گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ علی حیدری؛ نگاهی به شیوه تعاملات انسانها در جوامع مختلف نشان میدهد که زندگی اجتماعی بر اساس ارتباط شکل میگیرد و ارتباط نیازمند ابزار و امکاناتی است که در عصر حاضر مهمترین ابزار آن «رسانه» است. کشورهای غربی برای تحقق بسیاری از اهداف و برنامههای خود در نقاط مختلف جهان به این ابزار بسیار مهم متوسل میشوند و هزینههای کلانی صرف این مراکز که قطبهای قدرت رسانهایشان محسوب میشوند، میکنند.
اما ویژگی یک رسانه چیست؟ یکی از ویژگیهای اصلی رسانه «همه جا بودن» آن است. به تعبیری رسانه امری فراگیر است که میتواند کلاسی بزرگ به وسعت میلیاردها مخاطب تشکیل دهد. در کنار این هم از جمله کارکردهای رسانه، حفظ و تقویت همبستگی بین اجزا جامعه و پاسخ به نیازهای آنهاست. علاوه بر اینها رسانه نقش رهبری و هدایت افکار عمومی را دارد و آثار آن در بیداری و حرکت بخشی به افکار عمومی روشن و مبرهن است.
رسانهها با توجه به این کارکردها و ظرفیتهای خود اقدام به چهرهسازی از برخی هنرمندان، ورزشکاران و حتی سیاستمداران میکنند. به عبارتی پدیده سلبریتیها محصول کار رسانه هستند. چرا که این رسانهها هستند که با کسب محبوبیت برای یک چهره فرهنگی، ورزشی و... و نمایاندن چهرهای درست از وی به مخاطب از الگویی برای نسل جوان جامعه میسازند. تا جاییکه امروزه با تکنیکهای رسانهای شهرت و معروفیت به یک ویژگی اجتماعی تبدیل شده است.
نگارنده با مقدمهای که شاید در ظاهر ارتباطی به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نداشته باشد، در صدد است از نگاهی دیگر به حاج قاسم سلیمانی بنگرد که به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «چهره بینالمللی مقاومت» است و بعنوان یک نماد و اسطوره مبارزه با تروریسم در جای جای جهان شناخته شده است. او نه تنها از ظرفیت و بستر رسانه با تعریف و توضیح کاملی که از آن رفت، بهره نبرد بلکه خود تبدیل به رسانهای فراگیر شد که به واسطه عمل به تکلیفی که برای مبارزه با جریانهای تروریستی و ضد بشری ساخته و پرداخته آمریکا و رژیم صهیونیستی، فراتر از مرزهای ایران اسلامی انجام میداد، تبدیل به شناختهشدهترین و محبوبترین چهره قرن ۲۱ شد. در حالیکه چهرههای نظامی بواسطه نقشها و اقدامات سخت خود در صحنههای جنگ و درگیری اگرچه قهرمانان و الگوهای جوامع خود هستند، اما عموما محبوبیت جهانی پیدا نمیکنند.
برخی از ویژگیهای ممتاز حاج قاسم سلیمانی که موجب شده بود این فرمانده بزرگ در دل آتش و خون و در خط مقدم میدانهای نبرد و درگیری با گروههای تروریستی در سوریه و عراق به یک چهره شناخته شده بینالمللی که به جرات میتوان گفت از بعد فرهنگی و در منظر افکارعمومی
به یک رسانه بیبدیل تبدیل شود، را مرور میکنیم:
۱. حضور سردار سلیمانی در نزدیکترین نقطه برخورد رزمندگان اسلام و نیروهای نظامی کشورهای محور مقاومت با تروریستها موجب شده بود، این فرمانده شجاع و مقتدر، زبان گویای مجاهدان جبهه حق و مدافعان مظلوم حرم باشد. البته برای این مهم نه تیم و جریان رسانهای و نه ابزارهای صوتی و تصویری به خدمت گرفته نمیشدند بلکه تک تک مدافعان حرم از سرزمینها و ملیتهای مختلف حکم خبرنگاران را داشتند که پیام این دفاع مقدس در برابر تجاوزها و جنایتهای غیرانسانی داعش و دیگر گروههای تروریستی را به جهانیان مخابره میکردند. حاج قاسم در بین ملتها و کشورهای مسلمان منطقه و جهان با سلفیهایی شناخته شد که رزمندگان جان برکف جبهه حق با فرمانده مقاومت به یادگار میگرفتند و جلوههایی از این حماسه عظیم در سراسر جهان دست به دست میچرخید. غیررسمیهایی که به مرور این سرداررشید ایرانی را -که در بین دشمنان اسلام و ایران بیش از جاهای دیگر شناخته شده بود- به حقطلبان و آزادیخواهان جهان شناساند.
