روزی که تانک‌ها از پیکر‌های شهدای دانشجو عبور کردند/ حماسه دانشجویان پیرو خط امام از زبان برادر یک شهید

وقتی پیکر شهدای کربلای هویزه پیدا شد، هیچ‌کدام فشنگ و آرپی‌جی کنارشان نبود یعنی تا آخرین گلوله دفاع کردند. تعدادی که سلاح و ذخیره مهماتشان تمام شده بود زخمی و اسیر شدند و تانک‌ها از روی پیکر‌های شهدا عبور کردند. اینکه اسمش کربلای هویزه شده به خاطر نوع رزم این بچه‌ها و شهادتشان است.
کد خبر: ۴۳۵۷۰۴
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۰ - 05January 2021

روزی که تانک‌ها از پیکر‌های شهدای دانشجو عبور کردند/ حماسه دانشجویان پیرو خط امام از زبان برادر یک شهیدبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «محمدعلی سلحشور» برادر شهید «فرخ سلحشور» از شهدای دانشجوی کربلای هویزه در سالروز حماسه هویزه با حضور در برنامه صبح بخیر ایران با اشاره‌ای به مبارزه مردم ایران علیه استکبار و تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) اظهار داشت: شهید فاضل جمله‌ای دارد که نوشته اگر ما آمریکایی‌ها را به اسارت نمی‌گرفتیم و به سلطه آنان پایان نمی‌دادیم همیشه در اسارت آمریکا باقی می‌ماندیم. این موضوع باعث شد تا آمریکایی‌ها جدی‌تر درباره انقلاب فکر کرده و عرصه را بر ما تنگ کنند.

وی افزود: جنگ تحمیلی توسط استکبار با هدف از بین بردن انقلاب اسلامی شکل گرفت. بنی صدر معتقد بود باید مدارا کنیم زمین بدهیم و وقت بخریم! سه ماه به این منوال گذشت تا اینکه تحت فشار امام (ره)، رهبران مذهبی و مردم، مجبور شد حمله‌ای را برای بازپس‌گیری زمین‌ها انجام دهد. عملیات نصر نهایی طرح‌ریزی شد که در ۱۵ دی سال ۱۳۵۹ با رمز الله‌اکبر عملیات شروع شد.

سلحشور بیان کرد: در روز اول عملیات یک لشکر عراق به تصرف نیرو‌های ایرانی درآمد. صدام بسیار در این ماجرا غافلگیر و ضربه سختی به آنان وارد شد. یکی از مشکلات بنی صدر این بود که می‌گفت باید با جنگ کلاسیک زمین‌ها را پس بگیریم و به نیرو‌های مردم و بسیج اعتقادی نداشت.

این برادر شهید دانشجو تصریح کرد: لشکر زرهی قزوین وقتی وارد منطقه شد آشنایی نداشت، نیاز به راهنمایی داشتند که حسین علم الهدی فرمانده بسیجی از فرصت استفاده و فرماندهان لشکر را متقاعد کرد از نیرو‌های مردمی استفاده کنند. روز اول توانستند ۸۰۰ نفر از نیرو‌های دشمن را اسیر بگیرند و موفقیتی کسب کنند. در شروع عملیات ارتش فداکاری زیادی کرد. یکی از بزرگترین جنگ‌های تانکی شکل گرفت که ارتش شجاعانه جنگید، اما چون ادواتش برابر با نیرو‌های بعثی نبود، متوقف شد. نیرو‌های پیاده متوقف نشدند و پیشروی کردند به امید اینکه ارتش پشتیبانی می‌کند. متاسفانه اهداف پیش‌بینی شده تحقق پیدا نکرد. همزمان نیرو‌های بعثی پاتک زدند و از شب قبل وارد منطقه شدند. آتش شدیدی به سمت نیرو‌های ما آمد که نهایتا بچه‌ها محاصره شده و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. اگر کمک به نیرو‌ها رسیده بود می‌توانستند بعثی‌ها را متوقف کنند.

برادر شهید سلحشور با اشاره به خصوصیات شهدا افزود: شهید علم الهدی از ۱۲ سالگی حافظ و مدرس قرآن و نهج‌البلاغه بود. بچه‌های دیگر هر کدام ویژگی‌های خاصی داشتند. وقتی جنازه‌ها پیدا شدند، هیچ‌کدام فشنگ و آرپی‌جی کنارشان نبود یعنی تا آخرین گلوله دفاع کردند. تعدادی که سلاح و ذخیره مهماتشان تمام شده بود زخمی و اسیر شدند و تانک‌ها از روی پیکر‌های شهدا عبور کردند. اینکه اسمش کربلای هویزه شده به خاطر نوع رزم این بچه‌ها و شهادتشان است.

وی به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در بازدید از یادمان هویزه اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده بودند «خدای بزرگوار را و پروردگار عظیمِ کریمِ رحیم را شکر گزاریم که به ما آنقدری فرصت داد و عمر داد که یکی از معجزات بزرگ الهی در تاریخ را به چشم خودمان مشاهده کنیم. در همین بیابانی که امروز ما جمع شده‌ایم، یک روزی جمعی از بهترین جوانان و پاکیزه‌ترین عناصر مؤمن و خالص و صالح ما با غربت به خاک افتادند و شربت شهادت را نوشیدند. آنروز کسی گمان نمی‌کرد که به این زودی این شهدای عزیز و غریب اینطور جاه و جلال معنوی پیدا کنند و مردم از راه‌های دور و نزدیک برای زیارتشان بیایند. امروز گنبد و بارگاه و دستگاه معنوی این شهیدان وسیله‌ای برای توجه به قدرت لایزال پروردگار عالم است.»

سلحشور با اشاره به برادر شهیدش بیان کرد: شهید فرخ سلحشور در شهرستان فردوس جنوب خراسان متولد شد. یک ماهه بود که ما رفتیم به فسا. در رشته شیمی دانشگاه رازی کرمانشاه تحصیل می‌کرد و در یادمان هویزه به خاک سپرده شد. زمانی که پیکر شهدا کشف شد، مادر‌ها بالای پیکر‌ها حضور پیدا کردند و چون فرزندانشان در آنجا جنگیده و به شهادت رسیده بودند اجازه دادند در همانجا به خاک سپرده شوند.

وی در ادامه بیان کرد: وقتی بچه‌ها در هویزه شهید شدند دشمن به سمت دشت هویزه حرکت کرد و شهر را با خاک یکسان کرد و از روی پیکر‌ها رد شد. پیکر‌ها قابل شناسایی نبود، شناسایی آنها داستانی داشت، چون هنوز پلاکی به رزمنده‌ها نداده بودند. علم الهدی از روی زیرپوش و قرآن همراهش پیدا شد. برادر ما برگه ماموریت در جیبش بود.

برادر شهید در پایان گفت: آقای محسن رضایی تعریف کرد وقتی خبر شهادت را به حضرت امام (ره) داد ایشان گریه کرد و گفت: «خدایا این شهدا را از ما قبول کن.» که نشان‌دهنده اهمیت این شهداست.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها