گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس: «مصطفی شوقی» روزنامهنگار باسابقه و یکی از مستندسازان پُرکار و جریانساز کشورمان است؛ «شورش علیه سازندگی»، «نفت و خون» و «هویدا» برخی از کارهای پُربیننده اوست که با نگاه نو و بدون جانبداری تولید شده است.
برگزاری چهاردهمین دوره جشنواره سینماحقیقت، دوره جدید جشنواره مردمی فیلم عمار و تحلیل وضعیت مستندسازی در کشورهای جریان مقاومت را بهانهای قرار دادیم تا پای صحبتهای این مستندساز بنشینیم که در ادامه میخوانید؛
دفاعپرس: در آستانه برگزاری جشنواره سینما حقیقت هستیم؛ سوال اولمان درباره همین موضوع است. به نظر شما مستندسازان جریان انقلاب چقدر در این رویداد موفق و جریانساز بودهاند؟
به نظر من نباید خیلی جداسازی کرد؛ به معنای اینکه بخش شهید آوینی نیز بخشی از جشنواره حقیقت به معنای کلی جشنواره است و اتفاقاً بخش مهم و محترمی است و خیلی آثار جدی را دربر میگیرد. یک باور غلط از گذشتهها مربوط به این بخش وجود داشت که بخش شهید آوینی سینماحقیقت، بخشی جدا از جشنواره است و تنها طیف خاصی از مستندسازان در آن حضور دارند، کهبه نظرم این باور غلط است؛ و حداقل در دو سه سال اخیر شاهد بودیم که چنین نیست؛ و مضامین و موضوعاتی که در این بخش حضور دارند، موضوعات و مضامینی هستند که با زندگی روز و اتفاقاتی که جامعه رخ میدهد در جریان است؛ لذا بخش آوینی از جشنواره جدا نیست. البته این نگاه متاسفانه در گذشته در برخی از برگزارکنندگان جشنواره حاکم بود که به این نگاه دامن میزدند که من نمیخواهم خیلی وارد این بحث شوم. حالا اینکه ضرورت دیده شده که بخشی به این اسم باشد، به برکت نام «شهید سید مرتضی آوینی» است که همه ما مستندسازان متبرک به نام ایشان هستیم؛ ولی از نظر کلی من مرزبندی و جداسازی مستندسازان را قبول ندارم.
شاید در گذشته برخیها بهدنبال این ماجراها بودند، ولی فیلمهای اخیر بخش شهید آوینی جشنواره حقیقت نشان میدهد به مسائل روز بهطور جدی پرداختهاند و این مرزها نیز وجود نداشت. شخصاً سال گذشته فیلمی جدی درباره سیل ۱۳۹۸ را با عنوان «روایت سیل» در جشنواره سینماحقیقت داشتم؛ این فیلم دربرگیرنده نقد درون گفتمانی بود و مسائل جدی حکمرانی و ساحت ملت و دولت به بحث گذاشته شده بود و با این وجود در این بخش قرار گرفت؛ درحالی با نگاه مرسوم سالهای ابتدایی بخش شهید آوینی این فیلم در این بخش قرار نمیگرفت.
-دفاعپرس: مستندسازی با موضوع انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است؛ این جریان مستندسازی چقدر در جشنواره حقیقت جریانسازی کرده و اثرگذار بوده است؟
من قائل به مرزبندی نیستم؛ بالاخره همه ما مستندسازان ایرانی هستیم، ولی از نگاه و فضای طیفی خودمان به مسائل نگاه میکنیم. نکتهای که وجود دارد این است که جشنواره سینماحقیقت ویترین مستندسازی ایران و یک جشنواره محترم است؛ این جشنواره با ضعفهایی که در برخی از دورهها در بحث برگزاری داشته است، ولی تنها جایی تلقی میشود که مستندسازان میتوانند بهطور جدی کارشان را در آن ارائه کنند از این رو برای ما مستندسازان اتفاق مهمی است؛ لذا فکر میکنم باید این طیفبندیها را کنار بگذاریم و بهشکل دیگری به موضوع نگاه کنیم و عنوان کرد که گروهی از مستندسازانی هستند که در مسائل اجتماعی و سیاسی انتقادیتر به مسائل نگاه میکنند و با این نگاه تنها به یک طیف خاص نباید نگاه کرد بلکه حتماً باید وسعت دید داشت.