۲. تلاش سردار سلیمانی برای وحدت و هم بستگی در میان ملتهای مسلمان و تقویت اراده آنان برای ایستادگی در برابر جبهه تکفیر و تزویر نیز وجه دیگر از نقش رسانهگون این فرمانده بصیر و شخصیت ممتاز بود که زمینهساز شکلگیری ارتشی الهی؛ مرکب از مبارزان و جهادگران مخلصی شد که هر کدام کار، زندگی و موطن خود را رها کرده بودند تا اعتقاد عملی خود به «کل یوم عاشورا، کل عرض کربلا» را نشان دهند و با نثار جان خود اجازه ندهند عاشورا و کربلایی دیگر تکرار شود. حیدریون، فاطمیون، زینبیون و... لشکرهای مخلصی بودند که رسانهای به وسعت تاریخ بشریت نام و یادشان را در حفظ حریم انسانیت و مقابله با وحشیگری و رذالت تروریستهای داعش و پاک کردن زمین از لوث وجود آنها ثبت و ضبط خواهد کرد و آیندگان به وجود چنین مجاهدانی افتخار خواهند کرد.
۳. هدایت و فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در جبهههای متنوع و مختلف جبهه مقاومت از جنوب لبنان و غزه گرفته تا سوریه و عراق و... نشان از نبوغ نظامی و عملیاتی و قدرت معنوی بالای این فرمانده بزرگ داشت که بهحق از او سردار دلها و هدایتگر وجدانهای بیدار برای مبارزه با سیاهی و پلیدی ساخت. در دورهای که غولهای رسانهای جهان تحت نفوذ و سیطره قدرتهای مادی به حمایت از تروریستها میپرداختند و از هیچ کوششی برای تخریب چهره رزمندگان محور مقاومت و فرمانده شجاع آنها حاج قاسم سلیمانی دریغ نمیکردند، در کنار پیروزیهای بزرگ در میدان عمل، بر دلها حاکم شده بود و سربازان میدان مبارزه با کفر و تکفیر را راهبری الهی میکرد. حاج قاسم فرمان عملیات علیه جنایتکارترین تروریستها را از بالای خاکریزها و در چند قدمی دشمن صادر میکرد نه اینکه در اتاقهای امن نشسته باشد و فرمان حمله بدهد و دلیل بغض و کینه دشمنان بویژه آمریکاییها از سردار سلیمانی هم این روحیه او بود. دولتمردان به ظاهر قدرتمندی که از ترس جانشان شبانه و بدون اطلاع قبلی به عراق و افغانستان سفر میکردند و در پایگاه نظامی فرود میآمدند. آنها مدتهای طولانی برای ترور این مرد بزرگ طراحی میکردند. تا اینکه به وحشیانهترین شکل ممکن این فرمانده بزرگ و یارانش را به شهادت رساندند.
۴. اما علیرغم تصور اشتباه دشمنان برای حذف چنین شخصیت موثر و بانفوذی، حاج قاسم سلیمانی پس از شهادت تبدیل به یک موج عظیم رسانهای نه تنها در ایران و منطقه غرب آسیا بلکه در سراسر جهان شد. برکت خون پاک این مرد بزرگ و بدرقه کم نظیر و بینظیرش در عراق و ایران و تاثیر شهادت و تشییع او در فضای افکار عمومی جهانی، در عین سانسورهای شدید رسانههای بزرگ دنیا بار دیگر تاثیر رسانهای حاج قاسم سلیمانی را بر دلهای حق جو و عدالتطلب در سرتاسر گیتی به نمایش گذاشت و فصل جدیدی از مبارزه و مقاومت در برابر قدرتهای ظالم و زورگو را در پهنهای وسیعتر آغاز کرد که اولین نتایج و آثار آن خروج نیروهای بیگانه از منطقه خواهد بود که زمینههای روانی آن در افکار عمومی فراهم شده و در صحنه عمل نیز آغاز شده است. اقدامی که با هیچ کار رسانهای و تبلیغی در هیچ سطحی نه تنها قابل انجام نبود بلکه تصورش هم دور از ذهن بود. این اقدام بزرگ ثمره مجاهدت و شهادت کسی است که خطاب به آمریکاییها گفت: «شما برای ما خط و نشان میکشید؟ ایران را نمیخواهد، نیروهای مسلح ایران را نمیخواهد، من حریف شما هستم...» و به یقین خدای بزرگ این ادعا و بیان سردار مقاومت را جامه عمل خواهد پوشاند و به برکت خون پاک او، پای بیگانگان از منطقه قطع خواهد شد.
انتهای پیام/ 112