گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ محمدرضا محقق؛ «محمد ملکی» یکی از مخالفین و معاندین نظام جمهوری اسلامی ایران روز ۱۲ آذر سال ۱۳۹۹ در تهران درگذشت. آنچه بلافاصله در سر خط خبرها از سوی برخی رسانههای خارجنشین و همفکران آنان در داخل کشور برجسته شد، تعارض و تقابل این فرد با نظام اسلامی ایران بود. در این بین منافقین بهویژه پیگیر این خط شده و شبکههای پوششی آنان نیز همزمان به نشر گسترده این خبر و بیان بهاصطلاح مبارزات وی پرداختند. «مریم رجوی» نیز در پیامی پرطمطراق، درگذشت او را تسلیت گفت.
«محمد ملکی» سوابق زیادی در تقابل با نظام اسلامی و همچنین بازداشت از سوی نهادهای امنیتی را در پرونده خود دارد. وی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دولت موقت «بازرگان» بهعنوان ریاست دانشگاه تهران انتخاب شده بود، با شروع بحث انقلاب فرهنگی همسو با جریانهای معارض نظام بهویژه منافقین، آن را کودتا خواند و به فضاسازی علیه آن پرداخت.
«محمد ملکی» خود را از فعالین ملی و مذهبی میدانست و سعی میکرد تقابل خود را با نظام، ذیل این عنوان ابراز دارد؛ اما موضوع مهم در زندگی ایشان، ارتباط وی با جبهه نفاق و سوار شدن منافقین روی این فرد بود که بهنوعی او را نماینده و سخنگوی خود در داخل کشور قرار داده بودند. تنها مرگ وی و افسوس و دریغ منافقین بود که پشت پرده این تقابل و عناد را تا حدود زیادی برای دیگران آشکار ساخت و بهرهبرداری تشکیلات نفاق از این موضوع، خود نشانهها و اشارات زیادی به ناگفتههای سالهای گذشته دارد.
آنچه از دید بسیاری فعالین سیاسی پنهان نمانده، اینکه با درگذشت «محمد ملکی»، جبهه نفاق فرصت مناسبی برای تجمیع تمامی جریانات معارض و معاند نظام اسلامی را تدارک دیده بود. بسیاری از شخصیتهای معاند سیاسی از دهه ۶۰ گرفته تا جریانهای بهوجود آورنده فتنه ۸۸ و ناآرامیهای آبان ۹۸، همگی با خط گرفتن از یک مرکز عملیاتی سعی در تجمع زیر عنوان این فرد را داشتند.
«محمد ملکی» همیشه با شدیدترین واژهها و شعارها از نظام جمهوری اسلامی ایران و شخصیتهای آن انتقاد کرده و حتی تهمتها و تبلیغات سویی را منتشر میکرد که ادبیاتی بسیار نزدیک و شبیه گروهک نفاق داشت. وی در سال ۱۳۹۰ از داخل کشور در گزارشی به «احمد شهید» نماینده ویژه سازمان حقوق بشر در ایران، مطالبی را عنوان کرد که سراسر تبلیغات منفی علیه نظام و دروغهایی بود که سالها عناصر وابسته به منافقین عنوان میداشتند؛ اما خریداری نداشت و این بار با سرخط منافقین همان حرفها توسط یک شهروند جمهوری اسلامی گزارش شد که اتفاقاً رسانههای وابسته به منافقین خیلی روی آن مانور دادند.
«محمد ملکی» در راستای همسویی با منافقین، در مراسم خاکسپاری «مهری جنتپور» یکی از مادران منافق، ضمن توصیف تجلیل از فرزندان منافق و معدوم این فرد، بهطور ضمنی حمله به اردوگاه اشرف را که توسط گروههای مبارز عراقی انجام شده بود، محکوم کرد. درحالی که وی هیچگاه از ۱۲ هزار انسان بیگناهی که توسط منافقین در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهشهادت رسیدند، یادی نکرد.
«محمد ملکی» در زمان حیات، هیچگاه نخواست یا نتوانست خود را از زیر بار وابستگی فکری به منافقین برهاند. برای شخصیتی همانند وی فرصتهای زیادی مهیا بود تا ضمن منتقد بودن به سیاستهای نظام اسلامی ایران، مواضع و خط خود را از گروهک تروریستی منافقین جدا کرده و به آنها اجازه سوءاستفاده از خود و فعالیتهایش را ندهد. منافقین که زمانی به اقدامات سخت و خشن علیه نظام اسلامی میپرداختند، اکنون با عوض کردن چهره منافقانه خود، سعی در ایجاد موانع و مشکلات در مسیر پیشرفت ایران و ایجاد نارضایتی دارند و در این مسیر، از تمامی ابزار و امکاناتی که دولتهای متخاصم غربی در اختیار آنان قرار میدهند، استفاده میکنند.
منافقین در شرایط کنونی بهواسطه سابقه ننگین خود در اقدامات تروریستی، پشت چهره سایر افراد منتقد و مخالف جمهوری اسلامی قرار میگیرند تا از آنها چهرهای معاند ساخته و بهره مورد نظر خودشان را ببرند. حال اگر زمان حیات آنان میسر نشد، پس از مرگ شاید فرصت بهتری برای این بهرهبرداری فراهم آید.
انتهای پیام/ 113