خیلی از مستندسازان به مسائل اجتماعی از نگاه سیاسی ورود پیدا میکنند، آیا آنها بچههای انقلاب هستند؟ یا از طرفی کسانی فیلمهایی میسازند و در جشنواره حقیقت حضور دارند و متعلق به یک طیف سیاسی است، آیا باید بگوییم مستندسازان فلان طیف سیاسی؟ به نظرم نه چنین نیست و این مسائل فقط ساخته ذهن خودمان است و باید بزرگتر به مسائل نگاه کنیم و بگوییم ما مستندسازان ایرانی هستیم که با گرایشهای مختلف در جشنواره حقیقت حضور داریم. هر کسی که به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران احترام میگذارد. اما کسی که از داغ شهادت قاسم سلیمانی غصه اش نگیرد و این قهرمان ملی را تکریم نکند آیا اصلا میشود گفت بویی از منافع ملی برده است؟!
-دفاعپرس: جشنواره حقیقت طی این سالها چقدر استاندارد بوده است؟
سینماحقیقت خیلی جشنواره خوب، محترم و جدی بوده است؛ البته حتماً ضعفهایی دارد که بخاطر سلیقههای مدیریتی سالهای گذشته جشنواره حقیقت بوده است که بارها درباره آن صحبت کردهام. کلیشه سلیقه متاسفانه در انتخاب برخی از آثار دخالت کرده است، اما این جشنواره همچنان مهمترین بخش سینمای مستند ایران است. من جایی را غیر از جشنواره حقیقت نمیشناسم که بهطور جدی بتوان درباره مستند و فیلمسازی مستند در آن حرف زد؛ و واقعاً همین جشنواره نشانه خوبی است، میتوانست مثل خیلی از چیزها نباشد
-دفاعپرس: حالا که درباره جشنواره حقیقت صحبت کردیم؛ خوب است که نظرتان را درباره جشنواره عمار نیز جویا شویم؛ بلاخره این اتفاق نیز بعد از رخدادهای سال ۸۸ با دغدغههایی که وجود داشت پایهگذاری شد و امسال یازدهمین دوره آن را شاهد خواهیم بود، نظرتان درباره این رویداد چیست؟
بله؛ بنده شخصاً یک دوره در جشنواره فیلم عمار حضور داشتهام؛ نکته جالی که درباره جشنواره عمار وجود دارد و باعث شده من از عمار خوشم بیاید، شجاعت خیلی زیاد جشنواره است. این برای من از جشنواره عمار در ذهنم مانده است. عمار شجاعت دارد و در جاهایی مثال زدنی است. در تجربهای شخصی که داشتم درباره مستند «شورش علیه سازندگی»؛ در روزی که یکی از نهادهای کشور پخش این فیلم را متوقف کرده بود، همان روز جشنواره عمار فیلم من را در سینمافلسطین نمایش داد. چیزی که از جشنواره عمار به یاد دارم و آن را درک کردهام؛ شجاعت جشنواره است لذا فکر میکنم این جشنواره یک اتفاق خوب است. اما بهنظرم باید مقداری شیوههای جشنواره عمار عوض شود و خیلی بزرگتر فکر کنند و همه طیفها را برای حضور دعوت کنند.
من معتقد به مرز بندی نیستم؛ البته که من با کسانی که مخالف ایران هستند و از نظر سرزمینی مخالف ما هستند، با آنها مشکل دارم و با کسی هم تعارف ندارم، اما بهنظرم در مسائل فرهنگی و هنری باید قدری دایرهها را بازتر کنیم و شجاعت عمار میتواند این کار را انجام دهد و طیف وسیعی از مستندسازان را جمع کند؛ مستندهای خیلی خوبی نیز در این جشنواره تولید شده است. مستند «عابدان کُهَنز» یکی از بهترین مستندهایی است که من خیلی آن را دوست دارم و یکی از بهترین مستندهایی است که طی ۷-۸ سال اخیر ساخته شده که حال من را خوب کرد.
-دفاعپرس: همیشه درباره رویدادهای فرهنگی این انتقاد درباره موازیکاری وجود دارد؛ این انتقاد را درباره عمار نیز مطرح میکنند بهنظرتان جشنواره عمار چطور بوده و آیا توانسته به جریان سینمای کشور کمک کند؟
حتماً عمار به جریان سینمایی کشور کمک کرده است؛ نکته خوبی که در این رویداد وجود دارد «مدرسه سینمایی عمار» است؛ مدرسه یکی از اتفاقات خوب جشنواره عمار است که آثار خوبی تولید کرده است. من برخی از آثار این مدرسه را دیدهام؛ این آثار، خیلی توانسته به مسئله ایران و منافع ملی کمک کند که خیلی کارهای خوبی را ساختهاند و حتماً تاثیرگذار خواهد بود. البته نباید این جشنواره را محدود دانست و ذهنمان را قاببندی کنیم چراکه وقتی در یک فضا با تکثر قومی و فرهنگی به نام ایران هستیم، بایدنام ایران را مرکز ثقل بدانیم و وسیعتر به موضوعات نگاه کنیم؛ عمار جشنوارهای خوب و شجاع است که بودن آن ضروری است درحالی که بهدنبال رقابت با دیگر جشنوارهها نیست و کار خودش را انجام میدهد. در یک تحلیل کلی جشنواره عمار مستندساز زیادی تربیت کرده است و جشنواره حقیقت هدایت کننده و الهام بخش بوده است.
