«قاسمعلی نظری» پیشکسوت دفاع مقدس و همرزم روحانی شهید محمدعلی لعلی پشاوک در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد، در تشریح نقشآفرینی این شهید در مبارزات سیاسی با رژیم پهلوی اظهار داشت: شهید لعلی متولد روستای ارداک از توابع مشهد بود اما پس از فراگیری قرآن و حدیث در روستا و باهدف تحصیل در علوم حوزوی، راهی مشهد شده و از ۱۲ سالگی تحصیلات پایه طلبگی را در مدرسه عباسقلیخان مشهد آغاز کرد.
وی افزود: به یاد دارم که آغاز تحصیل شهید لعلی مصادف با اوجگیری سخنرانیهای کوبنده امام خمینی (ره) علیه قانون کاپیتولاسیون بود ولذا از همان روزهای اول حضور شهید لعلی در مدرسه عباسقلیخان، پخش اعلامیههای ضد رژیم و انتشار سخنرانیهای حضرت امام خمینی (ره) توسط شهید صورت میگرفت. بنده به خاطر رابطه صمیمانه با او مداوماً به مدرسه رفتوآمد داشتم و صراحتاً اذعان میکنم که از بین طلابی که میشناختم هیچ طلبهای بهاندازه شهید لعلی شیفته شخصیت امام خمینی (ره) و ذوب در معرفت به امام نبود و بهمرور، علاقه شهید به امام تاحدی فزونی یافت که پس از تبعید امام به نجف، شهید لعلی هم برای ادامه تحصیل و حضور مستقیم در کلاسهای درس و بحث امام خمینی (ره) عازم شهر نجف شد.
این پیشکسوت دفاع مقدس خاطرنشان کرد: شهید لعلی با رژیم طاغوت در ستیز دائم بود و از هر موقعیتی برای افشاگری علیه سیاستهای دیکتاتوری شاه استفاده میکرد. دعوت مستمر از طلاب و دانشجویان از یکسو و تلاش مداوم برای توجیه اعضای خانواده و بستگان از سوی دیگر باعث شده بود تا در همه مدارس علمیه فعال مشهد، او را بهعنوان روحانی ضد رژیم بشناسند و از این حیث، شهید لعلی یکی از پایهگذاران مباحث جریانشناسی سیاسی در حوزههای علمیه مشهد به شمار میرود؛ آنهم در شرایطی که به خاطر خفقان شدید دوران طاغوت و ترس از برخورد قهری رژیم و عوامل ساواک، طلاب و حوزویان بیش از اقشار دیگر از مباحثات سیاسی پرهیز داشتند.
نظری در بیان خاطرهای از ماجرای سخنرانی سیاسی مشهور شهید لعلی در مدرسه میرزاجعفر مشهد گفت: در سال ۱۳۵۶ که در واقع سالهای آغازین آشنایی مردم مشهد با گفتمان انقلاب اسلامی بود، به یاد دارم او در مدرسه میرزاجعفر واقع در بست بالاخیابان (خیابان آیتالله شیرازی کنونی) علیه شاه خائن سخنرانی و مردم را باشخصیت امامخمینی(ره) و اهداف بلند انقلاب آشنا میکرد که با توجه طولانی شدن سخنرانی شهید، مأموران ساواک از منبر او مطلع شده و در برابر درب ورودی مدرسه تجمع کردند.
وی ادامه داد: ازدحام جمعیت به حدی بود که مأموران امنیتی رژیم جرئت ورود به مدرسه را نداشتند و مجبور شدند تا پایان سخنرانی صبر کنند. پس از متفرق شدن بخشی از حضار، ساواکیها وارد مدرسه شده و به نیت دستگیری شهید لعلی به سمت منبر هجوم آوردند اما بازاریان و مردم به رهبری روحانیون مراسم، از طرفی مانع از این اقدام شده و میان منبر و مأموران قرار گرفتند و از سوی دیگر در دفاع از خطیب جلسه وارد درگیری با ساواکیها شدند. فراموش نمیکنم که پس از خروج شهید لعلی از درب دیگر مدرسه، مردم مأموران ساواک را از درب اصلی مدرسه بیرون انداختند درحالیکه همگی از ضرب و شتم مردم مجروح بودند.
