به گزارش دفاع پرس، مراسم شهید حسین ترکمانپری در حسینیه سیدالشهداء کن با سخنرانی حسن عباسی منعقد گردید.
این مراسم با حضور آیت الله باقری کنی و دیگر روحانیون و پدران شهدا در محفل صمیمی و گرمی به مدت سه ساعت برگزار شد.
شهید حسین ترکمانپری بسیمچی حسن عباسی در گروه ویژه هوابرد در عملیات فتح 8 بود که پس از گذشت 26 سال هنوز پدر ایشان از کیفیت و محل شهادت ایشان اطلاعی نداشت.
عباسی سخنان خود را با بیان این نکته که 26 سال منتظر فرصتی بودم تا بتوانم با خانواده این شهید بزگوار دیدار و ادای احترام کنم، شروعکرد و گفت متاسفانه با دیدن بنر این مراسم که در آن محل شهادت «ماووت» درج شده بود، متوجه شدم که حتی پدر ایشان نیز هنوز از کیفیت و محل شهادت ایشان اطلاعی ندارد.
در ادامه وی به تشریح عملیات فتح 8 در عمق خاک عراق و اطراف شهر موصل که اکنون در دست داعش قرار گرفته است پرداختند و افزودند که طولانیترین مسافت حمل پیکر مطهر یک شهید در طول دفاع مقدس مربوط به این شهید بزرگوار است زیرا پیکر ایشان توسط دیگر همرزمانش به خاک ترکیه منتقل شده و حدود شش روز طول کشیده تا به خاک ایران برسد.
عباسی ضمن تشریح این نکته که ما برای شناسایی و عملیات دیگری وارد خاک عراق شده بودیم و دستور عملیات بررسی و امکان سنجی آزاد سازی اسرای کمپهای موصل و انتقال آنها به خاک سوریه بود، وی در ادامه افزودند که با ما تماس گرفتند و اعلام کردند که عملیات لغو شده است و تصمیم بر این شد که نیروها در قالب گروهای ده نفره به صورت جداگانه از طریق خاک ترکیه به ایران برگردند.
در این حین این شهید بزرگوار تمایل داشت که با آخرین گروه و در گروه ما عزیمت کند که هنگام برگشت آخرین گروه، از ایران تماس گرفته گرفتند و اعلام کردند باید در موصل عملیات کنید.
نیروها و تجهیزات جدیدی نیز از ایران رسید که ما آنها را تا ارتفاعات موصل همراهی کردیم. و قرار بود قلعهای را که مشرف به شهر موصل است و محل استقرار فرماندهی نیروهای عراقیست تسخیر کنیم. وی افزود این قلعه شبیه به قلعهی فلک و افلاک بود و بر روی تپهای با شیب بسیار تند بنا شده بود و استحکامات نظامی بیشتر مشرف به ورودی قلعه بود و ما از تاریکی شب استفاده کردیم و قلعه را دور زدیم و بر روی بخش پرتگاهی کوه مجاور مستقر شدیم و پشتیبانی نیروها را به عهده گرفتیم.
عباسی با بیان این که پس از حمله ناگهانی به قلعه و درگیری بسیار شدید آنجا در آتش میسوخت نیروهای عراقی از آنجا به بیرون آمدند که بر خلاف انتظار آنها ما پشت دربهای قلعه بودیم و ستون نیروها را به طور کامل منهدیم کردیم اما در پشت قلعه یک تیربار دوشکا باقی مانده بود که در زاویه نامناسبی قرار داشت و شخصی که آرپیجی می زد نتوانست آن را منهدم کند.
عباسی اضافه کرد من آرپیجی را گرفتم و آماده شلیک شدم که یک رگبار گلوله سمت ما آمد. شهید ترکمانپری در سمت راست من بر روی دو زانو روی زمین نشسته بود و مشغول صحبت با بیسیم بود و آقای ناظری دوربین به دست سمت چپ من ایستاده بودند که یکباره رگبار گلوله به شهید ترکمانپری اثابت کرد، و مچ پا و ران من و دست آقای ناظری نیز بر اثر برخورد گلوله دچار آسیب دیدگی شد و در همین حین یک گلوله به قبضه آرپی جی نیز اثابت کرده و آن را از وسط سوراخ میکند و باعث میشود آرپی جی به سمت آسمان شلیک شود و آتش آن توجه دشمن را جلب میکند و سیل گلولهها به آن سمت روانه میشود.
یکی از همرزمان بدون توجه به سوراخ شدن آرپی جی سر رسید و آن دوشکا را مورد هدف قرار داد اما آتش آرپیجی از سوراخ ایجاد شده، نیمی از صورت این رزمنده دلاور را میسوزاند.
عباسی در ادامه افزودند که خون زیادی از من رفت و بچهها ما را به سختی از آن ارتفاع خارج کردند و در روزهای بعد متوجه شدم حسین نرسیده به پایین کوه شهید میشود.
وی با تشریح جزئیات دیگری از این عملیات به این نکته اشاره کردند که در مدتی که ما منتظر دستور بازگشت به ایران در عملیات قبل از حمله به موصل بودیم. روزانه افراد به دکلهای برق و پلهای اطراف حمله میکردند و قطع برقی که در شهرهای عراق اتفاق میافتاد و اخبار آن را از رادیو ایران میشنیدید در همین عملیات و توسط همین تکاوران صورت گرفت.
حسن عباسی در پایان مراسم با بیان اینکه اینگونه شهیدان سه خصوصیت داشتند که اکنون در جامعه فعلی خطر کمرنگ شدن آن احساس میشود این سه خصوصیت را نطفه پاک، شیر سالم و لقمه حلال دانستند و گفتند اگر کسی مبتلا به ذهن و قلب ناپاکی داشته باشد نطفه پاکی نخواهد داشت و وقتی سیده عالمین میفرماید حسن و حسین ثمره فواد من هستند این یعنی صاحب قلب سلیم میتواند این چنین فرزندانی داشته باشد. و تاکید کردند وقتی دو میلیون جوان عزب در کشور وجود دارد خشک شدن رودخانهها و بی برکتی وسیعی که در کشور شاهد هستیم چیز غریبی نیست.
وی تاکید کردند وقتی کانون مودت و رحمت شکل نگیرد برکت از جامعه رخت خواهد بست.
منبع: مشرق