-دفاعپرس: جایگاه امروز کشورمان در مستندسازی چگونه است و به نظر شما کشورمان در حوزه مستندسازی بعد از انقلاب دستاورد و پشرفت قابل اعتنایی داشته است و آیا میتوانیم ادعا کنیم بعد از پیروزی انقلاب ما در این عرصه حرف جدیدی را مطرح کردهایم؟
آنچه میتوانم بگویم این است که امروز مستندسازی در ایران جدیتر شده است. جدیتر بهمعنای آنکه آدمهای زیادی در آن فعالیت میکنند و نهادهای فرهنگی، صنعتی و اقتصادی ضرورت این پیوست مستندی را متوجه شدهاند. من با دوستانم در خانه مستند کار مستند انجام میدهیم؛ خانه مستند هم یکی از آن مراکزی است که طی ۱۰ سال اخیر باعث رشد زیاد کمی و کیفی مستندسازی در ایران شده است. مجموعههای خیلی زیادی از جوانان زیر ۳۰ سال در این جا مشغول آموزش دیدن و کار هستند؛ کار اولیهایی که خیلی خوب در جشنواره حقیقت درخشیدهاند نتیجه این مجموعه است که اتفاقات خوبی را در آینده رقم خواهند زد.
امسال نیز همین کاراولیها یک مستند خیلی خوب به نام «دستمال سرخها» در جشنواره حقیقت دارند که درباره شهید اصغر وصالی است؛ این جوانان اتفاقات خوبی را حداقل در فضای مستندسازی ایران در آینده رقم خواهند زد. ضمن اینکه جوانان هم نسبت به گذشته آگاهتر شدهاند؛ نه اینکه گذشته آگاه نبودند بلکه مقداری لوازم رسیدن به اهدافشان نسبت به ماهایی که جوانیمان در گذشته بود آسان و مقداری رسیدن به موضوعات سهل الوصولتر شده است که در نهایت به سود جریان فرهنگی کشور خواهد بود.
-دفاعپرس: اکران و نمایش همچنان مشکل اصلی برای عرصه مستند است؛ شبکه مستند در این چرخه محدودیت است یا نه، پیشنهادی برای این بخش وجود دارد؟
نه، شبکه تلویزیونی مستند محدودیت نیست بلکه فضای نمایش مستند در دنیا کلا متفاوت است. در همین ایام کرونا شبکهها و پلتفرومهای که خارج از کشور فعالیت میکنند مستندهای خیلی زیادی را اکران کردند که نشان میدهد جایگاه خودش را پیدا کرده است. در یک سالی که از ایام کرونا میگذرد من ۷-۸ مستند دیدم که در همین دوره ساخته شده بود یا در این دوران اکران شده بود که بینندگان زیادی را در ایران و دنیا داشت. یک اتفاق خوبی که در تجربه آخر مستندسازی من رخ داد این بود که مستند آخر من را تلویزیون نمایش نداد اما پلتفروم فضای «وی او دی» پخش شد که خیلی بازتاب گرفت که نشان میدهد که در قصه اکران اتفاقات خوبی در این ظرفیتها رخ میدهد. ضمن اینکه تلویزیون هم کار خودش را میکند که دربرگیری و جامعیت خودش را دارد که شبکههای دیگر نیز به تولید و پخش مستند رو آوردهاند که میتواند اتفاق خوبی باشد. جشنواره مستندهای تلویزیونی هم که جدیدا در حال برگزاری است در فرم و محتوا قابل قبول بوده که نوید روزهای خوبی را میدهد.
