز کنند. در ایران، این کار را شروع کردند. یکى از راههایش ـ که جزو مهمترین کارها بود ـ کشف حجاب بود. یکى دیگر از راههایش، رواج میخوارگى بود که این کار را انجام دادند. کار دیگر این بود که رابطهى محدود زن و مرد را بشکنند. این، جزو کارهاى تجربه شده است. وسایل جدید علمى و پیشرفتهاى تمدن ـ مثل سینما و رادیو و تلویزیون و امثال اینها ـ نیز به آنها این امکان را مىداد که با خیال راحت این کارها را در جامعه انجام بدهند. این، غیر از مقولهى علم و سواد و فکریات و ذهنیات بود.»[4]
[1] بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما/ ۱۳۶۹/۰۵/۰۷
[2] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم/ ۱۳۶۸/۰۹/۱۵
[3] بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما/ ۱۳۶۹/۰۵/۰۷
[4] بیانات در دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان/ ۱۳۶۹/۰۹/۲۸
انتهای پیام/ 161