به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، شهید «عباس محمدی‌پور» ۸ آذر ۱۳۲۸، در شهرستان یزد به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش زینب نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. بازنشسته راه آهن بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در جنوب ایران عملیات رمضان به اسارت درآمد و پس از آزادی ۵ خرداد ۱۳۸۱، در زادگاهش بر اثر عوارض ناشی از دوران اسارت به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای خلدبرین همان شهرستان به خاک سپردند.
در ادامه وصیت‌نامه شهید بزرگوار را از نظر می‌گذرانیم:
«الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً»
مومنین در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می‌کنند پس مومنین شما با دوستان شیطان بجنگند و هیچ بیم و هراسی نداشته باشید که مکر و سیاست شیطان بسیار ضغیف است.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
این وصیت نامه حقیری است که بار گناه بر دوشش سنگینی و جبهه پیکار حق علیه باطل را در پیش گرفته تا شاید خداوند رحیم بر او منت گذاشته باعث رستگاریش گردد. انشالله زمانی خویش را می‌بینید که پوستی نازک و استخوانی شکننده و عمری کم و آرزویی فراوان و ترسیدن‌هایی بسیار و عواقبی هولناک دارد و آن موقع که می‌بیند در خسران است و آن هم نه ضرر، بلکه خسران که خداوند می‌فرماید: «ان الانسان لفی خسر» و از روی بیچارگی می‌گوید وا حسرتا که این همه ضرر کرده ام.
پروردگار مرا ببخش و بیامرز حقیر بنده ناصالحی که قلبی محجوب و نفسی معیوب و هوایی غالب و طاعتی قلیل و معصیتی کثیر دارد اینک در سنگر مردان حق حقیرانه به چهره آنان نگاه می‌کنم و در برابر شان خجلم هر وقت عکس امام عزیزمان را میبینم این خجالت و حقارت آنچنان می‌شود که مرگ را از خدا طلب می‌کنم بالاخره شهیدان رفتند و پیام رسانشان باید برای تداوم بخشیدن راه آنان زینب گونه عمل نمایند.
این را بگویم اگر امروز ماشهید ندهیم فردا با مشکلات بیش از حد و خسارت جبران ناپذیری مواجه خواهیم شد پس‌ای یاران روح الله‌ای یاران بت شکن در راه خدا بخل نورزید که میدانم نمی‌ورزید و بدانید که این خون‌ها صاف کننده و سریع کننده و باز کننده را ظهور قائم اعظم حضرت مهدی (عج) می‌باشد؛ و‌ای رهروان و‌ای شهیدان بدانید که من عباس محمدی پور با آگاهی کامل بدین راه قدم گذارده و امیدوارم که در این راه به شهادت ونایل آیم.
این آرزوی میلیون‌ها زن و مرد مسلمان کشورمان می‌باشد؛ و امروز روزی است که باید به نجات اسلام شتافت باید اسلام را احیاء نمود و انشاالله تعالی همانطوریکه آرزوی همه ماس این انقلاب را به رهبری امام عزیزمان به انقلاب مهدی علیه السلام پیوند خواهیم داد و ما که سرباز اسلامیم و جانباز راه الله مایه سرفرازیمان می‌باشد و امیدوارم که در این راه به پیروزی بر کفر یا شهادت در راه خدا که نهایت آرزوی ما می‌باشد نایل آییم.
چرا که امروز شکست ما شکست مکتبمان و انقلابمان می‌باشد امروز ما افتخارمان این باشد که در این راه شهید یا جهاد می‌کنیم که به حقانیت آن کاملا آگاهیم و غیر از این راهی برای ما نمی‌ماند یا پیروز می‌شویم و شهادت را، چون اسلحه‌ای مرگبار بر فرق دشمن فرود می‌آوریم خدایا شهادتم را که در راه اسلام و قرآن است بپذیر.
در خاتمه از شما خواهران و برادران میخواهم امام راتن‌ها نگذارید از این سنگر آزادی و عدالت و حامی مستضعفان جهان حمایت کنید و دست در دست هم با وحدت آهنین خود با قدم‌های استوار برخیزید و امر جهاد خود را به جای آورید و از جنگ و شهادت نهراسید و بر شیطان‌های شرق و غرب و اسرائیل غاصب و جنایتکار بشر و دست این خون آشامان زمان را از سر کشور‌های اسلامی کوتاه کنید و راه را برای دست یافتن به زمین مقدس قدس هموار سازید.
این را هم باید بدانید که ما برای خاک نمیجنگیم بلکه برای اسلام میجنگیم و باید اسلام را به تمام نقاط جهان صادر کنیم دیگر اینکه سعی کنید فضایل اخلاقی را کسب کنید و رذایل اخلاقی را از خود برانید و همچنین از شما خواهران و برادران انقلابی میخواهم شعار خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار را فراموش نکنید.
در پایان چند جمله سخنی هم با مادر عزیز و خواهر و برادر و همسر مهربانم دارم سلام بر شما شما هائیکه نتوانستم آنطور که رضای خداست رضایت شما را جلب کنم به جز اینکه موجب ناراحتی و نارضایتی و آزار شما‌ها بودم حلالم کنید و در فقدان من کاری نکنید که روحم را آزار دهید و منافقین و مخالفین امام و انقلاب را خوشحال کنید افتخار کنید و سرافراز باشید که فرزندتان برادرمان، همسرتان افتخار چنین سعادتی را یافته است.
از شما میخواهم از هیچ کس تسلیت بگیرید و بخواهید که به شما تبریک بگویند چرا که من تولدی تازه یافته ام مردم به جای خرما نقل و شیرینی بدهید دیگر از تمام برادران و خواهران دوستان و آشنایان و همسایگان میخواهم اگر از من طلبی جزئی دارند که از یاد برده ام و یار بخشی، آزادی یا حرکتی ناخوشایند از من دیده اند مرا ببخشند و حلالم کنند باز تاکید می‌کنم که هرچه شما کردید شعار خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار فراموش نکنید در خاتمه از خدای بزرگ میخواهم عمر امام عزیز و بزرگوارمان را تا انقلاب مهدی موعود (عج) مستدام و پایدار بدارد.
آنکس که مرا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۶۱/۴/۱۰
انتهای پیام/
