گروه بینالملل دفاعپرس ـ داود عامری؛ اردوغان با اظهاراتی در کشور آذربایجان، مردم ایران و حتی مسلمانان منطقه را وادار به واکنش کرد. البته تصور بر این است که این مسئله را نباید بزرگ کرد چرا که واقعاً معلوم نیست که این ابیات چقدر از روی آگاهی و درک درست گفته شده است و با اندیشه ای از قبل فکر شده خوانده است. اما دامنه توجه به آن و نگاه دقیق تر به علت شناسی آن، ما را بر آن داشت تا با چند نکته آن را بازخوانی کنیم.
1-سالهاست که کشور ترکیه در آرزوی پیوستن به اتحادیه اروپایی می سوزد و تب می کند. اما ترکیه در این راه با مخالفان سرسختی مثل فرانسه روبرو بود که به هیچ عنوان حاضر به پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نشد. در این تلاش طولانی، ترکیه نتوانست نظر مثبت مخالفان عضویت خود را جلب کند و قوانین اتحادیه نیز در این خصوص اتفاق آرا بود که راهی برای گریز از آن نبود.
2-ناامیدی ترکیه از اروپایی شدن و قدرت گرفتن اسلامگرایان در ترکیه و روی کار آمدن اردوغان، ترکیه را در سیاستهای خارجی خود متوجه شرق و کشورهای اسلامی کرد. در نتیجه ترکیه تلاشهای بسیاری برای نزدیک شدن به کشورهای منطقه انجام داد و در این راه، در بسیاری از موارد به رغم ارتباط نزدیک خود با رژیم صهیونیستی، تلاش کرد خود را به عنوان یکی از کشورهای مهم و مدافع حقوق فلسطینیان نشان دهد تا مطلوبیت لازم برای بازیگری در منطقه را پیدا کند، اگر چه مراقب بود تا رژیم غاصب اسرائیل را نیز از خود ناامید نکند.
3- روند رقابتهای منطقهای و تحولات اتفاق افتاده در سوریه و عراق، دست برتر ایران را به عنوان یک قدرت منطقهای به همگان نشان داد. ایران در این تحولات اگرچه مبنای سیاست منطقهای خود را به توسعه عدالت و دفاع از حقوق مسلمانان و بیرون راندن نظام سلطه، رژیم صهیونیستی و حامیان آن از منطقه قرار داده است، اما این روند به مذاق عده ای از کشورهای منطقه از جمله ترکیه به علت سیاست های نامناسب و دوگانه و برخی وابستگی ها خوش آیند نبود، لذا به انحاء مختلف شروع به کارشکنی کرده و تلاش کردند جای پای نیروهای غیر بومی را در منطقه محکم تر کنند. در این ارتباط می توان به تحرکات عربستان سعودی و ترکیه در مسئله سوریه اشاره کرد.
ایران اسلامی وقتی که توانست به پایمردی و فرماندهی بیبدیل سردار حاج قاسم سلیمانی، نیروهای داعش را تا مرز نابودی کامل برساند، این امر، تابلوی بود مبنی بر حسن نیت و تثبیت قدرت منطقهای و جهانی ایران که اجازه نخواهد داد صلح در منطقه و اطراف ایران توسط هیچ کشور یا گروهی به خطر بیفتد.
در نتیجه ترکیه که آرزوی تصرف شمال عراق و بیرون راندن مردم کردنشین منطقه را در سر می پروراند، با تابلوی ایست تحکیم امنیت در منطقه با پشتیبانی ایران روبرو شد.
4 –کشور ترکیه به بهانه مطرح بودن پرونده ارامنه کشی، با اتحادیه اروپا درگیری های تاریخی دارد و ارمنستان نیز در باز گذاشتن و به روزرسانی این پرونده نقش عمدهای ایفا میکند و مغضوب اردوغان است.
