پدر شهید «علیرضا سربخشیان» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس؛

فرزندم علی‌رغم دردهای متعدد یکبار هم گلایه نکرد

«اکبر سربخشیان» گفت: فرزندم ایمان راسخی داشت، با آن دردهای متعددش یکبار هم گلایه نکرد و همواره می‌گفت که اگر کسی در راه خدا قطعه قطعه شود و اف بگوید پاداشش کمتر می‌شود.
کد خبر: ۴۳۱۴۰۵
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۹ - 14December 2020

«اکبر سربخشیان» پدر «شهید علیرضا سربخشیان»  درگفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در آذربایجانشرقی، در رابطه با خصوصیات اخلاقی فرزندش، اظهار داشت: علیرضا از کودکی بچه پاکدامنی بود و برای اقامه نماز به مسجد «میر محمود آقا»میرفت. زمانی که در دوم راهنمایی درس میخواند، وارد فعالیتهای سیاسی شد، بهطوری که عکسهای امام راحل را به دیوار میچسباند و در تظاهرات مردم علیه رژیم طاغوت، به همراه خودم شرکت می‌کرد.

وی با بیان اینکه فرزندم آموزش نظامی را در مسجد رسول الله (ص) گذراند، بیان کرد: علیرضا اجازه خواست تا به جبهه برود، گفتم که پسرم تو کم سن هستی، در پاسخ من گفت پدر شما 60 سال عبادت کردهای، الان که من برای دفاع از ناموس و دین اجازه میگیرم، مانع میشوی؟ حرفی نداشتم چون راست میگفت.

پدر شهید «علیرضا سربخشیان» ادامه داد: علیرضا دورههای تکمیلی را در پادگان خاصبان گذراند و فروردین سال 62 در عملیات والفجر1 شرکت کرد سپس در عملیاتهای مهم دیگری همچون والفجر 4 هم حضور داشت که در این عملیات از ناحیه چشم مصدوم شد و بخشی از بیناییاش از بین رفت.

وی افزود: فرزندم این اتفاق را به ما نگفته بود که روزی مادرش احساس کرده بود که علیرضا مجروح شده و پس از اصرار و قسم به جان امام، به مادرش گفته بود که از ناحیه چشم مجروح شده است، با این حال در دیدهبانی لشکر عاشورا فعالیت میکرد. روزی گفتم تو که یک چشم نداری، چگونه دیدهبانی میکنی، جواب داد که راهش را بلد هستم چگونه دیده‌‍بانی کنم.

سربخشیان تصریح کرد: هر چه اصرار کردم که مغازهام را بفروشم و او را جهت درمان به خارج از کشور ببرم، قبول نکرد و نگاهی به من و آسمان کرد و گفت که پدرم چه فکر کردهای! چشمی که من در راه خدا دادهام را پس نمیگیرم، قسم به پروردگار که تا آخرین قطرهی خون در راه اسلام خدمت خواهم کرد.

وی با بیان اینکه علیرضا بار دیگر از ناحیه شکم و پهلو مجروح شده بود، گفت: علیرضا طی عملیاتی دیگر اینبار از ناحیه سر مجروح شده بود که پزشکان بدون بیهوشی، آن ترکش را بیرون آوردند. فرزندم ایمان راسخی داشت، با آن دردهای متعددش یکبار هم گلایه نکرد و همواره میگفت که اگر کسی در راه خدا قطعه قطعه شود و اف بگوید پاداشش کمتر میشود.

پدر شهید سربخشیان در پایان با بیان اینکه فرزندم نیمه شبها برای راز و نیاز با پروردگار بیدار میشد، خاطرنشان ساخت: تلاوت قرآن و نماز شب از برنامه‌‌‌های پسرم بود و معمولاً در هوای سرد بدون پتو میخوابید و وقتی اعتراض میکردیم، میگفت دوستانم در جبهه با اسلحه و تجهیزات روی سنگ خوابیدهاند، من چگونه در رختخواب استراحت کنم، شجاعت پسرم در عملیات نصر 7 زبانزد همرزمانش است.

گفتنی است؛ شهید علیرضا سربخشیان سیزدهم فروردینماه سال 46 در تبریز به دنبا آمد و هفتم مهرماه سال 66 در عملیات نصر 7 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار