به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «داریوش یاری» از مستندسازان صاحب سبک و نامآوری است که بیشتر او را با مستندهای بازسازی شدهاش میشناسیم. وی فعالیت خود را با ساخت چندین فیلم کوتاه آغاز کرد و همکاری در پروژههای سینمایی و تلویزیونی به عنوان مدیر تولید، دستیار کارگردان، مدیر برنامهریز، شروع کار وی در سینما بود.
یاری در سال 1380 نخستین فیلم سینمایی خود به نام دخیل را کارگردانی کرد و تا کنون سریالهای تلویزیونی، تله فیلم و مستندهای زیادی ساخته است.
از آثار یاری در حوزه سینما و تلویزیون میتوان به لیلاج، کربلا جغرافیای یک تاریخ، دخیل، کوک نغمه گمشده، یونس، حرف مردم، حس تماس، مسافر باران، حبیب، خانهای روی تپه، مدرسه ما، هاتف و مجلس حیرانی اشاره کرد. یاری با فیلم یونس در چهارمین جشنواره فیلم یاس موفق به کسب یاس زرین بهترین کارگردانی شد.
«گردان تک نفره» پرتره شهید «عبدالرسول زرین» است که در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمد، به بهانه اکران این فیلم و به مناسبت ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی مصاحبهای با وی انجام شده که در ادامه میخوانید:
«گردان تک نفره» معرفی یک قهرمان ملی است
دفاعپرس: با توجه به اینکه وجه مشخصه فیلمهای شما بحث پژوهش و تحقیق است لطفا درباره روند تحقیق و منابع آرشیوی فیلم «گردان تک نفره» توضیح دهید؟
طبیعتا مثل هر کار دیگری در حوزه مستند نمیتوان بدون تحقیق وارد شد در این کار هم همینگونه بود بخصوص اینکه فرزند شهید زرین که علقه خاصی نسبت به پدرشان داشتند از دقت نظر بالایی هم برخوردار بودند برای همین بخشی از اسناد را در اختیار ما گذاشتند. ضمن اینکه از طریق پسر شهید زرین با آدمهای مرتبط با شهید عبدالرسول زرین وصل شدیم. مصاحبه با این افراد سبب شد که به ابعاد مختلف شخصیت این شهید آشنا شویم. بخش دیگری از اسناد از طریق لشکر 14 امام حسین (ع) به دست ما رسید. همینطور اسنادی را از طریق مطبوعات و آرشیو تلویزیون به دست آوردیم.
دفاعپرس: نکته مهم فیلم بازسازی برخی از صحنههاست که قبلا در فیلم «کربلا جغرافیای یک تاریخ» نیز تجربه کردید، ضرورت استفاده از این شیوه در «گردان تک نفره» چه بود؟
اگر کارهای قبلی من را دیده باشید میبینید که علاقه شخصی من هم مستند بازسازی شده است، اما درباره کاراکتر شهید زرین باید عرض کنم که در برخی صحنهها که باید مبارزات وی را نشان دهم طبعا وجود نداشت بخصوص که این صحنهها و لحظات بسیار مهم بودند و مخاطب نیز دوست دارد این صحنهها را ببیند، برای همین از شیوه بازسازی که میتواند برای مستند مفید باشد استفاده کردم.
البته نمیخواستم حال و هوای فیلم داستانی شود و در عین حال برای بیننده جذابیت داشته باشد، مثلا در فیلم روایت میشود که تک تیرانداز عراقی شهید زرین را نشانه گرفته بود که با شلیک او گوش شهید زرین آسیب میبیند و در واقع اغلب کسانی که با شهید زرین آشنا هستند با این عکس او را میشناسند. طبیعی بود که این صحنه باید ساخته میشد و فکر میکنم به این صورت فیلم ماندگاری بیشتری خواهد داشت. ببینید برای شهید زرین اتفاقی افتاده که اگر قرار بود فقط درباره آن صحبت شود تبدیل به یک کار رادیویی میشد.
دفاعپرس: اشاره کردید علاقه خاصی به مستند بازسازی شده دارید، با توجه به این علاقه شما با فیلمنامه از قبل آماده شده سراغ کار میروید یا فیلمنامه ضمن تولید نوشته میشود؟
بهترین شیوه کار در مستند بازسازی شده این است که با فیلمنامه از قبل آماده شده کار را شروع کرد. یعنی ضمن تحقیق و پژوهش فیلمنامه هم نوشته میشود. نمیتوان بدون یک سناریوی کامل شروع کنیم تا ببینیم بعدا چه اتفاقی خواهد افتاد. البته به موضوع فیلم هم ارتباط دارد من در فیلم «کربلا جغرافیای یک تاریخ» سعی کردم با فیلمنامهای شروع کنم که همه جزئیات در آن نوشته شده بود و استوری برد (فیلمنامه مصور) نیز کاملا طراحی شده بود. یعنی من با استوری برد سر صحنه میرفتم.
در فیلم «گردان تک نفره» نیازی به طراحی استوری برد نبود چون جلوههای ویژه محدود بود اما فیلمنامه از قبل نوشته شده بود. وجود فیلمنامه کمک میکند چه تصاویری را باید بگیرم و چه تصاویری را احتیاج ندارم.
دفاعپرس: «گردان تک نفره» در جشنوارههای دیگر اکران شده بود؟
نه. برای اولین بار است که در جشنواره حضور دارد اما چون متعلق به تلویزیون است یک هفته قبل از برگزاری جشنواره پخش شده بود. مهمترین جشنوارهای که میتوانستیم فیلم را در آن اکران کنیم سینماحقیقت بود البته در نظر دارم که فیلم را سال آینده برای جشنواره فیلم مقاومت نیز ارسال کنم.
استقلال بخش جایزه شهید آوینی اشتباه است
دفاعپرس: بخش جایزه شهید آوینی از بخشهای مهم جشنواره سینماحقیقت است آیا این بخش توانسته به رسالت خود عمل کند و آیا این ظرفیت وجود دارد که خود بخشی مستقل از جشنواره باشد؟
اصلا اعتقادی به مستقل بودن جایزه شهید آوینی ندارم. چرا که سالها پیش جایزه شهید آوینی مستقل بود اما من هم یکی دو دوره داور جایزه شهید آوینی بودم همان زمان هم با دبیر جشنواره و یا داوران دیگر این بحث را داشتیم که ما اگر به صرف داشتن جشنواره شهید آوینی اکتفا کنیم و نه فیلم قابل اعتنایی داشته باشیم و نه مخاطبی جدی، اتفاق خوبی را رقم نخواهیم زد. واقعیت این است که جایزه شهید آوینی الان که در دل جشنواره سینماحقیقت آمده و بخشی مستقل و دارای هویتی واحد شده استقلال خود را به لحاظ محتوایی و مضمونی حفظ کرده است.
با این شرایط امکانی پیش میآید که آثار بخش آوینی همراه آثار دیگر سینماحقیقت در معرض نمایش و دید مخاطبان قرار بگیرد. این مهم است که آثار بخش آوینی در کنار آثار مختلف فیلمسازان دیگر مورد ارزیابی قرار بگیرد. نکته دیگر این است که آثار بخش شهید آوینی وارد بازار بزرگتری شده است و طبعا مخاطب بیشتری نیز جلب میشود. این مراتب کاربردیتر از این است که یک کلونی کوچکی تشکیل دهید و اثرگذار هم نباشد، حداقل آن چند دورهای هم که برگزار شد نشان داد که اتفاق خوبی نبود.
اما معتقدم که میبایست جلسات و گفتوگوهایی میتواند در حوزه نگاه، دغدغه و آثار شهید آوینی صورت بگیرد و به طور دقیق بازگو شود که ما چقدر به سینمای آوینی نزدیک هستیم و چقدر میتوانیم این نگاه را کامل کنیم و آیا اصولا به چنین سینمایی نیاز داریم یا نه؟ باید ببینیم به تعریفی که شهید آوینی از سینمای شهودی ارائه داده نزدیک دادیم. یعنی جلسات و گفتوگوها به نظر من مفید به فایده خواهد بود.
مدیرانی که درکی از وضعیت موجود ندارند
دفاعپرس: ما به سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی نزدیک میشویم و متاسفانه در این یکسال نه تنها یک اقدام فرهنگی موثر صورت نگرفته که هنوز یک اثر شاخص در حوزه سینما تولید نشده است، حال اینکه در ایام شهادت سردار، با انبوهی از پیامها و توئیتهای روبهرو بودیم که به سرعت هم فروکش کرد، آنچه که مثلا در ایام جشنواره سینماحقیقت دیدیم تلاش خود فیلمسازان بود و عملا مسئولان و نهادهای فرهنگی نه قدمی برداشتند و نه برنامهای برای شهید سلیمانی تدارک دیدند دلیل این همه انفعال در میان مدیران فرهنگی چیست؟
دلیل این امر کاملا روشن است مدیران فرهنگی ما درکی از وضعیت موجود ندارند، آنها حتی هیچ شناختی از ابعاد مختلف شهید سلیمانی نیز ندارند، حاج قاسم سلیمانی برای آنها فقط یک شخصیت است که بعد از شهادتش تمام شده است و فقط یک شهید است. اگر آنها بپذیرند که قاسم سلیمانی نه فقط یک شهید بلکه یک مکتب است، یک جریان فکری است که صاحب سبکی از اخلاق و زندگی داشته است، در آن صورت خودشان را در خصوص مشی و روش و اندیشه شهید سلیمانی متعهد و مسئول میدانند. باید بدانیم آنچه از سردار مانده کارایی بسیاری دارد.
وقتی حاج قاسم سلیمانی میگوید «ما ملت امام حسینیم» نباید تصور شود این صرفا یک جمله شعارگونه است. این عبارت را همه ما و دیگران به شکل دیگری گفتهاند پس چرا ماندگار نشدند، باید درک کنیم که حاج قاسم این جمله را در کجا و در چه شرایطی و با چه پشتوانهای بیان کرد. اینها باید طرح شود و مورد بررسی قرار بگیرد.
متاسفانه برخی از فیلمسازان نیز حاج قاسم را تنها یک شخصیت میبینند و به ساخت یک پرتره اکتفا میکنند. اینکه حاج قاسم سلیمانی در چه عملیاتهایی شرکت داشت و چندین نفر سعی داشتند او را ترور کنند به چه کار میآید؟ شهید سلیمانی ابعاد جهانی دارد او بیمعنا زندگی نکرد بنابراین این معانی باید استخراج شود تا بفهمیم کسی مثل سردار سلیمانی با چه روشی زندگی کرد که زندگی و شهادتش چنین اثرگذار شد.
نیازمند این هستیم که ابعاد مختلف شخصیتی شهید سلیمانی دیده شود باید بدانیم این قهرمان ملی چه اندیشه و رفتاری داشت. وقتی نگاه به مسائل کوچک باشد معلوم است که اتفاق خاصی نمیافتد. ولی اگر شهید سلیمانی به درستی ببینیم و شیوه زندگی او را درک کنیم در آن صورت است که خود را متعهد و مسئول میدانیم.
دفاعپرس: شما برنامهای برای ساخت فیلم در خصوص شخصیت حاج قاسم سلیمانی ندارید؟
باید با دقت بیشتری جلو رفت تا ببینیم به چه چیزی از شخصیت حاج قاسم سلیمانی باید برسیم که اگر آن را به منصه ظهور گذاشتیم بتوانیم سیاهی جامعه بحران زده اخلاقی را نجات دهیم. این تکه گم شده باید پیدا شود تا بهواسطه من یا هر فیلمساز دیگری گفته شود. نباید اطلاعاتی که مخاطب داده میشود کاربردی نداشته باشد مثلا در مورد فیلم «گردان تک نفره» باید قبل از هر چیز پرسیده شود ساختن یک فیلم در مورد کسی که سه هزار نفر را کشته چه افتخاری دارد؟
شهید زرین را روحیات و جهانبینی و تفکر او شکل داده نه تعداد کسانی را که کشته است. وقتی من در حین تحقیق و پژوهش میبینم که شهید زرین برای حب دین و وطن به جبهه رفته شخصیت او برای من عمق پیدا میکند. به هر حال من امیدوارم فیلمسازان ما وارد میدان شوند و درباره شهید زرین، شهید سلیمانی و شهدای دیگر کار کنند و ابعاد شخصیتی آنها را مورد بررسی قرار دهند. به شرط اینکه بدانیم و بتوانیم قهرمانان خود را چگونه معرفی کنیم. فیلمسازان هالیوودی بهدرستی میدانند چگونه قاتلها و تروریستهای خود را قهرمان کنند و برای ما الگو بسازند اما ما همین که قهرمانان خود را قاتل معرفی نکنیم جای امیدواری دارد.
انتهای پیام/ 161