این اتفاق و تلاش های ترکیه برای یافتن منطقه دیگری برای توسعه نفوذ خود، آنها را به عنوان حامیان جدی کشور آذربایجان در جنگ قره باغ ظاهر کرد که علت شناسی آن محل مطالعه و تأمل است، اما عقب نشینی ارامنه و پیروزی سریع آذربایجان در باز پس گیری مناطق اشغالی، این توهم را در اردوغان تقویت کرد که میتواند در تحولات منطقه تغییری ایجاد کند و از خود چهره ای تاثیر گذار بسازد، لذا در جشن پیروزی مردم غیور کشورآذربایجان شرکت کرده، شعری از یک شاعر آذربایجانی را خواند که ارتباطی به او نداشت و منشاء و شأن سرودن آن را نمی دانست، چرا که اولا کشور آذربایجان از نظر تاریخی جزوی از ایران فرهنگی بوده و هست و تمامی شهرهای آن در زمان قاجاریه از ایران جدا شدهاند.
دوم اینکه آنچه امروز فراموش شده، اسم تاریخی سرزمین کشور آذربایجان است. در کتب تاریخی، اسم این منطقه اران بوده است که پس از اشغال توسط نیروهای روسیه تزاری به آذربایجان تغییر یافت.
اگرچه نویسنده این مرقوم اعتقادی به این ندارد که اردوغان با خواندن یک شعر، امنیت ملی ایران را هدف قرار داده است چراکه امروز ایران کشوری است با ظرفیت بزرگ و قدرتمند که اعزام ناوها و کشتیهای خود حتی تا آمریکای لاتین، در برابر تهدید قدرت بزرگی مثل آمریکا هم، خم به ابرو نمی آورد و در موازنه قدرت در منطقه و جهان، ترکیه از ظرفیت و شرایطی برخوردار نیست که بتواند خدشه ای به امنیت ملی ایران وارد کند. این در قضایا در سوریه و عراق به خوبی بر همگان اثبات شد، لذا به زعم بنده اردوغان تنها از سر ناآگاهی شعری را که به او دادهاند خوانده و یا شاید به خاطر جلب توجه در برابر برخی تندروهای پان ترکیسم چنین حرکتی را از خود نشان داد و الا کیست که نداند، مضمون این شعر برای ایرانیان یک زمزمه تاریخی است و همیشه آذربایجان قطعه ای از ایران بزرگ فرهنگی بوده و خواهد بود تا جمهوری آذربایجان و ایران اسلامی به علت احترام به همسایه مسلمان خود از این گونه تحرکات در داخل نیز هیچگاه حمایت نکرده است.
هر چند غفلت مسئولین و دستگاههای فرهنگی را نیز نباید نادیده گرفت که بسط روابط نزدیکتر با جغرافیای ایران فرهنگی را جدی نگرفته اند و الا آقای اردوغان می دانست که هنوز در جای جای ترکیه هم اشعار فارسی بر ساحت ادب و تمدن این کشور حکمرانی می کند و حتما فراموش نکرده است که انقلاب اسلامی چگونه وجه زیبایی از اصل اخوت برادری مسلمان را کلید زد که او نباید این اصل را مخدوش کند که در این صورت اول خودش زیان خواهد دید.
5- پایان سخن اینکه، به نظر می رسد اردوغان، خواسته یا ناخواسته در زمین بازی رژیم صهیونیستی و حامیانش بازی کرده است، این رژیم از بدو تاسیس، مبنای موجودیت خود را بر نفاق و دشمنی در بین کشورهای اسلامی بنا نهاده است و برای ادامه حیات خود، نیازمند تفرقه وجدایی کشورهای اسلامی است و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نخواهد کرد، لذا بر حاکمان کشورهای مسلمان به خصوص شخص اردوغان است که با هوشیاری در دام فریب نظام صهیونیسم بین الملل نیافتد و سالهای طولانی دوستی ملت ایران و ترکیه را به بهای ناچیز نفروشد.
همگان نیز می دانیم که امروز صهیونیست ها که مسلمانان را دشمن می دانند و از هر پوششی برای تحقیر و نفاق در بین آنان پرهیز نمی کنند، امروز با حربه جنگ های صلیبی نوین به دنبال اسلام ستیزی و ایجاد محیط اختلاف میان مسلمانان با مسلمانان و مسلمانان با مسیحیان است تا ضمن تضعیف جبهه ادیانی و صلح و عدالت در جهان در سایه آنارشی ایجاد شده به آرامی نقشه های شوم خود را دنبال می کند که بیتردید برای مقابله با این توطئه بزرگ همه مسلمانان باید کنار هم قرار بگیرند.
انتهای پیام/ 121