گروه استانهای دفاعپرس - سردار سرتیپ دوم پاسدار «علی مولوی حقیقی»، مطالعه تاریخ همواره عبرتآموز است و نهفقط فتوحات و کامیابیها بلکه شکستها و ناکامیها نیز درسهای بزرگی برای نسلهای آینده دارند. از این میان، در تاریخ اسلام با تمام فراز و نشیبهایی که در جریان اشاعه تفکر اسلامی در سرزمینهای مختلف پیش آمد، برهه خاصی مربوط به تاریخ امامت امام علی (ع) عبرتهای فراوانی دارد و گرچه کام شیعه در مقاطع متعدد با بیبصیرتیها و سرکشی خواص تلخ شد اما امروزه مطالعه و مداقه در جریانشناسی این تلخکامیها میتواند چراغ راهی برای رهایی از بحرانهای فتنه آلود زمانه ما باشد.
بهطورکلی، سه فتنه در زمانه امیرالمومنین (ع) اتفاق افتاد؛ جمل، صفین و نهروان و با نگاه روشنبینانه، الگویی از این فتنهها استحصال میشود که شرایط کشور و انقلاب در سالهای اخیر را بهخوبی جریانشناسی میکند. نخست فتنه رنگی جمل که با سهمخواهی برخی از پیشتازان صاحبنام نهضت پیامبر (ص) از بیتالمال صورت گرفت و پس از اقدام مستقیم امام علی (ع) علیه آنان، رهبران فتنه شتر سرخمو (ناکثین) حبس خانگی شدند. دوماً فتنه مذاکره با شیطان در صفین که در زمانی روی داد که معاویه در حال شکست بود لذا پیشنهاد مذاکره رسماً مطرح و بسیاری از نزدیکان بیبصیرت امام را اغوا نمود. بااینکه امیرالمومنین (ع) پیش از آغاز مذاکرات فرموده بود که این حیلتی از جانب معاویه است و نباید به آن اعتماد کرد اما سرکردگان بعضی از منافقین داخلی (قاسطین) امام را وادار به پذیرش پیشنهاد مذاکره کردند. در گام دوم این فتنه، نماینده امیرالمؤمنین (جناب مالک اشتر نخعی) برای حضور در مذاکرات پیشنهاد شد اما بازهم این منافقین بودند که مانع شدند و فردی (ابوموسی اشعری) را فرستادند که با سادهلوحی خود، باعث شکست جبهه اسلام شد.
سومین فتنه مربوط به غائله نهروان است که در آن، قشر مذهبی با نگرش دگماتیک درصدد القای این مفهوم به جامعه بودند که حکومت علی (ع) ناکارآمد و ناعادلانه است. درنتیجه بروز جنگهای متعدد و تخلفات برخی مدیران، امر بهگونهای بر سران خوارج مشتبه شده بود که خود را دینشناستر از علی (ع) میدانستند و با تکفیر همگان، برای ولی امر مسلمین تعیین تکلیف میکردند و جلوتر از امام گام برمیداشتند. این فتنه با کلیدواژه «عدالت»، قصد القای ناکارآمدی حکومت الهی ولی معصوم را داشت که درنهایت همه این فتنه گران (مارقین) نابود شدند.
در سالهای گذشته، به خاطر زیرساختهایی که امام خمینی (ره) برای آزادی سیاسی در جمهوری اسلامی تعریف کرده بود، جریانهای سیاسی بسیاری با مانیفستهای گوناگون درصدد پیش بردن مطامع خود بودهاند و برخی، از هیچ کوششی هم در این راه مضایقه نداشتهاند؛ تا جایی که میل یک جناح به تصدی قدرت باعث شد تا با به راه انداختن یک انقلاب رنگی، شتر سرخموی دیگری به راه افتد، این مردم شهیدپرور با بحران دستبهگریبان شده و به فرموده امام خامنهای «کشور به لبه پرتگاه برده شود». در فتنه دوم، دقیقاً در زمانی که دستیابی جمهوری اسلامی به دانش غنیسازی کامل هستهای در گام آخر خود بود و قوای انقلابی در اصطلاح به پشت خیمه دشمن رسیده بودند، تلاش برخی از عناصر سیاسی داخلی باعث شد تا رهبر معظم انقلاب علیرغم بیاعتمادی به غرب، برای بصیرت افزایی در جامعه جام زهر تحمیلی مذاکره با شیطان بزرگ را بنوشند.
اگرچه حماسه عظیم مردمی در نهم دیماه سال 1388 باعث شد تا کشور از بحران فتنه سبز عبور کند و حضور تاریخساز این ملت در دفاع از آرمانهای امام و شهدا، مکر و کید فتنه گران را رسوا کرد اما نباید فراموش کرد که دشمن هیچگاه از فتنه افکنی و به انحطاط کشاندن جامعه اسلامی و ولایی دست برنخواهد داشت و هوشیاری و بصیرت انقلابی مردم میتواند هر بار عامل نیرنگ را رسوا و غائلههای ساختگی را ختم به خیر نماید. رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر، تأکید بسیاری بر کلیدواژه «امید» داشته و با آینده سازی جوانان این مرزوبوم، آینده روشنی را برای این نظام به تصویر کشیدهاند لذا در سایه کار و تلاش و با ولایتمداری این ملت هوشیار و بصیر میتوان چشم به افقهای نو داشت و از دام فتنه افکنی های گوناگون دشمن در عرصههای مختلف نجات یافت.
انتهای پیام/