همرزم شهید محمدعلی لعلی پیشاوک با اشاره به خاطرهای دیگر از شهید تصریح کرد: همت شهید به نهادینه کردن گفتمان انقلاب اسلامی در خویش خلاصه نمیشد و مبارزات سیاسی وی همیشه رویکرد فرهنگسازی برای آحاد جامعه را داشت بهگونهای که در سالهای منتج به پیروزی انقلاب و زمانی که مردم آشنایی بیشتری با ایدئولوژی نظام اسلامی پیداکرده بودند، تمرکز مبارزاتی شهید لعلی به پاکسازی حوزههای علمیه مشهد از روحانیون درباری و وابسته به رژیم معطوف شد؛ بهگونهای که ایشان همیشه بر این مهم تأکید داشتند که حوزه پرچمدار انقلاب است و اثر مخرب عناصر نفوذی شاه و دربار در مدارس علمیه حتی از تأثیر سرکوبها و کشتارها هم بیشتر است.
وی بیان کرد: به یاد دارم که در سال ۱۳۵۷ و چندماه قبل از پیروزی انقلاب، شهید لعلی پای منبر امام جماعت مسجد گوهرشاد متوجه شد که این روحانی هرگز به نهضت اسلامخواهی ملت و قیام امام خمینی (ره) اشاره نمیکند و منبر معتبری همچون منبر مسجد گوهرشاد را محدود به سخنرانیهای عبادی کرده است لذا رسماً به امام جماعت مسجد اولتیماتوم داده بود که بهزودی باید خطبهای در رابطه با فضائل امام راحل انشا کند و در غیر اینصورت باید منبر را به امامی انقلابی واگذار نماید. همین تهدید شهید لعلی و شهرت او به واکنشهای بدون مسامحه و انقلابی با وابستگان دربار و رژیم باعث شد تا امام مسجد گوهرشاد کرسی وعظ را رها کند و مردم نیز یک روحانی انقلابی را برای امامت مسجد برگزیدند.
نظری در پاسخ به سؤالی در رابطه با چگونگی ورود شهید لعلی به سپاه پاسداران و نقشآفرینی در دفاع مقدس ابراز داشت: شهید لعلی نزدیک به دو ماه در کمیته فعالیت داشت. در همان ایام من به تازگی وارد سپاه شده بودم و مسئول گزینش بودم. شهید لعلی هم برای ورود به آنجا، یعنی ایام ابتدایی سال ۱۳۵۸ ابراز تمایل کرد لکن ورود خود را به سپاه پاسداران مشروط به این کرد که هیچکس از ملبس بودنش به کسوت روحانیت مطلع نشود زیرا در آن سالها، به خاطر مشاهده موارد متعددی از جنایات بیرحمانه گروههای ضدانقلاب کردستان علیه رزمندگان روحانی، از اعزام طلاب و روحانیون به جبهههای غرب جلوگیری میشد اما دغدغه شهید لعلی برای خدمت به انقلاب از جبهههای کردستان، باعث شد تا کسوت روحانیت را کنار بگذارد و لباس پاسداری به تن کند.
وی در ادامه گفت: حضور شهید لعلی در غرب اگرچه بنا به توصیه خانواده قرار بود محدود به مدتی کوتاه باشد اما تا زمان مجروحیت و انتقال اجباری شهید به بیمارستان رشت برای مداوا ادامه یافت که البته پایان دوره درمان شهید لعلی مصادف با حمله همهجانبه رژیم بعث به جبهههای جنوب بود و شهید هم بدون معطلی راهی خرمشهر شد.
این همرزم شهید در انتها ابراز امیدواری کرد: به نقل از همرزمان دیگر شهید شنیدم که در آخرین سنگر مدافعان خرمشهر، شهید لعلی در یک انبار قیر سنگر گرفته بود که با اصابت گلولههای توپخانه بعثیها، به شهادت میرسد و امید و انتظار خانواده مکرم شهید نیز تا ۲۶ سال و پس از بازگشت آخرین گروه از اسرای آزادشده تبدیل به صبر و اطمینان به شهادت وی شد. به خاطر انفجار مهیب آن انبار قیر، هیچگاه اثری از پیکر مطهر شهید لعلی پیدا نشد و درنهایت با تشییع نمادین، نام و یاد این شهید روحانی در تاریخ حماسهسازان این سرزمین جاودانه گردید و ما نیز امیدواریم تا انشاءالله با عنایات خداوند متعال، عاقبت همه ما همچون این شهید بزرگوار مختوم به خیر و سعادت باشد.
انتهای پیام/