-دفاعپرس: بخاطر سبقه مستندسازی شما در حوزه بینالملل میخواستیم یک سوال در این حوزه مطرح کنیم؛ دنیا چه تصویری از ایران در قاب مستند دارد و این تصویر چقدر درست است؟
این سوال خیلی عمیق است و باید بگوییم «دنیا چه تصویری از ایران دارد»؛ اگر بخواهیم خیلی کوتاه پاسخ دهیم پاسخ چنین خواهد بود که دنیا از قاب رسانههای جریان اصلی به ما نگاه میکند؛ رسانههای جریان اصلی، رسانههایی هستند که در فضای خاصی به ایران نگاه میکنند. هم شبکههای تلویزیونی و سینمای آنها بخاطر اینکه جامعیت و دربرگیرنده و قدرتنفوذ رسانهای دارند، نگاهی که هدایت شده را نشان میدهند که بهنفع ما نیست. در فیلمهای سینمایی و مستندهایشان میبینیم که تصویر آنها همان نگاه غرب به ایران را انعکاس میدهند، ولی وقتی فیلمسازان مستقل به ایران سفر میکنند و ما فیلمهایشان را میبینیم، آنها ایران را خیلی زیبا میبینند و از نظر فرهنگی اذعان به تمدن خوب و مهربانی مردم ما دارند. این قصه ما و رسانههای جریان اصلی است؛ منظور از ما فقط ایران نیست بلکه پاکستان، افغانستان و کشورهای منطقه غرب آسیا و چین و خیلی دیگر از کشورهای دیگر را شامل میشود که غرب حداقل با آنها زاویهای دارد و نگاه خاصی را تبلیغ میکند.
قصه مستند نیز همین طور است؛ مشکل ما این است که نگاه خودمان را قالب نکردهایم؛ یعنی نگاه خودمان را عرضه و ارائه کنیم و تلاش داشته باشیم نگاه خودمان را به آنها نمایش دهیم. البته این کار خیلی سخت است و باید واقع بین بود چراکه جشنوارههای مستند آنها نگاههای خودشان را نسبت به ما دارد و پذیرفته شدن فیلم در آنجا سخت است، اما در نهایت نباید ناامید بود. کار آخر من درباره ارسال کشتیهای نفتی به ونزوئلا بود که در ایران اصلاً درباره آن صحبت نشد، اما در شبکههای خارجی بسیار در باره آن حرف زده شد و ابعاد آن مورد بررسی قرار گرفت که پنج کشتی نفتی با پرچم ایران دریاها را پیمود و محوله خودش را زیر نگاههای سنگین آمریکا خالی کرد و علیرغم تهدیدات هیچ اتفاقی نیفتاد. ما روایت خودمان را از این واقعه بیان کردیم. این شروعی برای قرائت روایت خودمان از این موضوع بود؛ متاسفانه در کشورمان کارهای که صورت گرفته را نمیگویند! گاهاً مسوولین سیاسی از کارهایی خبر میدهند که گفته نشده و وقتی علت رسانهای نشدن آن را جویا میشویم پاسخ میدهند الان وقتش نیست! که نمیدانیم چه زمانی وقتاش میرسد؛ مشکل ما این است که کمتر حرف میزنیم، حداقل درباره موضوعات اخیر آن چیزهایی که باید میگفتیم را نگفتهایم و خیلی گذرا صحبت شده است. در همین ماجرای اردوغان نیز خیلیها در صفحات مجازی خودشان نوشتند «شب کودتا» یادت هست؟ ولی هیچ کسی نمیداند شب کودتا چه بوده است؛ کسی چیزی نمیداند به این شخص که به تمامیت ارضی ایران توهین کرده، چه اتفاقی افتاده و شب کودتا چه خدمتی به او کردهایم. چرا مردم ایران نباید مطلع باشند که شب کودتا بر اردوغان چه گذشت و ایران چه خدمتی به او کرد.
-دفاعپرس: نزدیک به یک سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذرد؛ شخصیتی که عصاره دفاع مقدس بود و ما در دوران دفاع مقدس نیز یک مستند شاخص و خوب از ایشان نداشتیم و در جریان حضورشان در جبهه مقاومت نیز اتفاقی درباره حاج قاسم رخ نداد. با این وجود وضعیت مستندسازی ما در جبهه جریان مقاومت چطور است و آیا این حجم قانع کننده است؟
البته مستندهای خوبی ساخته شده است. «سلفی با ابومهدی»، «با صبر زندگی» در عراق کار شد. «مستند ابوضرغام»، «کسرالحدود» و کارهای دیگری در این چند سال تولید شد که از نظر تصویری و روایی کارهای فوقالعادهای بود.
-دفاعپرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره از جریان فرهنگ و هنر کشور مطالباتی داشتهاند، اما مطالبه اخیر ایشان متوجه جریان مستندسازی کشور شد که مربوط به کرونا بود که از شهید آوینی یاد کردند. به نظر شما از ظرفیت واکنش سریع بودن مستند چقدر در موضوعاتی که نیاز کشور بوده، استفاده شده است و آیا اساساً میتوان چنین واکنشهای را انجام داد و چه زمینه و زیرساختهایی در این زمینه لازم است؟
ما یک ظرفیت نهادی داریم که این ظرفیت نهادی در ۴-۵ سال اخیر خودش را بهخوبی نشان داده است. در سیلاب، بحرانهایی مانند زلزله و کرونا بهخوبی نشان داده شده است. این ظرفیت نهادی اتفاقاً با لایههای زیرین اجتماع ارتباط برقرار کرده است؛ ارتباطی که حتی توانسته نگاه آن آدمها را به اصل و موجودیت نظام تغییر دهد. مثلا در سیلاب ۱۳۹۸ من این موضوع را از نزدیک مشاهده کردم که ظرفیتهای نهادی در قالب گروههای جهادی و بچههای مسجد و خیریهها و حتی آدمهای عادی که احساس میکردند باید به این بحران کمک کنند، خودش را نشان داد. این جریان نیز اصلاَ هدایت شده نبود و خیلی خودجوش مردمی بود و اتفاقاً خیلی خودمان را به چیزی برمیگرداند که شاید انقلاب اسلامی برای آن درست شده و بهوجود آمده است. مستندسازی ما واقعا در بحران خودش را نشان داد که میتواند کاری انجام دهد. در قضیه بحران کرونا حداقل خانه مستند ۷-۸ کار خوب تولید کرد؛ کارهایی که برخی از آنها پخش شد و برخی دیگر در آینده پخش خواهد شد. موضوعاتی جدی در این مستندات مطرح شد. مجموعههای دیگر نیز در قصه کرونا کار میکنند. با در سیلاب ۱۳۹۸، واقعاً پیوستهای خوبی در کنار کارهای نهادی در حوزه تصویر و شبکههای اجتماعی صورت گرفت یا در قصه زلزله کرمانشاه؛ چند هوشمندی در اینجا باید اعمال شود. اول اینکه کسانی که میخواهند در مناطق بحرانی کار کنند، اقتضائات بحران را بشناسند چراکه بحران جغرافیا و زمینی دارد، مثل عملیاتی که باید با فکر و اندیشه در آن حرکت کرد. در بحرانهایی مثل زلزله و سیل باید جایی که کار صورت میگیرد باید از فرهنگ مردم شناخت وجود داشته باشد و زبان و عادات آنها را بشناسند چراکه گاهی اوقات سوتفاهمهایی بهوجود میآید و باید از نظر اخلاقی کارهایی انجام داد.
مستندسازی حرکت روی مرز باریکی است که بهنظرم باید آموزههای اخلاقی و فرهنگی را در مستندسازی بحران یادبگیرند و رعایت کنند چراکه این مسئله مهمی است که باعث ارائه تصویر متفاوتی به مخاطب خواهد شد درحالی که شما برای انعکاس تصویر دیگری رفتهاید.
-دفاعپرس: پلتفرمهایی که در فضای مجازی ظرفیت نمایش را افزایش دادهاند، ظرفیتهای جدیدی هستند که میتوان از آنها استفاده کرد؛ آینده مستندسازی را با وجود این فضاها در مسئله نمایش و اکران چطور میبینید؟
این پلتفرمها ظرفیتهای خیلی خوب است؛ شاید برخی فکر کنند این ظرفیت برای نمایش آثار خانگی است درحالی که من مستندهایی را در این فضاها دیدهایم که برخلاف انتظار خیلی خوب در این فضاها دیده شده است. سه مستند من که یکی از آنها مربوط به پنج سال پیش است در یکی از این پلتفرمها بارگذاری شده که هنوز بازخوردهایی از آن را دریافت میکنم و این برای من خیلی جذاب است که کار سالهای گذشتهام را در این فضاها مخاطبین دنبال میکنند. پلتفرمها اتفاق خوبی است و در آینده بهتر نیز خواهد شد چراکه مستندسازی در حال رشد است؛ «سریال آقازاده» درحال حاضر بیشترین مخاطب را در این پلتفرمها دارد و اتفاق جالب توجه این است که در کنار این سریال پیوست مستند آن نیز تولید شده که از هوشمندی سازندگان کار است که نشان میدهد که مستند چقدر جایگاه خوبی را پیدا کرده است.
گفتوگو از ولی منصوریان
انتهای پیام/ 121